تربیت دینی در عصر غیبت/ چرا در آخرالزمان دینداری دشوار است؟
روایات مربوط به آخرالزمان نشان می دهد که دینداری در عصر غیبت کار بسیار دشواری است.
به گزارش خبرگزاری افسران، متن زیر جلسه سی و چهارم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.
حرف ما اینست که چه ضرورتی دارد ما راجع به امام زمان پژوهش بکنیم؟ این تیتر بحث است حالا برای این که به این نتیجه برسیم از اینجا شروع کردیم که مهمترین و ضروریترین اصل زندگی انسان دین است و از دیدگاه و نگرش درون مذهبی صحبت کردیم. ما نخواستیم دیدگاه عقلا را مطرح بکنیم و از دیدگاه عقل ضرورت دین را اثبات بکنیم چون آنهائی که پای بحث ما هستند غالباً کسانی هستند که اجمالاً و قطعاً دین را قبول دارند. و رهبران دینی را قطعاً قبول دارند.
ما یک روایتی را خواندیم از ساحت مقدس امیرالمومنین علیهالسلام نامهای بود که ایشان به جناب محمد بن ابی بکر نوشتند وقتی ایشان را میخواستند منسوب بکند به سمت ولایت مصر، به ایشان فرمودند: ـ فانت مخلوقٌ اَن تُخالَفَ عَلی نَفسِک باید دوتا کار را انجام بدهی، تو استاندار منی و از طرف من منصوبی باید دو تا کار را انجالم بدهی بعنوان کسی که به علی علیهالسلام منسوبید و در ولایت امری مردم سهم دارید باید دوتا کار انجام بدهی: ـ اَن تُخالَفُ عَلی نفسک؛ با نفست مخالفت کنی تهذیب نفس داشته باشی یعنی مراقبت داشته باشی ۲ ـ وَ اَن تنافَحُ عَن دینِک؛ حمایت بکنی، وَ لَو لَم یَکُن لَکَ اِلّا ساعَهً مِنَ الدَهر اگر یک ساعت یا لحظهای از عمرت باقی نمانده باشد وقتی میگوید از دینت حمایت بکنی حکایت از این میکند که دین امر بسیار مهمی است. بعد در همان جلسه عرض کردیم فواید دین را گفتیم به همین دلیل فواید موجب میشود که ما عقلاً برسیم که آقا دین امر مهمی است.
وقتی یک چنین منافعی را دارد پس باید امر مهمی باشد.
یکی از آن فوایدی را که گفتیم این بود که دین برای انسان آرامی میآورد. التزام دین آرام بخش است درحالی که التزام به قانون سکوت آور است. شما ممکن است قوانین را اجرا بکنید ولی آرامش درونی نداری بلکه ممکن است که به حسب اجبار این اتفاق بیفتد. ولی در التزام به دین آدم آرامش دارد.
آنگاه به ما میگویند از دینتان مراقبت کنید. در حالی که رهبران آسمانی ما میگویند از دین خودتان مراقبت بکنید معلوم میشود دینداری کار سختی است. حالا واقعاً دینداری کار سختی است؟ در دوره غیبت کبری بر حسب آنچه که در روایات وجود دارد فرمایش امام صادق علیهالسلام فرمودند: درختی داریم بنام درخت قتاد که یک خصوصیتی دارد: ۱ـ پر تیغ است؛ ۲ـ تیغهای سوزنی دارد مثل درخت کاکتوس که تیغهای کوچک دارد نیست بعد حضرت فرمودند دینداری در دوران غیبت کبری به مراتب سختتر است که شما با دستتان روی درخت قتاد حرکت بدهید و خارها را جابجا بکنید بعد امام فرمودند: فَاّیکُم یُمسِک شُوَکَ القَتادِ بِیَدهِ کدامتان میتوانید با دستتان خارهای درخت قتاد را جا به جا بکنید؟
یعنی این کار ممکن است انجام بشود ولی دینداری از این کار سختتر است. به دو دلیل:
۱ـ امام علیهالسلام میفرماید دینداری در دوره غیبت کبری غریبانه میشود یعنی مثل اصحاب کهف میشود. ببینید این مسئله خیلی مسئله مهمی است و در جامعه ما هم متأسفانه ابتلایش وجود دارد. جامعه ما از نظر اعتقادی غالباً ممکن است موّحد باشند ولی از نظر رفتاری ماتریالیست هستند. یعنی رفتار و ایدئولوژیشان به آن جهان بینیشان نمیخورد. این جهان بینی توحید، زهد، دوری از اشرافگری، دوری از اسراف و… را اقتضا میکند، لکن انسانهائی هستند که دارای جهان بینی توحیدی هستند یعنی در عقیده موحّدند ولی از نظر رفتار ماتریالیستند.
اگر کسی بخواهد در این جامعه زندگی کند حضرت میفرماید به زندگی او غریبانه است و خیلی هم قشنگ تعبیر میکنند حضرت صادق علیهالسلام میفرمایند: ـ وَ طُوبی لِلغریب اَلفّادِ بدینه؛ خوش به حال آن غریبی که دینش را برمیدارد و فرار میکند یعنی میرود به غار اصحاب کهف.
اینها هیچ کدامش سلب مسئولیت اجتماعی نمیکند. ولی وقتی جامعه پذیرایش نیست چکار میشود کرد؟ حالا کسی نگوید فلانی دارد نحوهای از دین را مطرح می کند که سلب مسئولیت اجتماعی است. اصلاً این حرفها نیست. ولی وقتی دینداری من در جامعه خریدار ندارد و من هر کاری میکنم هم از طرف خانواده هم از جامعه پذیرای آن نیستند چه باید کرد؟
پس من سلب مسئولیت اجتماعی نکردم. شرایط نمیپذیرد. جامعه نمیپذیرد چون غلط تربیت شده، برای این که فردا بخدا نگوئید قالوا کُنّا مستضعیفین فی الارض خدایا ما دیگر چارهای نداشتیم. چون خداوند این معنا را نمیپذیرد، بلافاصله میفرماید مگر زمین من واسعه نبود؟ میرفتی جای دیگر زندگی میکردی پس باز تکرار میکنم من سلب مسئولیت اجتماعی نکردم شرایط جامعه طوری میشود که نمیپذیرند.
دینداری سخت میشود ولی سختیاش به دو جهت است، ما دو جهت آن را مطرح میکنیم: ـ ۱ ـ جامعه به طرفی میرود که انسان ناخودآگاه بیدین میشود. و این ناخودآگاه خیلی طول نمیکشد. روایت را توجه بفرمائید. از وجود نازنین حضرت باقر علیهالسلام: ـ لَتُمحَصُّنَ یا شیعه آل محمّد، تَمحیصَ الکُحل فی العَینِ ای شیعیان آل محمد صلّیالله علیه و آل وسلم؛ یقیناً برای پاک شدن مورد آزمایش سخت قرار میگیرید هم چون پاک شدن سرمه از چشم، وَ اِنَّ صاحِبَ العَین یَدری مَتی یَقَعُ الکُحل فی عَیِنه وَ لا یَعلَم مَتی یَخرجُ مِنها ولی وقتی در طول زندگی با آن سرمه چشم راه میرود و متوجه نمیشود چه زمانی سرمه چشمش پاک شده؟ و کَذلِکَ و همین طور یعنی متوجه نمیشود انسان، وَ کَذلِکَ یٌصبِحُ الرَجُلِ عَلی شَریَعهٍ مِن اَمرِنا مرد (انسان شب را به صبح میرساند برحکمی از احکام ما) وَ یُمسی وَ قدَ خَرَجَ مِنها و شب میکند در حالی که از آن حکم ما خارج شده، وَ یُمسی عَلی شَریَعهِ مِن اَمرِنا شب میکند به اعتقاد به احکام ما، وَ یُصبحِ وَ قَد خَرَجَ صبح میکند در حالی که از التزام به شریعت ما خارج شده. خیلی عبارت روایت واضح است، یُصبح یُمِسی صبح و شب است نه امروز و ده سال آینده، ناخودآگاه بیدین شان به یک صبح و شب است. خیلی زمان نمیبرد انسان ناخودآگاه بیدین بشود لذا میگویند دینداری سخت است.
۲ـ اساساً یک عدهای در جامعه دارند میزنند که دین را بگیرند یکی از این دشمنان وهابیت است که به نظر من وهابیت دشمنی است که با تمام ظرفیت آمده جلو، تمام ثروتش را آورده، تمام نیروهایش را آورده، لکن ما هیچ جنبه تدافعی و سپر ایمنی برای جامعه مان نداریم، لذا مکرّر میشنویم خانوادهها میآیند میگویند بچهمان تا دیروز نماز میخواند روزه میگرفت زیارت عاشورا میخواند ولی کنار گذاشته است. چرا؟ یک وجه آن اینست که دشمن دارد کار میکند. حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام:
ـ اِذا فُقِدَ الخامِس مِن وُلدِ السابِع وقتی پنجمین فرزند از هفتمین امام غایب شد، فَالله اَلله فی اَدیانِکُم، خدا را، خدا را مراقب در دینشان باشید، لا یُدنّلنَکُم اَحَدُ مراقب باشید هیچ کس شما را از دینتان جدا نکند. یعنی یک عده مترصد این معنا هستند که شما را از دین جدا بکنند.
وجود نازنین علی علیهالسلام بیان نورانیشان اینست.
ـ اَیُّها النّاس دَینکُم دَینکُم مردم مراقب دین خودتان باشید، تَمَسّکُوابِه به دینتان تمسک کنید، عمل کنید نه این که دیندار شناسنامهای باشید. اگر میگوئی من مسلمانم، مسلمانیات را نشان بده اگر میگوئی من شیعهام، تشیعات را نشان بده بعد میفرمایند:
و لا یَریَلّنَکُم وَ لا یُردَنَّکُم اَحَدٌ عَنه مراقب باشید از دینتان منصرفتان نکند یعنی یک عده مترصد این معنا هستند.
مطالبه فرهنگی و دینی در جامعه ما نیست که مردم بدنبال دین باشند. وقتی مطالبه مردم نباشد خوب در برنامه ریزی مسئولان هم نیست. یعنی ما اول دبستان، در مراکز مهد و مراکز رشد کودک تا بالا جنبه تربیتی برنامه و نظام نامه تربیتی نداریم.
۱ـ بنابر این دینداری سخت است بخاطر این که غریبانه است؛ ۲ـ دینداری سخت است چون یک عده مترصدند دین را بگیرند. ـ گفتیم دین اهمیت دارد ـ دستور دادند به ما دینتان را مراقب باشید عرض کردیم چرا باید مراقب باشیم چون دینداری کار سختی است چرا سخت است؟ گفتیم.
حالا، ادامه بحث اینست که:
ـ چه کسانی ضربه فنی میشوند؟ یعنی دین از دستشان در میرود. خیلی مهم است. این بزنگاه بحث است. وقتی آدم اینجوری باشد تردید نکنید آدم میخورد.
این حدیث در مقدمه کتاب شریف کافی است و خود محدث بزرگوار جناب کلینی از یکی از دو امام حضرت باقر یا حضرت صادق علیهم السلام تردید از ایشان است نه از من، این روایت را نقل میکنند. ـ مَن اَخَذَ دینَهُ وَ سُنَهِ نَبیّه صلوت الله علیه و آله ذالَتِ الجِبالَ قَبلَ اَن یَزوُل امام باقر یا امام صادق علهیماسلام میفرمایند: اگر کسی دیناش را از کتاب خدا و سنت رسول بگیرد، کوهها جا به جا میشود ولی او جا به جا نمیشود.
وَ مَن اَخَذَ دیَنهُ مَن اَفواهِ الرِّجالِ رَدَّتهُ الرِجال و اگر کسی دینش را از زبان مردان بگیرد مردان دیگر دینش را از او میگیرند. این روایت یعنی این که: کسانی که دینشان شئونات و جزئیات دینشان مستند نباشد از بین میروند.
در جامعه ما تظاهرات دینی هست ولی تفکر دینی نیست رفتارهای دینی ما بر مبنای کتاب الله و عترتی نیست. چون همه دارند این کار را میکند منم این کار را میکنم. یعنی تدین ما تدین ارثی است. و نه یک تدین درسی و امامین ما میفرمایند اگر دینتان، دین درسی نباشد مترصدند که آن را از شما بگیرند
آقا دینتان را مستند کنید. برو سند برایش بیار چرا نماز میخونی؟ حداقل برای خودت حل شده باشد. این لازمهاش اینست که آموزش و پرورش ما، آموزش عالی ما، ارشاد ما، رسانه ما یک هم اندیشی داشته باشند یک پازل را بچینند که هر کدام یک مهره این پازل باشند.
جامعه ما چون درست تربیت دینی نشده در شئون زندگیاش امور دینی محوریت ندارد. ببینید شما در امر زندگیتان یک امر دنیائی باشد دو تا مسئله که باشد یک خورده تعّقل میکنید بعد از تعقّل مشورت میکنید نتیجه میگیرید آقا من میخواهم کار کنم ایران بمانم یا مثلاً بروم فلان جا؟ دو دوتا چهارتا میکنید به یکی از این دو تصمیم میرسید انجام میدهید کار عقلائی هم هست اما در بین تعارض امور دینی و امور دینوی چه تصمیمی گرفته میشود؟
من دینم را حفظ کنم یا دنیا را؟ خب در این تصمیم غالباً دنبال یک توجیهات میروند ولی ببینید امیرالمومنین علیهالسلام چه بیانی دارند؟: رسول گرامی صلّیالله علیه و آله به حضرت امیر علیهالسلام می فرمایند: ـ یا علی، اوُصیکَ فی نَفسِکَ بِخصِالً فَاحفَظها تورا به فضائلی توصیه میکنم حفظش بکن: ـ ۱ ـ بَذَلُکَ مالِکَ وَ دَمُکَ دوُنَ دینکَ مال؛ جانت را فدای دینت بکن در تعارض شئون دینی و دنیائی، دنیا را فدای دینت بکن، ـ فرمایش دیگر از علی علیهالسلام: ـ مَن جَعَلَ مُلکَهُ خادِماً اِنقادَلَهُ کُلُّ سُلطان کسی که ثروت و امکاناتش را در خدمت دین درآورد هر سلطانی در برابرش مطیع است. وَ مَن جَعَلَ دیَنُه خادِماً لِمُلکِه طَمَعَ فیهِ کُلُّ اِنسان؛ و هرکس دین خودش را خادم دنیا و ثروتش قرار بدهد مورد طمع افراد قرار میگیرد آخرین عرض من در این زمینه حضرت امیر علیهالسلام میفرمایند: این جَعَلتَ دَنیکَ تَبَعاً لِدُیناک اَهکَلتَ دَینکَ وَ دُنیاکَ اگر دین تابع دنیا شد هم دین را ضایع کردی هم دنیاست را. و کُنت فِی الاخَرهٍ مینَ الخاسِرین و اِن جَعَلتَ دُیناکش تَبَعاً لَدینکِ اَضررتَ دینِک وَ دُنیاکَ و کُنتَ فِی الاخِرهِ مِنَ الفائزین اما اگر دنیا را فدای دینت کردی دین و دنیایت هر دو حفظ میشود و در آخرت جز رستگاران هستی.
حرف آخر این که دین چه ارکانی دارد؟ اجزاء این دین که من باید جانم و مالم را بدهم برای حفظ دینم ارکانش چیست؟