ازدواج ،ارزش است یا ضد ارزش؟عوامل و راهبردهاى کاهش سن ازدواج

براى مبارزه با معضل اجتماعى بالا بودن سن ازدواج، راه حل هاى زیادى وجود دارد که کمابیش از گذشته مطرح بوده و فراروى مسئولان و متصدیان کشور قرار داشته است.

#مبنای#ارزشی#ازدواج

به نظر مى رسد دیگر زمانِ دادن راه حل تمام شده و باید در مسیر عملى ساختن این راه حل ها قدم برداشت. تنها راه رهایى از این مشکل آن است که ملت و دولت دست به دست هم دهند و با برنامه ریزى هاى کلان فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى، سعى در رفع این مشکل بزرگ داشته باشند. شاید نقطه آغازین و در عین حال، بسیار مهم حل مشکل این باشد که ابتدا سعى کنیم تفکر و شناخت جوانان را عوض کنیم و آنان را از مادى گرایى و سطحى نگرى، به معنویت و توجه خدا و دین باورى، سوق دهیم.

در این مقاله راهبردهایی برای کم تر شدن سن ازدواج در جوانان ارائه می کنیم:

الف. راهبردهاى فرهنگى

همان گونه که گفته شد، تغییر نگرش ها و شناخت هاى افراد کمک زیادى به تغییر رفتار آنان مى کند، و هر تغییرى بدون داشتن زیرساخت هاى فکرى محکم، دوامى نخواهد داشت. وظیفه مهم متصدیان امور فرهنگى مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن، این است که در این زمینه، برنامه ریزى جدّى داشته باشند. کارهایى که مى توان در این زمینه انجام داد، عبارتند از:

۱. ارزش دانستن تأهّل: اگر تأهّل و همسر داشتن به عنوان یک ارزش، و تجرّد ضد ارزش تلقّى شود ، همان گونه که در روایات اهل بیت(علیهم السلام) آمده است، کمک زیادى به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مى شود.۱

لازمه این کار آن است که فرهنگ دینى در ازدواج، جایگزین فرهنگ مادى گردد و نگرش جوانان ما به ازدواج همان نگرش اولیاى دین باشد که به آن به عنوان وسیله اى براى نزدیک شدن به خدا نگاه مى کردند.۲

۲. درجه بندى ملاک هاى انتخاب همسر: در فرهنگ دینى ، مهم ترین ملاک براى انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است و ملاک هاى دیگر از اهمیت کمترى برخوردارند.۲۶ این در حالى است که در جامعه کنونى ما، ملاک هایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند. اما به دلیل آنکه رسیدن به این ملاک ها، زمان زیادى مى طلبد ، به ناچار از ازدواج در ابتداى جوانى محروم مى شوند و بدین روى، سن ازدواج افزایش مى یابد. اگر مسئولان فرهنگى کشور ارزش هاى واقعى را، که ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج کنند، نه تنها سن ازدواج کاهش پیدا مى کند، بلکه بسیارى از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.

اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادى در ارتباط با یکدیگر نداشته باشند ، انگیزه آنان براى ازدواج کاهش مى یابد و در نتیجه، سن ازدواج بالا مى رود.

۳. گسترش فرهنگ حجاب: در جامعه اى که فرهنگ «حجاب» حاکم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازین شرعى باشد و از اختلاط هاى مضر و فسادانگیز بین پسر و دختر پرهیز شود ، زمینه براى ارضاى نامشروع نیازهاى جنسى بسیار کم مى شود و در نتیجه، تمتعات جنسى منحصر به خانواده و ازدواج مى گردد. همین امر موجب مى شود احساس نیاز به ازدواج در جوانان افزایش یابد و آنها زودتر ازدواج کنند. اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادى در ارتباط با یکدیگر نداشته باشند ، انگیزه آنان براى ازدواج کاهش مى یابد و در نتیجه، سن ازدواج بالا مى رود; چنان که یکى از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همین موضوع است; زیرا ازدواج را مانع آزادى بى حد و حصر خود مى بینند.

۴. گسترش فرهنگ قناعت و ساده زیستى: اگر در جامعه ساده زیستى و استفاده از حداقل امکانات مادى ارزش گردد و یا ـ دست کم ـ ضدارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پیدا مى کند اما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امکانات مادى ارزش شود و چشم و همچشمى هاى زیان آور گسترش یابد ، جوان امروزى ما ناچار است به دنبال تهیه آن برود و تا وقتى آن را تهیه نکرده است ، ازدواج نکند. در نتیجه، از داشتن خانواده در سن جوانى، محروم مى ماند.

۵. ازدواج در خلال تحصیل: یکى از عوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر به گونه اى برنامه ریزى شود که دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج کنند ، سن ازدواج در بین این قشر، که مهم ترین و حسّاس ترین بخش جامعه هستند ، کاهش پیدا مى کند.

این امر مشروط بر این است که خانواده ها اولا، اهمیت موضوع را درک کنند و متوجه این موضوع باشند که چه خطرهاى بزرگى فرزندان دانشجوى آنها را تهدید مى کند و چه مشکلات روحى و روانى زیادى در اثر تأخیر ازدواج براى آنان به وجود مى آید که با ازدواج کردن تمام یا بیشتر این مشکلات حل مى شود.

ثانیاً، با برنامه ریزى دقیق و هماهنگ و کمک دانشگاه ها و دیگر نهادهاى ذى ربط به گونه اى برنامه ریزى کنند که دانشجویان با حداقل امکانات بتوانند ازدواج کنند و در عین حال، درس خود را نیز ادامه دهند. جوان دانشجو اگر امکان ازدواج داشته باشد ، حتى به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدى قبل از عروسى ، هم از برکات مادى و معنوى ازدواج بهره مند مى شود و هم با انگیزه بیشترى درس و تحصیل را دنبال مى کند. دانشجو اگر احساس کند آینده روشنى دارد و مى تواند مسئولیت زندگى را، که با ازدواج بر عهده او گذاشته شده است، به دوش کشد ، کمتر به دنبال فعالیت ها و برنامه هاى غیردرسى و حتى ضددرسى مى رود ، بلکه تمام سعى و همّت خود را صرف بهتر کردن زندگى و بالاتر بردن سطح آن مى کند.

به راهبردهای اقتصادی  در مقاله ی بعد خواهیم پرداخت.

منبع : ماهنامه ی علمی تخصصی معرفت

تنظیم برای تبیان :داوودی

پی نوشت ها:

۱ـ ر. ک. محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج ۱۰۰، ص ۲۱۸ـ۲۲۵.

۲ـ رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نظر امام على(علیه السلام) را درباره ازدواج با حضرت فاطمه(علیها السلام)پرسید، ایشان پاسخ دادند: «نعم العون على طاعه اللّه»; یاور خوبى براى من در اطاعت از خداست. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج ۴۳، ص ۱۱۷.)

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.