واکنش به اظهارات بحثبرانگیز پزشکیان
واضح است که وقتی میگوییم چارهای جز مذاکره نداریم طرف مقابل کمتر مجاب خواهد شد تا امتیاز بدهد و بیشتر تمایل پیدا خواهد کرد که تنش را بیشتر کند
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور روز گذشته در جمع اصحاب رسانه نکاتی را مطرح کرد که هم در متن و هم در فرامتن واجد ایراد است. اینکه بگوییم تحریم نفت اثر گذاشته، ما چارهای جز گفتوگو نداریم و در هر جنگی هم از پیش باختهایم آنقدر که میآید، میزند و میرود هم غلط است هم کارکردی ندارد.

واضح است که وقتی میگوییم چارهای جز مذاکره نداریم طرف مقابل کمتر مجاب خواهد شد تا امتیاز بدهد و بیشتر تمایل پیدا خواهد کرد که تنش را بیشتر کند آنهم وقتی که رئیسجمهور مدعی شده هم تحریم و هم تحمیل جنگ بر ایران مؤثر بوده است، حال آنکه هردو ادعا با ادبیات سیاسی مناسب فاصله دارد و رئیسجمهور با این اظهارات ناخواسته میز مذاکره را میسوزاند.
راه مهار تحریم و جنگ تن دادن به آن نیست
ما در نبرد اخیر آنقدری فعال و مقتدر عمل کردهایم که طرف مقابل از طرح نابودی ایران در عرض ۱۲ روز برسد به نقطهای که درخواست آتشبس بدهد و خواهش کند آتشبس را نقض نکنیم.
در مورد اثر تحریمهای نفتی نیز مؤسسه تانکر ترکرز که دادههای مرتبط با نقل و انتقال انرژی را ارزیابی میکند در گزارش اخیر خود تشریح کرده است که فروش نفت ایران به ۲ میلیون بشکه رسید و تایید کرد که این رقم ۴ برابر میزانی است که ایران در سال ۲۰۱۹ با اعلام تحریمهای آمریکا پس از خروج از برجام، نفت صادر میکرد. این یعنی ایران توانسته با سیاستهای تحریمی مقابله کند و آنطور که رئیسجمهور میگوید تهران در مقابل تحریمهای نفتی واشنگتن دستبسته نیست.
البته کسی منکر این واقعیت نیست که تحریم نفت و نفتکشها باعث میشود تا درآمدهای نفتی در حد اعلی حاصل نشود اما مسیر طی شده ثابت میکند که برای مقابله با این تحریم باید طراحی و پیگیری داشت، نه اینکه با استناد به فشارهای حاصل از تحریم برای کشور انفعال تجویز شود. این انفعال بدون اینکه کارکردی داشته باشد طرف مقابل را به تشدید فشار ترغیب میکند.
صلحطلب اما جنگبلد را ادامه دهید
چندماه پیش بود که رئیسجمهور در واکنش به تهدیدهای پیاپی ترامپ مبنی بر حمله به ایران در بیو خود نوشته بود: «صلحطلب ولی جنگبلد.» اگرچه پزشکیان بارها بر همین منطق تأکید کرده اما در مواردی همچون جلسه دیروز خلاف این موضع را بر زبان آورده است. او خطاب به منتقدان مذاکره میگوید اگر گفتوگو نکنیم چه کنیم، برویم بجنگیم و ادامه میدهد که اگر بجنگیم دشمنی که آمد و ضربه زد، باز هم میآید و ضربه میزند. اگرچه با استدلالهای مختلفی میتوان از مذاکره دفاع کرد اما اینکه در این دفاع بدون توجه به نقش طرف مقابل در تحمیل جنگ به ایران بگوییم «اعتقادی نداریم با دعوا کار درست میشود»
به این معنی است که منتقدان را جنگطلب توصیف کردهایم، حال آنکه از اول هم ایران خواهان جنگ و تنش نبوده است و آنکه فکر میکند با دعوا کار درست میشود طرف مقابل است نه منتقدان در فضای داخلی. رئیسجمهور باید به جای این دوگانهسازی غلط همان منطقی که حتی در همین جلسه بر آن اینگونه تأکید داشت: «کسی نگفته که وقتی حرف میزنیم، قرار است تسلیم شویم. اصلاً تسلیم شدن در ذات ما نیست» را ادامه دهد.
این استدلال که اگر مذاکره نکنیم باید تن به یک جنگ شکستخورده بدهیم اول از همه برخلاف روحیه شجاعانه خود ایشان است. این عدم دقت در انتخاب کلمات باعث میشود تا دشمن در تداوم جنگ به طمع بیفتد. وقتی یک بار ایران توانسته آتشبس را به طرف مقابل تحمیل کند یعنی اوضاع اصلاً شباهتی به «بزن و دررو» ندارد، در ادامه هم همین خواهد بود.
برای بار سوم میگوییم بین مخاطب دیوار نیست
تاکنون دوبار این تذکر را در «فرهیختگان» به رئیسجمهور و اعضای دولت دادهایم که بین مخاطب دیوار نیست. وقتی رئیسجمهور با استدلال اقناع مخاطب آمریکایی استدلالهایی را مطرح میکند که با دیدگاه داخلی در تضاد است باید حواسش باشد که این صدا چهبسا زودتر از مخاطب خارجی برای مخاطب داخلی ترجمه میشود، لذا نباید جملاتی را به کار برد که عملیات روانی را از داخل به خارج انتقال دهد. همین استدلال را در مورد صحبتهای وزیرخارجه با رسانه آمریکایی نیز که در فضای داخلی جنجالبرانگیز شد، گوشزد کردیم.
با اظهارات روز یکشنبه رئیسجمهور لازم شد تا این نکته را گوشزد کنیم که بین مخاطب دیوار نیست. همانقدر که صحبت در یک تریبون خارجی در داخل شنیده میشود، صحبتها در یک جلسه داخلی هم در خارج از ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و برای طرف مقابل راهبرد تعیین میکند. با درک این موضوع واضح میشود که هر رئیسجمهوری باید به وزن کلماتی که به کار میرود دقت داشته باشد و برگزارکنندگان این جلسات نیز در حد امکان حواسشان به نبود این دیوار باشد.
پروتکل محتوایی و رسانهای کجاست؟
شجاعت کلامی و عملی رئیسجمهور که بارها در ایام جنگ اخیر نمود پیدا کرد بهعلاوه تأکیدات مکرر ایشان در مورد آمادگی برای جنگ در عین پایبند بودن به منطق مذاکره که در همین جلسه هم بار دیگر تکرار شد نشان میدهد که اظهارات روز یکشنبه ایشان و دوگانهسازی تصویرشده برداشت ناقصی است.
در این شرایط این سؤال از تیم برگزارکننده جلسه با اصحاب رسانه به وجود میآید که چه پروتکل محتوایی پیش از جلسه و چه پروتکل رسانهای پس از جلسه برای اجتناب از حواشی، طراحی شده است.
اگر صحبتهای رئیسجمهور قابل بازنشر برای عموم است پس چرا تمام جلسه را علنی پخش نمیکنند تا تصویر کاملتری از محتوا در ذهن مخاطب بنشیند. تیم رسانهای که در این مورد حساسیتی ندارند پس در مورد بقیه محتوا جلسه هم چنین حساسیتی نباید داشته باشند. اگر هم حساسیتی وجود دارد و برخی بخشهای دیگر صحبتهای رئیسجمهور ممکن است با بررسی تیم رسانهای منتشر نشود، در این صورت درمورد این استاندارد دوگانه در انتشار محتوا و سانسورگرایی سلیقهای در مظان اتهام قرار میگیرند.