اثرات اجتماعی انکار معاد / اقتصاد و معاش انسان در جامعه
یکی دیگر از آثار اجتماعی انکار معاد، اثر اقتصادی است که شامل رباخواری، رشوه خواری، اسراف و کم فروشی می شود.
ب: اقتصادی
دومین اثر اجتماعی انکار معاد، اقتصادی، مالی و مربوط به معاش انسان است،
اهمیتی که اسلام به اقتصاد و معاش انسانها می دهد به اندازه ای نیست که چون مکتب مارکس آن را زیر بنا بنامد ولی واضح است که اقتصاد نقش تعیین کننده و سرنوشت سازی در امور سیاست حکومتها، جنگ و دفاع، امور فرهنگی و اجتماعی و حتی عبادات دارد.
خداوند متعال در قرآن پس از امر به خوردن طیبات، دستور انجام عمل نیک می دهد:یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ اعْمَلُوا صَالِحاً. (مؤمنون/۵۱) ای پیامبران! از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید.
خداوند در این آیه به عامه پیامبران خطاب می کند که از طیبات بخورند و مراد از خوردن استفاده کردن به هر صورت خوردن یا خوردن می باشد. سیاق آیه نشان می دهد که امر به خوردن منتی است که بر آنان می نهد و سپس می فرماید: عمل صالح انجام دهید، این امر برای مقابله منت است با عمل نیکو و در واقع شکرگذاری از نعمت است. (۱)
اما کسانی که معتقد به مبدأ و معاد نیستند نه تنها از طیبات استفاده نمی کنند و عمل صالح انجام نمی دهند بلکه رو به خبیثات می آورند و اعمال زشت و ناپسند در امور اقتصادی انجام می دهند مانند: ربا خواری؛ رشوه خواری و… که به برخی از آن امور اشاره می گردد.
۱. ربا خواری
منکران مبدأ و معاد، برای رسیدن به ثروت عظیم از هر وسیله استفاده می کرده اند از جمله ربا خواری که در دین مقدس اسلام شدیدا نهی شده و از محرمات شمرده شده است، آنجا که قرآن کریم در آیه۲۷۵ سوره بقره صراحتا بیان می فرماید: أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَا. خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام.
روایت اسلامی هم بر تحریم عمل زشت ربا، به قدری زیاد است که شاید به حد تواتر برسد. علامه مجلسی در ذیل روایات مذمت ربا می فرماید: یمکن أن یقال بتواترها. (۲)
در این روایات تعبیرات بسیار تکان دهنده ای در مورد این کار اقتصادی ظالمانه و غیر انسانی وارد شده است که درباره کمتر گناهی دیده می شود. در اینجا به دو روایت از این روایات اشاره می شود که عبارتند از:
الف: در حدیثی می خوانیم که پیغمبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود:یا علی درهم ربا أعظم عند الله من سبعین زنیه. (۳)
ای علی! یک درهم ربا از نظر گناه و معصیت بدتر از هفتاد بار زنا است.
ب: إذا أراد الله بقوم هلاکا ظهر فیهم الربا.(۴)
هنگامی که خداوند اراده هلاکت قومی را کند ربا درمیان آنها ظاهر می گردد. معنای این روایت این می شود که ربا مجازات دنیوی نیز دارد که به هلاکت ربا خواران منتهی می گردد.
۲. رشوه خواری
یکی بلاهای بزرگی که از قدیم الایام دامنگیر بشر شد، امروز با شدت بیشتر ادامه دارد، بلای رشوه خواری است که یکی از بزرگترین موانع اجرای عدالت اجتماعی بوده و هست و در هر اجتماعی که رشوه نفوذ کند شیرازه زندگی آنها از هم می پاشد و ظلم و فساد و تبعیض و در نتیجه بی عدالتی در همه سازمانها نفوذ می کند و از قانون عدالت جز نامی باقی نخواهد ماند. لذا در اسلام مسأله رشوه خواری با شدت تمامتر مورد تقبیح قرار گرفته و یکی از گناهان کبیره محسوب می شود.(۵)
در قرآن کریم و روایات معصومین هم شدیدا از آن نهی شده و مورد مذمت شدید قرار گرفته است.(۶)
متاسافانه کسانی که اعتقادبه معاد ندارند همیشه در فکر پر کردین جیب از راه زیرمیزی و رشوه هستند. که یک بلای یک بزرگی در یک جامعه است.
۳. کم فروشی
آیات و روایات، کم فروشان را مورد تهدید شدیدی قرار داده اند. و کم فروشی را از عدم اعتقاد آنها به معاد و از عوامل فساد در زمین و مساوی با کفر دانسته اند. در قرآن کریم می خوانیم:وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ. الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ. وَ إِذَا کَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ. أَ لاَ یَظُنُّ أُولٰئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ. لِیَوْمٍ عَظِیمٍ. یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ.(مطففین/۱-۶)
وای بر کم فروشان! آنان که وقتی برای خود پیمانه می کنند حق خود را بطور کامل می گیرند، اما هنگامی که می خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند کم می گذارند…
این استفهام توبیخی خداوند متعال «آیا آنها باور ندارند که برانگیخته می شوند در روز بزرگ روز روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند» بعد از بیان عذاب برای کم فروشان می فهماند که اگر آنها قیامت را باور می داشتند و می دانستند که حساب و کتابی درکار است، و تمام اعمالشان برای محاکمه در آن دادگاه بزرگ ثبت می شود و هر کس به اندازه سر سوزن کار نیک و بد کرده نتیجه آن را در آن روز عظیم می بیند فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ. وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرّاً یَرَهُ. » هرگز چنین ظلم و ستم نمی کردند، و حقوق مردم را پایمال نمی کردند.(۷)
۴. اسراف و تبذیر
کلمه «اسراف» یک کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیت و کیفیت، بیهوده گرائی و اتلاف و مانند آن را شامل می شود. «هر کاری که از نظر کمیت و یا کیفیت، از اندازه خود تجاوز کند، و هر چیزی که در راه غیر اطاعت خدا مصرف گردد؛ هر چند کم باشد، اسراف خواهد بود.(۸) »
اسراف و تبذیر یکی از مذموم ترین اعمال از دیدگاه اسلام است که در آیات و روایات نکوهش فراوانی از آن شده است.(۹)
متأسفانه کسانی که اعتقاد به مبدأ، معاد و معنویت ندارند و به دستورات اسلامی عمل نمی کنند و تنها به منافع مادی و عیاشیهای خود می اندیشند، چنان مرتکب اسراف مخصوصا در مسایل اقتصادی به ویژه در توزیع مواد می شوند که در یک سوی جهان مردم از ثروت و رفاه در عیش اند و در سوی دیگر مردم از گرسنگی جان می دهند و می میرند، و هیچ توجهی به آنها نمی شود که زیاد مجال بیان این بحث نیست. در آخر در بارگاه خداوند متعال دعا می کنیم: اللهم عجل لولیک الفرج.
منابع:
(1) طباطبائی سید محمد حسین،تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۵ .
(۲) مجلسی محمد تقی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج۷، ص۲۷۲.
(۳) حرعاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۲.
(۴) همان، ص۱۲۳.
(۵) رک، انصاری، مرتضی، المکاسب، ج۱،ص۲۳۹-۲۵۲.
(۶) بقره / ۱۸۸ . نهج البلاغه / خطبه ۲۲۴ . دشتی، محمد، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۷۴ . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۵، ص۱۵۰ .
(۷) مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۲۴۵.
(۸) راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۳۰.
(۹) انعام / ۱۴۱ . غافر / ۴۳ . نهج البلاغه /خطبه ۱۲۶ . تیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، باب اسراف و تبذیر.