دانستههایی درباره مهدویت / ناسازگاری آرامش با جنگ
شاید این سۆال پیش آید که اگر سراسر زمین تحت یک حکومت قرار میگیرد و همه تحت پرچم توحید به سر میبرند و امنیت و آرامش و صفا در همه جا حاکم میشود؛ پس جنگ حضرت مهدی(عج) با مخالفان برای چیست؟ اگر جنگ هست، پس امنیت نیست وانگهی چرا این همه از شمشیر سخن به میان آمده است، مگر حکومت زور است؟
#منجی#شمشیر#عدالت#امنیت#پرچم#توحید
آنچه به نظر میرسد این است که این ناآرامیها و جنگها در مراحل اول ظهور است؛ چنانکه نوعا در دوره انقلابها توأم با درگیریها و جنگهاست؛ وانگهی آنان که منافع مادیشان در خطر است و مانع عدالت اجتماعی میشوند به مخالفت بر میخیزند که والا در اقلیت هستند و ثانیا نارضایتی آنها دلیل بیعدالتی و ناآرامی نیست و حاکی از نقص حکومت نمیباشد.
اینکه در روایات آمده است امام مهدی(عج) پنج یا هفت یا نه یا بیست سال و یا چهل سال و ۳۰۹ سال به مقدار خواب اول اصحاب کهف در آن غار حکومت میکند، شاید اشاره به مراحل حکومت باشد؛ یعنی تشکیل و پایهریزی حکومت در پنج یا هفت و یا نه سال اول صورت میگیرد و پس از گذشت چهل سال به حد کمال میرسد و بیش از ۳۰۰ سال ادامه مییابد. بنابراین ممکن است این درگیریها و یا توطئهها و کارشکنی عناصر کافر و سودجو در آن سالهای اول حکومت باشد، اما پس از چهل سال عدل و داد همه جا را فرا گیرد و دیگر هیچ مانع و مزاحم و توطئهگر و ضدانقلاب باقی نماند.
چنین فرضی از نظر عقل و جامعهشناسی صحیح به نظر میآید؛ زیرا طبیعی است که بعضی از برنامهها ـ اگر از طریق اعجاز نباشد ـ نیاز به انقلاب فرهنگی درازمدت دارد و نمیتوان یک شبه ره صد ساله را طی کرد و اگر در روایات مکرر از شمشیر سخن به میان آمده ، به آن معنی نیست که حکومت زوری است؛ بلکه این شمشیر به عنوان قصاص و مقابله به مثل با مخالفان و زورگویان و توطئهگران است؛ همانگونه که قرآن کریم میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ»؛ «به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند و آهن را که در آن براى مردم خطرى سخت و سودهایى است پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسى در نهان او و پیامبرانش را یارى مىکند آرى خدا نیرومند شکست ناپذیر است».
انقلاب واقعی،انقلابی است که طبیعی، خودجوش و از متن توده برخیزد و همگان به خوبی آن را درک کنند. این سخن به معنای این نیست که ما تن به ظلم و فساد دهیم و با ظلم و فساد مبارزه نکنیم؛ چرا که شرع و عقل چنین اجازهای را به ما نداده است؛ بلکه این سخن خبر از آینده میدهد و حاکی از آن است که مردم بر اثر دوری از یک مصلح عادل و آگاه چگونه در لجنزار فساد فرو میروند
بنابراین این شمشیر برای امنیت و آسایش و صفای مردم و قصاص و مقابله به مثل است که در تمام دنیا به عنوان یک اصل پذیرفته شده است تا مبادا عدهای سودجو و خائن به امنیت و اسایش مردم ضربه بزنند و هرج و مرج ایجاد کنند؛ به این ترتیب میتوان به دست آورد که انقلاب امام مهدی(عج) در بهضی امور تدریجی و در برخی امور دیگر فوری و انقلابی است.
فایده غیبت طولانی
امام مهدی(عج) به خطار عدم پذیرش جامعه از نظرها پنهان است. او همچون امامان معصوم دیکر اگر آشکار میبود، مردم همان کاری که با ائمه معصوم(علیهم السلام) دیگر کردند، با امام مهدی(عج) نیز میکردند؛ اما او غایب است تا مردم آمادگی پذیرش او را در طول زمان و با برنامهریزیهای دراز مدت و تکامل معنوی و مادی پیدا کنند.
غیبت امام مهدی(عج) چنانچه در روایات آمده، همچون پنهان شدن خورشید پشت ابرهاست؛ اگرچه ابرها از تابش مستقیم خورشید ممانعت میکنند، اما هرگز نمیتوانند تابش خورشید را به کلی محو کنند. غیبت امام مهدی(عج) نیز فواید بسیاری دارد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. غیبت امام به پیروانش امید میدهد و آنها را دلگرم میکند که دارای چنین رهبری هستند، با توجه به اینکه آن هم امیدی این چنین سازنده است.
۲. غیبت آن حضرت پیروانش را قدم به قدم آماده میسازد تا آن حضرت را از عزلت بیرون آورند.
۳. آن حضرت در عین اینکه غایب است، گاه در مسائل مهم با فقها و بزرگان اسلام تماس میگیرد و آنها را راهنمایی میکند.
۴. گفتوگو درباره قیام امام مهدی(عج) و تشکیل کنگرهها و کنفرانسها و تنظیم نوشتهها و مقالات در طول زمان با فرصت کافی موجب پرورش نفوس و آمادگی در اندیشه انقلاب جهانی بودن و هدفداری و … میشود و در نتیجه آمادگیهای فرهنگی، صنعتی، اقتصادی و بالاخره نظامی در همه جا پیدا میشود و به این ترتیب زمینهسازی ظهور آن حضرت مهیا میشود.
۵. شناخت موانع یک انقلاب جهانی در تمام ابعاد براندازی آن موانع نیاز به طول زمان و کمک فکری بسیار در سطح جهان دارد، این نیز یکی از فواید غیبت امام مهدی(عج) است.
۶. از طرفی غیبت و دوری مردم از رهبر مصلح و عادل، موجب فساد در همه زمینهها شده و همین فساد موجب خستگی و ناراحتی و نارضایتی مردم میشود و در دل این فساد، جرقههای انقلاب بروز میکند و مردم تشنه مصلح واقعی و عدالت میشوند؛ چرا که تا همه رنج ظلم و فساد را نبرند، آماده درک لذت عدالت و اصلاح نخواهند شد؛ چنانکه در روایات مربوط به امام (عج) آمده است: «یَملأُ الأرضَ عَدلاً و قِسطاً ونُوراً کَما مُلِئّت ظُلمّاً و جُوراً و شَرَّاً؛ آن حضرت زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همانگونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد».
انقلاب واقعی،انقلابی است که طبیعی، خودجوش و از متن توده برخیزد و همگان به خوبی آن را درک کنند. این سخن به معنای این نیست که ما تن به ظلم و فساد دهیم و با ظلم و فساد مبارزه نکنیم؛ چرا که شرع و عقل چنین اجازهای را به ما نداده است؛ بلکه این سخن خبر از آینده میدهد و حاکی از آن است که مردم بر اثر دوری از یک مصلح عادل و آگاه چگونه در لجنزار فساد فرو میروند. در این صورت باید برای یافتن آن مصلح به پا خاست و خود گرفتاری مردم آنها را برای یافتن راه حل برمیانگیزد؛ چنانچه در قرآن آمده است: «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ»؛ «به زودى نشانههاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است آیا کافى نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزى است».
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه شریفه فرموده است: « منظور خروج قائم است که او حق است و حقانیتش آشکار میگردد».
گفتوگو درباره قیام امام مهدی(عج) و تشکیل کنگرهها و کنفرانسها و تنظیم نوشتهها و مقالات در طول زمان با فرصت کافی موجب پرورش نفوس و آمادگی در اندیشه انقلاب جهانی بودن و هدفداری و … میشود و در نتیجه آمادگیهای فرهنگی، صنعتی، اقتصادی و بالاخره نظامی در همه جا پیدا میشود و به این ترتیب زمینهسازی ظهور آن حضرت مهیا میشود
کشته شدن شیطان به دست امام مهدی(عج)
در قرآن آمده است که ابلیس یه خداوند متعال عرض کرد: خدایا! مرا تا روز قیامت مهلت بده. خداوند فرمود: به تو تا روز وقت معلوم مهلت داده میشود. از تعبیر مشخص میشود که درخواست شیطان اجابت نشده و طبق روایات منظور از وقت معین، وقت ظهور امام مهدی(عج) است. در روایتی آمده است شخصی از امام صادق(ع) درباره «یوم الوقت المعلوم» سۆال کرد، امام به او فرمود: «هنگامی که قائم ما ظهور کند و به مسجد کوفه بیاید، شیطان به حضور آن حضرت میآید و زانو به زمین میزند و میگوید: ای وای از این روز. آنگاه امام قائم موی پیشانی شیطان را میگیرد و گردنش را میزند و او را به هلاکت میرساند. این روز وقت معلوم (در آیه مذکور) است».
بنابراین شیطان کشته میشود، اما آیا پس از آن دیگر مردم آزادی در اراده ندارند و مانند فرشتگان مجبور به اطاعت خدا خواهند بود؟ باید توجه داشت که آزادی اراده و اختیار از انسانها گرفته نمیشود. منظور از کشته شدن شیطان این است که ریشههای فساد و عوامل انحراف و ظلم و جور در عصر درخشان حکومت امام مهدی(عج) نابود میشود و به جای آن عقل و ایمان حکومت میکند، چنانچه در حدیثی آمده است: « در صحف ادریس پیامبر آمده: تو ای شیطان تا زمانی که مقدر کردهام که زمین را در آن زمان از کفر و شرک و گناه پاک سازم، مهلت داده خواهی شد. ولی در این زمان (به جای تو) بندگان خالص و پاکدل و با ایمان روی کار آیند، آنها را خلیفه و حاکم زمین میکنم و دینشان را استوار میسازم که آنها تنها مرا میپرستند و هیچ چیز را شریک من قرار نمیدهند. در ان روز است که تو و همه لشکریانت ار پیاده و سواره را نابود مینمایم».
در آن زمان دیگر حنای شیطان و لشکریانش رنگ ندارد و در برابر بندگان مخلص خدا به رهبری امام مهدی(عج) خفاشهایی در برابر خورشید تابناک عاجرند، در آن هنگام مرگ شیطان فرا رسیده است.