چرا امام حسین (ع) در روز عاشورا طلب باران نکرد؟

چرا امام حسین(ع) با وجود مقام “مستجاب‌الدعوه” بودن استفاده نکرد؟ تحمل عطش در کربلا تنها یک رویداد تاریخی نبود؛ انتخابی آگاهانه همراه با پیامی جهانی بود.

بهواقعه عاشورا و شهادت امام حسین(علیه‌السلام) یکی از ژرف‌ترین رویدادهای تاریخ است که هر جزئیات آن حاوی درس‌های الهی و انسانی است.

یکی از پرسش‌های مطرح درباره این حادثه، چرایی تحمل تشنگی شدید توسط امام و یارانشان است، با اینکه ایشان از ولایت تکوینی برخوردار بودند و می‌توانستند با دعا، باران را فراخوانند.

برای واکاوی این موضوع، گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام رضا پوراسماعیل، پژوهشگر و کارشناس پاسخگویی به شبهات دینی، انجام داده‌ایم تا ابعاد این مسئله را از نگاه روایی و عقلی بررسی کنیم.

پاسخ:

امام حسین(علیه‌السلام) با وجود مقام «مستجاب‌الدعوه» بودن و برخورداری از ولایت تکوینی، چرا در روز عاشورا برای رفع عطش خود و یارانشان دعا نکردند تا باران ببارد؟ با اینکه ایشان و خانواده‌اش سخت‌ترین تشنگی‌ها را تحمل کردند، چرا از این قدرت خدادادی برای بارش باران استفاده ننمودند؟

باید به سه نکته اساسی توجه کرد:

نکته اول: درک مقام “رضا و تسلیم” در برابر آزمایش الهی است.

امام حسین(ع) با تسلیم در برابر قضای الهی نشان دادند که هدف و فلسفه قیام عاشورا فقط پیروزی نظامی یا حل مشکلات مادی و دنیوی نبود. ایشان می‌خواستند بزرگترین آزمون الهی را به نمایش بگذارند و الگویی تاریخی برای همه آزادیخواهان جهان بسازند. عاشورا به ما می‌آموزد که چگونه در برابر ظلم بایستیم و قیام کنیم. این واقعه یک درس همیشگی برای تمام انسانهای آزاده در طول تاریخ است.

تحلیل این مسئله را می‌توان در نکته‌ای کلیدی خلاصه کرد:

امام حسین(علیه‌السلام) با رضایت کامل به قضای الهی تسلیم شدند، زیرا فلسفه قیام عاشورا صرفاً یک پیروزی نظامی یا رفع مشکلات مادی نبود. ایشان می‌خواستند بزرگترین آزمون الهی را به نمایش بگذارند و اثری جاودان در تاریخ بر جای بگذارند؛ الگویی برای همه آزادگان جهان که در برابر ظلم می‌ایستند و قیام می‌کنند.

تحلیل نهایی با نگاهی به آیات و روایات:

امام حسین(علیه‌السلام) در مسیر قیام خود، الگویی جهانی را ترسیم کردند که در تمام دوران‌ها و برای همه آزادگانِ خواهانِ مبارزه با ظلم، قابل تطبیق و الهام‌بخش است. خداوند در آیه ۱۵۵ سوره بقره می‌فرماید:

﴿وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ﴾

(قطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، کاهش مال‌ها، جان‌ها و محصولات می‌آزماییم و بشارت ده به صابران.)

این آیه نشان می‌دهد که بلایا و سختی‌ها، بخشی از سنت الهی برای آزمایش بندگان است. امام حسین(علیه‌السلام) با صبر در برابر عطش، مصائب و شهادت، “مقام والای صبر” را به نمایش گذاشتند تا ثابت کنند پیروزیِ واقعی، نه در رفع مشکلات مادی، بلکه در استقامت در مسیر حق است.

حدیث گویای امام(علیه‌السلام) نیز بر این مطلب تأکید دارد:

«رضا اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَیْتِ، نَصْبِرُ عَلَی بَلَائِهِ وَ یُوفِینَا أُجُورَ الصَّابِرِینَ»

(خشنودی خدا، خشنودی ما اهل بیت است. ما همان‌گونه که در نعمت‌ها شکرگزاریم، در بلاها نیز صبر می‌کنیم تا به پاداش صابران برسیم.)

پس گرچه دعا می‌توانست مشکلی لحظه‌ای را برطرف کند، اما با اهداف کلی امام حسین (علیه‌السلام) یعنی نشان دادنِ صبر در امتحان الهی و الگوسازی برای تاریخ ناسازگار بود و این جزئی از مسیر الهی خود می‌دانستند و اراده داشتند در این مسیر صبر پیشه کنند تا به اهداف خود برسند عاشورا فقط یک حادثه نبود، بلکه مکتبی شد که به بشریت می‌آموزد حتی در سخت‌ترین شرایط، باید بر اصول الهی پایدار ماند.

نکته دوم: عاشورا، صحنه آشکارسازی حقانیت با ابزارهای عادی

امام حسین(علیه‌السلام) با عمداً استفاده نکردن از معجزه برای رفع عطش، خواستند دو پیام مهم را به تاریخ منتقل کنند:

۱. عمق جنایت دشمنان را آشکار سازند:

اگر امام(علیه‌السلام) با دعا یا معجزه، مشکل آب را حل می‌کردند، این سؤال پیش می‌آمد که «چرا دشمنان تا این حد سنگدل شدند؟» اما تشنگیِ عمداً تحمل‌شده، بی‌رحمی یزیدیان را چنان عریان کرد که حتی پس از قرن‌ها، هرکس واقعه عاشورا را می‌شنود، بی‌اختیار می‌پرسید: «چگونه انسان‌هایی آن‌قدر سفّاک بودند که به کودکانِ تشنه آب ندادند؟» این سند زنده‌ی ظلم، خود بزرگ‌ترین محکومیتِ حکومت یزید شد.

۲. مظلومیت، دلیل حقانیت:

در طول تاریخ، همین صحنه‌های تشنگی چنان تاثیری بر دلها گذاشت که بسیاری تنها به‌خاطر همین ظلمِ آشکار، به حقانیت امام حسین(علیه‌السلام) گواهی دادند. اگر معجزه‌ای رخ می‌داد، این درسِ مظلومیتِ حق در برابر باطل محو می‌شد.

نکته سوم: تفاوت اذن تکوینی و تشریعی در سیره ائمه(علیهم السلام)

در تحلیل این موضوع باید به تفاوت بنیادین میان ولایت تکوینی و وظایف تشریعی ائمه توجه کرد:

۱. حیطه ولایت تکوینی:

ائمه(ع) با اذن الهی دارای اختیار تصرف در عالم تکوین هستند، اما این به معنای جواز استفاده نامحدود از این قدرت نیست. همانگونه که پیامبر(ص) در احد فرمود: “ما لنا الا الصبر” با وجود توانایی درخواست نصرت الهی.

۲. حیطه وظایف تشریعی:

امام حسین(علیه‌السلام) اگرچه به عنوان ولیّ خدا توانایی دعا برای رفع عطش را داشتند، اما آگاهانه از این کار خودداری کردند. این تصمیم نه از ناتوانی سرچشمه می‌گرفت و نه از رضایت به رنج خود و اهل بیت(علیهم‌السلام)، بلکه تنها و تنها برای حفظ اهداف متعالی قیام عاشورا بود. تمام مسیر حرکت از مدینه تا کربلا، همه خون‌های ریخته شده و تمام مصائب تحمل شده، بخشی از نقشه‌ای الهی بود که باید بدون مداخله معجزه‌آسا به سرانجام می‌رسید.

صبر بر تشنگی و تمام مصائب دیگر، بدون استفاده از اسباب غیرعادی، ضرورتی بود تا آثار ژرف این قیام در تاریخ ثبت شود. این همان چیزی است که بقای دین حق را تضمین کرد و آن را به الگویی ماندگار برای همه آزادگان جهان تبدیل ساخت. امام(علیه‌السلام) با این انتخاب آگاهانه نشان دادند که گاهی تحمل رنج‌های ظاهری، لازمه تحقق اهداف بزرگتر الهی است. عاشورا فقط یک واقعه نبود، بلکه مکتبی شد که به بشریت آموخت چگونه باید در راه حق ایستادگی کرد، حتی اگر به قیمت جان تمام شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.