چالش های گفتمان وحدت در انقلاب اسلامی / وحدت ملی رمز پیروزی انقلاب

وحدت ملی از مقولات اساسی و حیاتی است که رمز بقا و پیروزی انقلاب اسلامی نیز می باشد. امام خمینی (ره) رهبر فرهیخته انقلاب اسلامی برای عبور جامعه بحران زده بعد از انقلاب اسلامی بارها گفتمان وحدت را رمز پیروزی قلمداد می نمودند و قشرهای مختلف جامعه را به آن دعوت می کردند. این گفتمان از ناحیه دشمنان انقلاب اسلامی را بارها به چالش کشیده شد.

#چالش#ملی#وحدت



 وحدت ملی از مقولات اساسی و حیاتی است که رمز بقا و پیروزی انقلاب اسلامی نیز می باشد. امام خمینی (ره) رهبر فرهیخته انقلاب اسلامی برای عبور جامعه بحران زده بعد از انقلاب اسلامی بارها گفتمان وحدت را رمز پیروزی قلمداد می نمودند و قشرهای مختلف جامعه را به آن دعوت می کردند. این گفتمان از ناحیه دشمنان انقلاب اسلامی را بارها به چالش کشیده شد.
در این مقاله نویسنده چالش های گفتمان وحدت را در چهار دوره از عمر جمهوری اسلامی ایران نقد و ارزیابی نموده است که اهمیت این گفتمان را در تثبیت و تداوم نظام جمهوری اسلامی نشان می دهد. کلید واژه ها : چالش ها، انقلاب اسلامی، گفتمان وحدت، آسیب شناسی نظام جمهوری اسلامی.

مقدمه
 وحدت ملی از مقولات اساسی و حیاتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب، مورد توجه جدی رهبران و نخبگان جامعه بوده است. گره خوردن این مقوله با کیان جمهوری اسلامی و امنیت ملی و نیز چالش های فراروی آن سبب شد تا امام عظیم الشأن و رهبر معظم انقلاب طی دوران بیست ساله همه گروه ها و آحاد ملت را به وحدت، همدلی و مهربانی با یکدیگر دعوت نمایند و پیوسته از وحدت به عنوان یکی از نیازهای ضروری جامعه یاد کنند. اساسا یکی از آسیب های جدی و جبران ناپذیر جوامع انقلابی و نهضت ها ویروس تفرقه و اختلاف درجمع وفاداران انقلاب و نظام برآمده از آن است.
تاریخ نهضت های صد ساله اخیر ایران گواه این فرضیه است. عامل شکست نهضت مشروطیت و نهضت ملی نفت چیزی جز تفرقه، دودستگی و حضور عناصر غریب در میان وفاداران به نهضت نبود . سیاست «تفرقه جز تفرقه، دو دستگی و حضور عناصر غریبه در میان وفاداران به نهضت نبود. سیاست «تفرقه بینداز حکومت کن» به عنوان یکی از شگردهای دشمن در ناکام ساختن نهضت ها در حافظه تاریخی این ملت مضبوط است.
این نکته از آموخته های مهم امام راحل از تاریخ این مرز و بوم است و به همین جهت مبارزه با سیاست تفرقه بینداز حکومت کن در اولویت دستور کار آن راحل عظیم الشأن قرار داشت. با عنایت به این نکته می توان به رمز تأکیدات مکرر و همیشگی امام راحل در زمینه وحدت ملی پی برد. وحدت کلمه که در صحیفه امام بیشترین حجم را نسبت به سایر واژه ها به خود اختصاص داده است هم ناظر به رمز پیروزی و هم معطوف به بقا و تداوم انقلاب و نظام منبعث از آن است و بر عکس، اختلاف و تفرقه شاه کلید نفوذ دشمنان و بر هم زننده اساس انقلاب و نظام نوپای جمهوری اسلامی است. بنابراین از نظر امام باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه رمز پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم در غیر این صورت غفلت از آن، آسیب های جبران ناپذیری را بر پیکرانقلاب و نظام وارد خواهد ساخت. پس، از امور مهمه ای که بر همه واجب است دفاع از اسلام، دفاع از جمهوری اسلامی است و آن
بستگی دارد به وحدت.
رهبر انقلاب نیز پیرامون وحدت جناح ها که در واقع از بستر امنیت ملی ناشی شده است چنین تأکید می نماید:
من بر روی وحدت ملی تأکید بیشتری دارم به خاطراینکه امنیت هم ناشی از وحدت است. اگر وحدت نباشد امنیت ملی هم به خطر می افتد.
با توجه به اهمیت وحدت ملی و دغدغه های وصف ناپذیر امام راحل و رهبر معظم انقلاب در این زمینه، بررسی روند گفتمان وحدت و چالش های فراروی با این انگیزه نگاشته شده است تا بتوان اوضاع و شرایط ضرورت بخش وحدت جناح ها را دقیقا درک کرد و از آسیب های احتمالی و چالش های فراروی جلوگیری نمود.
البته ناگفته نماند که این بررسی بنا ندارد همه چالش های گفتمان وحدت را مورد امعان نظر قرار دهد و همچنین قصد ندارد به علل و عواملی که در ایجاد اختلاف و درگیری در جامعه مؤثر بوده اند به تفصیل بپردازد زیرا لحاظ کردن همه عوامل و تشریح کامل و جامع و مانع هریک از آنها خود به بحث و تحلیل طولانی و مفصل نیاز دارد که از عهده این مقال خارج است. با این حال سعی شده است به مهم ترین فرازهای موضوع مورد بررسی اشاره شود.
در این بررسی چالش های گفتمان وحدت و نحوه مواجهه امام راحل و مقام معظم رهبری با آن به چهار دوره تقسیم شده است که بررسی هر یک از این دوره ها، فصول این مجموعه را تشکیل می دهد:
۱. چالش های گفتمان وحدت در دوران استقرار جمهوری اسلامی ایران (از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۶۱)
۲. چالش گفتمان وحدت در دوران تثبیت جمهوری اسلامی ایران.
۳. چالش های گفتمان وحدت در دوران سازندگی.
۴. چالش های گفتمان وحدت در سال های اخیر.
در بررسی اول با عنوان چالش های گفتمان وحدت در دوران استقرار، به علل و عواملی
پرداخته می شود که از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان نیمه اول سال ۱۳۶۰ وحدت ملی را به چالش می کشاندند. دراین رویکرد شرح خواهیم داد که چگونه حضرت امام به زعم اعتقاد به وجود سلایق مختلف و گرایش های متفاوت در جامعه به جهت حرکت براندازی پاره ای از گروه های محارب، سیاست تحدید را انتخاب کردند. دشمنان خارجی نظام، گروه ها و احزابی که علقه ای به انقلاب و نظام حاکمیت دینی و منافع ملی نداشتند و روزنامه ها و نشریاتی که به عنوان پایگاه دشمن عمل می کردند و… مهم ترین عوامل مخل وحدت در این دوره به حساب می آید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
بحث دوم تحت عنوان چالش های گفتمان وحدت در دوران تثبیت، به چرایی اختلاف و درگیری میان طرفداران انقلاب می پردازد. در این فصل عواملی مانند دشمنان بیرونی، نفوذی ها و واسطه گرها، مطبوعات، سلایق و برداشت های متفاوت، خلط مفهوم و مصداق، تندروی و افراط گرایی، گروه گرایی، دنیا گرایی و حب نفس به عنوان مهم ترین محرکه های اختلاف افکن بررسی شده است. از سوی دیگر، در بررسی این دوره آشکار می شود که حضرت امام به رغم برخورد قاطع با عوامل مخل وحدت و تأکید صریح بر یکدستی و همدلی به وحدت در عین کثرت سلایق معتقدند و جامعه یک دست را به مثابه رشد نیافتگی آن جامعه می دانند.
عنوان سوم که چالش های گفتمان وحدت در دوران سازندگی است، علل و عوامل اختلاف را در دوران زعامت مقام معظم رهبری بررسی می کند. سازندگی کشور، تحرک دشمنان قسم خورده انقلاب و نظام، امیدهای جهان اسلام ازایران اسلامی پیشرفته و حفظ میراث های امام، عوامل ضرورت بخش وحدت در این دوره محسوب می شوند.
در این بررسی معلوم می شود که رهبر انقلاب همانند امام راحل وجود وحدت میان وفاداران را یک اصل اساسی برای حفظ کیان نظام و انقلاب ضروری می دانند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکردند. از سوی دیگر در این بررسی نشان داده می شود که اختلاف میان طرفداران انقلاب با توجه به مؤلفه های جدید این دوران، شکل جدیدی به خود گرفته و رفته رفته با ورود متغیرهای جدید، اختلافات عمیق تر و صف بندی های بین آنها فشرده تر شده است.
فصل و بررسی آخر، دور جدید چالش ها را مد نظر قرار داده است. علل و عواملی که در این دوره وحدت ملی را با تهدید مواجه ساخت نسبت به سابق از پیچیدگی و گستره بیشتری برخوردار است، به نحوی که از نگاه رهبر معظم انقلاب به عنوان بزرگ ترین خطر برای نظام جمهوری اسلامی تفسیر شد و در نهایت معظم له در دو حوزه عملی و نظری به طور مؤکد به چاره جویی جهت رفع موانع همگرایی و ایجاد بستر همدلی و تفاهم پرداختند.
۱. چالش های گفتمان وحدت در دوران استقرار جمهوری اسلامی ایران(از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۱)
چالش های گفتمان این وحدت در دوران استقرار به سال های نخست انقلاب باز می گردد. از ویژگی های اصلی این دوره که تا سال های ۶۰ و ۶۱ ادامه دارد وجود گروه های متعدد و متکثر به همراه روزنامه ها و نشریات مختلف (بالغ بر چهارصد نشریه) است که با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی خود را در فضای آزاد و در سایه رحمت و رأفت نظام اسلامی مشاهده کردند و با فعالیت های سیاسی اجتماعی به نشر و گسترش ایده ها و تفکرات خود پرداختند و به نحوی، به واسطه به هم خوردن انسجام و وحدت ملی، وضعیتی به وجود آوردند که حاکمیت دینی نظام، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشور مورد تهدید جدی قرار گرفت.
در واقع به همان سرعت و شدت که جمهوری اسلامی شکل گرفت و نهادهای خاص خود را ایجاد کرد، توطئه ها و دسایس نیز فزونی یافت. در این دوره ها تمامی گروه های مخالف خط امام (ره) در برابر پیروان خط امام صف کشیدند. هدف رویارویی این گروه ها با مردم، خارج ساختن نیروهای انقلاب از صحنه و فشل کردن نظام بود. این گروه ها عمدتا نظام اسلامی موجود را رفتنی تصور می کردند و هر کدام به نحوی سعی داشتند تا هنگام فروپاشی جایی متناسب با اهداف و تمایلات خود بیابند. در این راستا تجربیات برافتادن حکومت موقت در انقلاب روسیه شوروی و قدرت گرفتن بلشویک ها، برای نیروهای چپ مارکسیستی تجربه ای
شیرین بود. دگرگونی در انقلاب مشروطه، تهی شدن آن از عناصر اسلامی و جایگزینی نیروهای میانه رو و وابسته به غرب در نوع خود تجربه ای دیگر برای جناح لیبرال طیف مخالفین بود.
استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا نیز بر روی این دسته از گروه ها سرمایه گذاری کرده بود. لذا از همان آغاز احزاب، جریان ها، جناح ها و گروه های متعدد سازماندهی مجدد خود را آغاز نمودند و به جذب نیروهای تازه و بررسی موقعیت خود برای سهیم شدن در قدرت یا به چنگ آوردن یکباره آن اقدام کردند. این گروه ها همگی از خاستگاه و جایگاه همانندی برخوردار نبودند و تفکرات یکسانی هم در رابطه با امور نداشتند، ولی به خاطر منافع مشترک، که مخالفت با خط امام و نظام جمهوی اسلامی در رأس آن بود، بعضا اتحادهای موقتی و گذرا با یکدیگر تشکیل دادند. تشنج آفرینی، دروغ پراکنی، شایعه افکنی، قانون شکنی، تهمت زدن، اختلاف افکنی و جبهه بندی و از همه بدتر جاسوسی برای بیگانگان، از تحرکات مهم این گروه ها برای تصاحب قدرت بود. گروهک منافقین در تشنج آفرینی نقش درجه اول را ایفا می کرد؛ زیرا تشنج ودرگیری، خوراک اصلی حفظ اعضا و جذب نیروهای جدید بود.
حضرت امام با توجه به دشمنان خارجی به ویژه امریکا و پس مانده های رژیم گذشته و با دقت در وضع سیاسی و اجتماعی جامعه و پایگاه و اهداف گروه ها و احزاب به ظهور رسیده، وضعیت فوق را توطئه ای علیه جمهوری اسلامی و وحدت کلمه ـ که رمز پیروزی انقلاب بود-
ارزیابی می کردند. لذا وحدت ملی را به عنوان اصلی ترین استراتژی تثبیت انقلاب، تعیین کردند و تکثرگروه ها و احزاب با ماهیت و ویژگی های موصوف را برای انقلاب مضر و تهدید کننده شمردند و هشدار دادند:
… رمز پیروزی شما ایمان و وحدت کلمه بود. در ظرف یکی دو ماه قریب صد گروه با اسم های مختلف اظهار وجود کردند. یعنی آن انسجامی که ملت به هم پیدا کرد و آن وحدتی که ملت پیدا کرد و اجانب احساس کردند که با «وحدت کلمه» ملت و با قدرت ایمان هیچ قدرتی نمی تواند مقابله کند با این قدرت در صدد برآمدند این قدرت را تضعیف کنند. هم قدرت اسلامی را هم وحدت کلمه را… ما گروه های مختلف را مجتمع کردیم و این سد را شکستیم و الان گروه های مختلف حدود ۱۰۰ گروه تاکنون اظهار وجود کردند و این اظهار وجود منتهی به معدومیت همه خواهد شد. باید بدانید که این ایجاد گروه های مختلف برای ملت سم قاتل است و کشور شما را باز به حال اول خدای نخواسته بر می گرداند.(۲)
با وجود هشدارهای امام و نصایح ایشان گروه های سیاسی مخالف هر روز با ایجاد موانع جدید و دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی دامنه ناآرامی ها را وسیع تر و عمیق تر می کردند. در این میان دولت موقت که می بایست جهت انجام امور معین ـ که از سوی امام مشخص شده بودـ انجام وظیفه می کرد به پایگاه حزبی تبدیل شد و روندی را در پیش گرفت که نزاع و درگیری را در جامعه دامن می زد. در زیر به فرازهایی از چالش های این دوره و نحوه مواجهه امام عظیم الشأن با آن اشاره می شود.

چالش های تعیین نوع نظام و نهادینه شدن انقلاب
 یکی از مسائلی که محل اختلاف ودرگیری گروه ها و سازمان ها شد نحوه نهادینه شدن انقلاب بود. از ابتدای این دوره لیبرال ها، ملی گراها، گروه های مارکسیستی و منافقین و ده ها
گروه کوچک و بزرگ دیگر با گروه های خط امام و طرفدار انقلاب در خصوص نوع نظام، مجلس تدوین قانون اساسی، اصول پیشنهادی قانون اساسی، اصل ولایت فقیه، نهادهای انقلاب و… به نزاع پرداختند.
با توجه به رابطه ماهیتی بین نوع نظام و قانون اساسی، گروه های فوق الذکر تلاش کردن قید اسلامی به هیچ وجه در عنوان نظام قرار نگیرد. هر یک در این خصوص پیشنهادی دادند و ضمن پافشاری بر آن، یارگیری کردند و علیه جمهوری اسلامی شبهه افکنی و تبلیغات وسیعی راه انداختند. برخی مطرح می کردند که تمام جمهوری های پیشهادی را باید به رأی گذاشت، برخی دیگر می گفتند باید صفتی بر جمهوری اسلامی اضافه کرد و در این راستا اغلب واژه دموکراتیک شنیده می شد.
مسأله دیگری که دراین ارتباط مطرح می شد این بود که اصولا مردم ایران مسلمان هستند و افزودن پسوند اسلامی بر واژه جمهوری ضروری نیست. این مسأله که وحدت جامعه را شدیدا شکننده کرده بود با عکس العمل دور اندیشانه امام عظیم الشأن مواجه شد و معظم له با اعلام جمهوری اسلامی «نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» به همه جوسازی ها و تفرقه افکنی ها پایان داد.
اگر چه در همه پرسی جمهوری اسلامی گروه های مذکور آن را تحریم کرده بودند، اما وقت بحث تأسیس مجلس برای تدوین قانون اساسی مطرح شد، این گروه ها به میدان آمدند و یک خط انحرافی را دنبال کردند و با تبلیغ مجلس مؤسسان فضای سیاسی جامعه را ملتهب کردند و بر دامنه اختلاف افزودند، اما امام راحل به واسطه شناخت انگیزه های طرح مجلس مؤسسان و استشمام توطئه و احتمال اتحاد نیروهای مخالف جمهوری اسلامی چنین مجلس عریض و طویلی را لازم نداشتند و فرمودند:
توطئه این است که تصویب قانون اساسی را به تعویض بیندازند. یک سال، دو سال به بحث و شور قرار بدهند و ریشه های گندیده به هم متوصل شوند و اساس اسلام را از
بین ببرند.(۳)
پس از موضع گیری صریح حضرت امام خمینی به منظور حل اختلاف جلسه مشترک اعضای دولت موقت و شورای انقلاب در حضور امام (ره) تشکیل شد و در نهایت با موافقت امام مقرر گردید. مجلس بررسی قانون اساسی معروف به خبرگان با تعداد کمتری تشکیل شود و طرح پیشنهادی قانون اساسی، پس از بررسی به همه پرسی گذاشته شود؛ اما این گروه ها جنجال دیگری راه انداختند و خط تحریم انتخابات خبرگان را پیش کشیدند. متعاقب این مسأله مخالفین در زمینه پیش نویسان قانون اساسی، نغمه مخالف ساز کردند، با این هدف که بحث های مجلس به خواست آنها شکل گیرد و از تغییرات احتمالی پیش نویس تهیه شده جلوگیری به عمل آید. اما با رهنمودهای حضرت امام، مجلس خبرگان آئین نامه ای تصویب کرد تا کاستی های موجود در پیش نویس جبران شود و مهم ترین آن اصل اساسی ولایت فقیه بود.
زمانی که این اصل در دستور کار مجلس خبرگان قرار گرفت گام بعدی اختلاف افکنی و تشنج آفرینی از سوی گروه ها و دولت موقت برداشته شد. امیر انتظام، سخنگوی دولت موقت، نامه ای در جهت انحلال مجلس تهیه کرد. سپس این موضوع در هیأت دولت مطرح شد ولی اعضای تیزبین شورای انقلاب در برابر این توطئه ایستادگی کردند و امام نیز مخالفت صریح خود را با این حرکت خطرناک دولت موقت اعلام کردند.
معظم له در این باره فرمودند:
آقای بازرگان و رفقایشان آمده بودند پیش ما و گفتند ما خیال داریم که این مجلس خبرگان را منحل کنیم من گفتم شما چه کاره هستید که می خواهید این کار را بکنید شما چه سمتی دارید که بتوانید مجلس منحل کنید.
سپس در ادامه خاطر نشان ساختند که :
ملت آن است که تعیین کرد که سرنوشت خودش را، قانون اساسی اش، را داده دست یک دسته ای ملا و مجتهد در مجلس به چه اشکال داری؟ می گویید که ما باید به زور این
آقایان را کنار بگذاریم و یک دسته مثلا دموکرات بیاوریم توی کار، زوری که نیست؟(۴)

پی نوشت ها :
 

۱ ـ کارشناس ارشد علوم سیاسی و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران.
۲ ـ صحیفه امام، ج۸، ص ۴۷۷.
۳ ـ همان، ص ۱۶۰.
۴ـ‌منوچهر محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، ص ۱۴۱، ۱۴۲.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.