وضعیت ادیان دیگر در دوران ظهور حضرت مهدی / علل تعدد ادیان
در روایـات مـربـوط به ظهور حضرت مهدی (عج ) آمده که هیچ خانه ای در شهر و بیابان نمی ماند مـگـر ایـنـکه توحید در آن نفوذ می کند , یعنی اسلام به صورت یک آیین رسمی همه جهان را فرا خواهد گرفت و حکومت به صورت یک حکومت اسلامی درمی آید , و غیر ازقوانین اسلام چیزی بر جـهـان حـکومت نخواهد داشت و یا هیچ مانعی ندارد که اقلیتی ازیهود و نصاری در پناه حکومت حـضـرت مهدی با شرایط اهل ذمه وجود داشته باشد زیرا حضرت مهدی مردم را به اجبار به اسلام نمی کشاند , و توسل او به قدرت و نیروی نظامی برای بسط عدالت و برانداختن حکومت های ظلم و قرار دادن جهان در زیر پرچم عدالت اسلام است نه برای اجبار به پذیرفتن این آیین , وگرنه آزادی و اختیارمفهومی نخواهد داشت .
این نکته را نباید فراموش کرد که اگر دینی پس از دین دیگر ظهور کرده، برای لغو کردن احکام آن دین نبوده است؛ بلکه دین جدید همواره برخی از احکام دین قبل از خود را حفظ و برخی دیگر از احکام آن را نسخ کرده است؛ زیرا زندگی انسان پیوسته نیاز به قوانین و دستورهای جدیدی دارد و دستورهای دینی جدید همیشه مطابق با اقتضای حال مردمان هر زمانی است. اگر به تاریخ مراجعه کنیم، متوجّه میشویم که هیچ دینی، شریعت و دین پیش از خود را لغو و رد نکرده است؛ بلکه به درستی آن اعتراف کرده و همه پیامبران گذشته را نیز به رسمیّت شناخته است.
ادیان و علل تعدّد و وجود اختلاف میان آنها
از آنجا که دین، مسیر درست در جهت گام برداشتن به سوی انسانیّت را ترسیم میکند و در این مسیر، دست راهروان را میگیرد تا با حرکت در مسیر درست به هدفشان برساند، ناگزیر باید حالات انسانی و ویژگیهای خاصّ جوامع مختلف بشری را نیز مدّنظر داشته باشد تا بتواند راحتتر کار راهنمایی مردم را انجام دهد.
هدف اصلی دین، حفظ کرامت انسانی، رساندن انسان به آن مقام والای مورد نظر پروردگار و یک زندگی برتر و به دور از پلیدیها و آلودگیها است.
در طول تاریخ، ادیان الهی زیادی وجود داشته و هر یک از آنها، مناسب زمان خود بودهاند و تا زمانی که مناسب حال بشر آن دورهها بوده، ادامه داشته است، با پیشرفت انسان و گسترش آگاهیها در هر دوران، دینی جدید از طرف خداوند برای مردم آمده و برخی از احکام دین قبلی را نسخ کرده است و به طور کلّی، هدف این ادیان، آگاهیبخشی به انسانها بوده و عموماً ادیان، تمدّنی والا برای انسانها به ارمغان آوردهاند.
در طول تاریخ، ادیان الهی زیادی وجود داشته و هر یک از آنها، مناسب زمان خود بودهاند و تا زمانی که مناسب حال بشر آن دورهها بوده، ادامه داشته است، با پیشرفت انسان و گسترش آگاهیها در هر دوران، دینی جدید از طرف خداوند برای مردم آمده و برخی از احکام دین قبلی را نسخ کرده است و به طور کلّی، هدف این ادیان، آگاهیبخشی به انسانها بوده و عموماً ادیان، تمدّنی والا برای انسانها به ارمغان آوردهاند
حرکت تکاملی ادیان
اینکه ادیان الهی در برخی موارد با هم اختلاف دارند، بدین دلیل نیست که منشأ و منبع آنها مختلف است یا اینکه هر یک اصول خاصّ خود و متفاوت با ادیان دیگر دارند، باید دانست که همه ادیان، مردم را به یکتاپرستی دعوت کرده و پس از آن برای اداره امور اجتماعی مردم، احکامی بیان کردهاند.
پیامبران از نظر اصول اعتقادی و همچنین منشأ پیامبریشان با هم هیچگونه تفاوتی نداشتهاند؛ بلکه اختلاف آنان، در احکامی بوده که بنابر مقتضیّات زمان و رشد فکری بشر در هر زمان، بیان کردهاند و به همین دلیل، هر پیامبری که پس از پیامبر قبلی مبعوث شد، احکام و دستورهای پیشرفتهتری که مناسب شرایط اجتماعی انسانهای آن دوران بود، اعلام نموده است و چون بشر دائماً در حال پیشرفت بوده و هست، بنابراین احکام و دستورهای پیامبران بعدی متناسب با احوال مردمان آن عصر بوده و طبیعتاً کاملتر از ادیان گذشته خود است.
به همین دلیل است که میگوییم، ادیان تکمیل کننده ادیان گذشتهاند؛ زیرا مبدأ و منشأ ادیان یکی است و به همین علّت پیامبران در دوران مختلف، مژده ظهور پیامبران پس از خود را میدادند و این خود بهترین دلیل برای اثبات این موضوع است که دین، یکی است. خداوند بلند مرتبه و بزرگ فرمودهاند: «وَإِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاهِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ؛( سوره صف(۶۱)، آیه ۶.) و هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت: ای فرزندان اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم تورات را که پیش از من بوده تصدیق میکنم و به فرستادهای که پس از من میآید و نام او احمد است بشارتگرم.»
حرکت ادیان با وفات پیامبران متوقّف نشده است؛ بلکه این حرکت با ظهور پیامبران جدید و اولیا و ائمه ادامه یافته و البتّه راه، هدف و مسیر حرکت همه آنان یکی بوده و همه مردم را دعوت به توحید و خداپرستی میکردهاند.
اگر دینی پس از دین دیگر ظهور کرده، برای لغو کردن احکام آن دین نبوده است؛ بلکه دین جدید همواره برخی از احکام دین قبل از خود را حفظ و برخی دیگر از احکام آن را نسخ کرده است؛ زیرا زندگی انسان پیوسته نیاز به قوانین و دستورهای جدیدی دارد و دستورهای دینی جدید همیشه مطابق با اقتضای حال مردمان هر زمانی است. اگر به تاریخ مراجعه کنیم، متوجّه میشویم که هیچ دینی، شریعت و دین پیش از خود را لغو و رد نکرده است؛ بلکه به درستی آن اعتراف کرده و همه پیامبران گذشته را نیز به رسمیّت شناخته است، ادیان جدید تنها خواهان عمل به دستورهای جدید خود شدهاند و این موضوع اختصاص به دین اسلام ندارد؛ بلکه شامل تمامی شرایع و ادیان گذشته نیز میشود.
متأسّفانه، بسیاری از مردم این حقیقت را درک نکردهاند که همه ادیان در یک جهت حرکت میکنند و هدف واحدی دارند و ادیان الهی جدید، در حقیقت امتداد و دنباله ادیان گذشته است و به همین دلیل، با تعصّب فراوان، پایبند ادیان گذشته شده و جدیدترین دینهای الهی را نپذیرفتهاند و این گونه، مردم جهان در حال حاضر، هر یک خود را پیرو دین خاصّی میدانند و این در حالی است که دین، یکی است. جدا از این برخی از مردم از دین روی گردانده و اسیر هوا و هوس نفسانی خود شده و بشریّت به دلیل ترک احکام الهی، متحمّل زیانهای زیادی شده است.
هدف اصلی امام مهدی(علیه السلام)، حکمفرما ساختن دین اسلام و تشریح احکام واقعی آن برای مردم است تا مردم آن را بپذیرند و با توجّه به این، حکومت امام مهدی(علیه السلام) در حقیقت، دوران انتقال از تشتّت و چند دستگی و رسیدن به یکپارچگی فکری و مذهبی است
چگونگی تعامل با ادیان دیگر در دوران امام مهدی(علیه السلام)
تعامل با ادیان اینگونه است که ابتدا باید ادیان بشری و باطل کنار گذاشته شوند و شریعت و دین واقعی نشان داده شود. در احادیث معصومان(علیه السلام) آمده است که ایشان سپاه خود را روانه میسازد و از «غار انطاکیه»، تابوت سکینه را خارج میسازند و در آن تابوت، نسخهای از تورات و نسخهای از انجیل وجود دارد و بر این اساس، با ادیان دیگر به احتجاج میپردازند. این روایت نکات زیادی در بردارد از جمله اینکه ایشان، محلّ این تابوت را میدانند و مسئله احتجاج برای اثبات دین حق، اهمّیت زیادی دارد؛ زیرا انسان با دلیل و برهان میتواند چیزی را بپذیرد و به آن اعتقاد پیدا کند.
ظهور مقدّس ایشان و حوادث مربوط به آن به این محاجّهها محدود نمیشود و خداوند کمک خود را میفرستد. فرود آمدن حضرت مسیح(علیه السلام) و نماز خواندن پشت سر امام(علیه السلام) تنها برای تشویق مسیحیان به پیوستن به دین اسلام و امام مهدی(علیه السلام) است.
خداوند حضرت موسی(علیه السلام) را برای این هدف ذخیره قرار داده است؛ زیرا مسئله پیروز و چیره ساختن دین حق، اهمّیت زیادی دارد. نکته دیگر اینکه دین مسیحیت در حال حاضر گسترش زیادی یافته و شمار زیادی از مردم در جهان پیرو این دین هستند و قدرت زیادی در جهان دارند. هدف اصلی امام مهدی(علیه السلام)، حکمفرما ساختن دین اسلام و تشریح احکام واقعی آن برای مردم است تا مردم آن را بپذیرند و با توجّه به این، حکومت امام مهدی(علیه السلام) در حقیقت، دوران انتقال از تشتّت و چند دستگی و رسیدن به یکپارچگی فکری و مذهبی است.