هشدار متخصصان محیط زیست به سازمان محیط زیست / اجرای طرح تکثیر در اسارات یوزپلنگ آینده ندارد
متخصصان زیست محیطی، یک سال پیش از تولد پیروز هشدار داده بودند که پروژه «زندهگیری» و «تکثیر در اسارت»، نه تنها یوزپلنگ ایرانی را نجات نمیدهد، بلکه آن را به انقراض نزدیک میکند.
یوزپلنگ ایرانی گونهای محبوب از حیواناتِ رو به انقراض است و حالا مرگ «پیروز»، توله یوز محبوب ایرانی، پیش از تولد یک سالگی، مردم ایران، به ویژه دوستداران محیط زیست را اندوهگین کرده است. اما تلف شدن ناگوار پیروز، مسئله عجیبی نیست و از همان ابتدا پیشبینی میشد که عمر کوتاهی داشته باشد.
پیروز از اول ماندنی و معمولی نبود!
همراه با تولد پیروز در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در پارک ملی توران در سمنان، دو توله یوز دیگر هم متولد شدند. کمتر از یک هفته پس از تولد، دو توله یوز تلف شدند و پیروز تنها بازمانده بود که مانند دو توله یوز دیگر، شرایط مناسبی نداشت و به دلیل امکانات و رسیدگی بهتر، به تهران منتقل شد. در شهریور ماه ۱۴۰۱، «علیرضا شهرداری»، کسی که از این توله یوز نگهداری میکرد، در مصاحبه با رسانهها گفت: «پیروز چند بار تا دم مرگ رفته بود و مرگ آن را تهدید میکند.»
به گفته «حسن اکبری»، معاون محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست در آبان ماه ۱۴۰۱، «وحشی شدن پیروز تقریبا ناممکن است و او یک توله یوز معمولی نیست!»
اما سوال مهم این است که چرا از ابتدا پیروز با مشکلاتی فراوان به دنیا آمد و یک یوز معمولی نبود که حالا شاهد تلف شدنش باشیم؟
تکثیر در اسارت؛ پروژهای محکوم به شکست
تولد پیروز، حاصل یک تکثیر در اسارت بود. سازمان محیط زیست به نام حفاظت از نسل یوزپلنگ ایرانی، عملا به این حیوان محبوب ظلم کرده است. «فیروز» و «ایران»، پدر و مادر پیروز، هر دو یوزپلنگهایی هستند که «زندهگیری» شدند. فیروز در اسفند ۹۹ به طور مخفیانه، با روش اشتباهِ «زندهگیری»، اسیر شد؛ تا در محیطی مصنوعی و بسته، جفتگیری داشته باشند. بنابراین، با حذف فیروز و ایران از طبیعت و انتقال آنها به اسارت، این دو یوزپلنگ اولین قربانی پروژه «تکثیر در اسارت» بودند. پروژهای که از همان ابتدا انتقادهای فراوانی به آن از سوی کارشناسان زیست محیطی مطرح بود.
«اکبر همدانیان»، مدرس دانشگاه و مدیر بازنشسته سازمان حفاظت محیط زیست گفته بود: فیروز، شانس بزرگی برای تولد یوزپلنگهای جدید در «طبیعت» بود و هریک از این توله یوزپلنگها میتوانستند شانسی برای حفاظت از نسل یوزپلنگ در طبیعت ایران باشند که متاسفانه حذف فیروز از طبیعت، این شانسها را از کشور گرفت.
ناکامیِ پیروز یک سال قبل از تولد مشخص بود!
همدانیان یک سال پیش از تولد پیروز در واکنش به زندهگیری فیروز گفته بود: «حاصل زندهگیری و انتقال فیروز به محوطهای محصور، در بهترین حالت که امکان آن بسیار اندک است، تولد تولههایی است که مهارتهای لازم برای شکار و بقا در طبیعت را نیاموختهاند. بنابراین نمیتوانند در طبیعت به حیات خود ادامه دهند. آنها تا پایان عمر در اسارت باقی میمانند.» این کارشناس ارشد علوم محیط زیست یادآور شد: «طرح زندهگیری و تکثیر در اسارت یوزپلنگ، نه تنها به حفظ نسل یوزپلنگ در طبیعت منجر نمیشود؛ بلکه بیشتر به یک طرح تحقیقاتیِ هزینهبر شباهت دارد که فیروز قربانی جدید آن است.» [۳]
«محمدرضا کوهستانی»، یکی دیگر از کارشناسان زیست محیطی در شهریور ماه ۹۹، یعنی ۶ ماه پیش از زندهگیری فیروز و یک سال و نیم پیش از تولید پیروز، گفته بود: «طرح زندهگیری و تکثیر در اسارت، نه تنها باعث حفظ یوز ایرانی نمیشود؛ بلکه آن را به انقراض نزدیک میکند.» به گفته او، «یوزپلنگ وحشی که تمام عمر خود را در طبیعت گذرانده، پس از انتقال به محوطهای محصور به شدت مضطرب شده و به تنها چیزی که فکر نخواهد کرد جفتگیری است. اولین واکنش یوزپلنگ نر پارک ملی توران پس از انتقال به محوطه محصور، این است که به سرعت به سمت فنسها دویده و خود را به آنها خواهد کوبید تا آزادی را دوباره به دست آورد و با این کار یکی از معدود شانسهای تولید مثل این گربهسان ارزشمند در کشورمان از بین خواهد رفت و نسل این گونه، یک قدم به نابودی کامل نزدیکتر خواهد.»
پیروز، اولین پروژه تکثیر در اسارت نبود
پیروز اولین پروژه تکثیر در اسارت نبود. پیش از پیروز نیز این طرح انجام شده بود اما با وجود شکست، بازهم این طرح را در جایی دیگر عملی کردند. «کوشکی»، «دلبر» و «ایران»، سه یوزپلنگ ایرانی، هر کدام به روشهایی از طبیعت جدا شده و برای اجرای طرح تکثیر به پارک پردیسان تهران منتقل شدند. اما نه تنها به صورت طبیعی تولید مثل نکردند؛ بلکه تلقیح مصنوعی هم نتوانست گرهی از کار مجریان این طرح باز کند و بدین ترتیب، طرح تکثیر یوزپلنگ در پارک پردیسان تهران با شکست مواجه شد.
پای بودجه در میان است؟
کوهستانی معتقد است که طرح تکثیر در اسارت یوزپلنگ، طرحی هزینهبر است و اظهار داشت: «متاسفانه باید بگویم اخذ بودجههای قابل توجه داخلی و خارجی بابت اجرای طرح تکثیر در اسارت یوزپلنگ، تنها دلیل اجرای طرح است وگرنه دستاندرکاران این طرح خود به خوبی میدانند که این طرح تاثیر مثبتی در روند انقراض نسل یوزپلنگ در طبیعت کشورمان ندارد.»
پای انگلیس در میان است؟
«محمدصادق فرهادینیا»، جانورشناس ساکن انگلستان و موسس انجمن یوزپلنگ ایرانی در سال ۹۶، گفته بود که «تنها راه حفاظت از یوزپلنگ، زندهگیری یوزپلنگها و انتقال آنها به محوطههای محصور به منظور تکثیر است.»
لازم به ذکر است که پروژه «زندهگیری فیرزو» و «تکثیر در اسارت پیروز»، پروژهای بود که در دولت روحانی و در زمان ریاست عیسی کلانتری بر سازمان محیط زیست، اجرایی شد.
خود تحقیری غربگرایان و اصلاح طلبان بعد از تلف شدن پیروز!
با وجود آنکه به گفته متخصصان زیست محیطی، اقداماتی همچون زندهگیری و تکثیر در اسارت از ابتدا محکوم به شکست بود؛ جریان غربگرا بعد از تلف شدن پیروز، به سیاهنمایی و تحقیر ملت ایران پرداخت.
صادق زیباکلام، چهره نزدیک به اصلاح طلبان و فارغ التحصیل انگلستان، در توییتر خود نوشت: «حکایت غم انگیز پیروز، بیشباهت به سرنوشت خودمان شده. یک عمر در بلاتکلیفی و بیم امید که آخرش چی میشه؟ شاید اگر در یک مملکت پیشرفتهتر بدنیا آمده بود یا به آنجا میفرستادنش،هم خودش هم برادراش زنده میمودند. شاید هم هیچ فرقی نمیکرد و اول آخر میرسید به ناکجا آباد. آخرش چی میشه؟»
زیباکلام در این توییت به بهانه مرگ پیروز، به سیاهنمایی از جامعه ایران و ناامیدسازی از آینده کشور پرداخت. او که در جامعه به یک چهره غربگرا مشهور است، مدعی شده اگر فیروز به خارج از کشور فرستاده میشد، ممکن بود هم خودش و هم برادرش، زنده بمانند. این درحالی است که متخصصان این حوزه، یک سال قبل از تولید پیروز و شروع این پروژه، متذکر شده بودند که از لحاظ علمی، این کار نه تنها عملی نیست، بلکه منجر به نزدیک شدن یوزپلنگ ایرانی به انقراض میشود. اساس تکثیر در اسارت مشکل ندارد و فرقی نمیکند در ایران انجام شود یا در اروپا!
مهدی افشارنیک، یکی از چهرههای رسانهای جریان اصلاحات در توییتی نوشت: «مشکل پیروز، یبوست و کلیه و کبد و روده نیست، مشکل اینه هر چیزی که دلخوشی و مایه خنده و ذوق و شوق مردم میشه را شما برنمیتابید و میزنید لهش میکنید. اینکه یوز پلنگ است حتی اگر یک روز پشه هم مایه دلخوشی مردم شود به جنگ پشه میروید. شما نماد ضد امید، ضد زندگی و ضد خنده ودلخوشی هستین.»
افشارنیک در این توییت به طور ضمنی مدعی شده است که نظام پیروز را کشته تا مردم دلخوش نباشند و نخندند و اگر روزی نظام فکر کند که پشهها، مایه دلخوشی مردم هستند، به جنگ پشهها خواهد رفت!
این ادعای خلاف واقع درحالی مطرح میشود که: اولا، با وجود اینکه یک سال پیش از تولد پیروز، مشخص بود که این پروژه محکوم به شکست است، مسئولین مربوطه در سازمان محیط زیست، تمام تلاش خود را برای زنده ماندن و بهبودی پیروز انجام داده اند و هیچ کس عمدا منجر به مرگ پیروز نشد. ثانیا، همانگونه که گفته شد، این پروژه اشتباه، توسط دولت روحانی به اجرا درآمد و اگر قرار است شخص یا جریانی را مسئول این اتفاقِ ناگوار بدانیم، آن جریان اصلاحات است.
از سوی دیگر، جاسوسان محیط زیستی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود به واسطه اقدامات جاسوسی و خلاف امنیت ملی هستند، در روزگاری حامی و پیگیر طرح تکثیر و پرورش یوز در اسارت بودند و در حال حاضر که در جامعه محیط زیستی، صدای همه متخصصان و حامیان درآمده است که چرا از ابتدا این طرح شکست خورده را شروع کردید، حامیانشان به دنبال تبرئه جاسوسان محیط زیستی از این طرح ناموفق هستند.
براندازانِ حامی تجزیه ایران، نگران پیروز شدند!
یکی دیگر از جریانهایی که به مرگ ناگوار پیروز واکنش نشان داد، جریان براندازان بود. جالب اینجاست که این جریان بیش از ۴ ماه است که برای تجزیه ایران تلاش میکند و در تجمعاتشان پرچم تمام گروههای تجزیه طلب و تروریستی مشاهده میشود، اما خبری از پرچم ایران نیست. حال این جریان خود را ناراحت از تلف شدن پیروز نشان میدهد و همچون اصلاح طلبان آن را به جمهوری اسلامی ایران نسبت میدهند.