جامعیت هدایتی قرآن به چه معناست؟
گروهی با بی اساس دانستن ادّعای جامعیت مطلق قرآن، مقصود از کمال و جامعیت قرآن را جامعیت در شئون دینی، اعم از اصول و فروع آن دانسته و روایات جامعیت قرآن را بر فهم باطن الفاظ که نزد معصومان(ع) است، حمل کرده اند.
این گروه معتقدند شأن قرآن و دین، اقتضا نمی کند در اموری که مربوط به یافته های خود بشر است، وارد شود و حتی راه نمایی کردن او هم معنا ندارد؛ زیرا خداوند به انسان، عقل داده و انسان را توانمند و خردورز و کاوشگر آفریده و میدان تأثیرپذیری را در طبیعت، باز گذاشته و لزومی ندارد که خداوند، فرمول شیمی یا مسائل ریاضی را توضیح دهد و اگر هم بحثی از علوم تجربی، ریاضی، نجوم و مانند آن در قرآن آمده، فقط جنبه هدایتی و تربیتی آن مورد نظر بوده است.
آیاتی که غرض از نزول قرآن را هدایت می دانند، این نظر را تقویت می کنند؛ مانند:
«الر کتَـبٌ أَنزَلْنَـهُ إِلَیک لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّـلُمَـتِ إِلَی النُّورِ.
الف، لام، راء. ما قرآن را بر تو (پیامبر) نازل کردیم تا با آن، مردم را از تاریکی ها به سوی نور بیرون ببری».
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ.
و ما از قرآن، آنچه را برای مؤمنان شفا و رحمت است، نازل می کنیم».
«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ هُدًی لِّلنَّاسِ.
ماه رمضان، ماهی که قرآن در آن فرو فرستاده شد، [که] برای عموم مردم، ره نمود است».
شیخ طوسی و طَبرِسی،«تِبْیـنًا لِّکلِّ شَی ءٍ»را بیان مشکلاتی دانسته اند که مربوط به امور دین است. زمخشری نیز آیه را در ارتباط با امور دینی و بیان امور مربوط به سعادت افراد دانسته است. علاّمه طباطبایی نیز با توجّه به نقش هدایتی قرآن، مراد از«کلّ شی ء»را همه چیزهایی دانسته که بازگشت آنها به هدایت است، از معارف مرتبط به مبدأ و معاد گرفته تا اخلاق فاضله، احکام و ادیان الهی و قصص و مواعظی که مردم در هدایت و راه یافتنشان به آن محتاج اند.
روایاتی نیز وجود دارند که قرآن را در بیان احکام و قوانین مورد نیاز مردم برای زندگی سعادتمندانه، جامع دانسته اند. در نقلی از امام علی(ع) آمده است:
خداوند، حکمی از دین خود را بر شما پنهان نگذاشت و هیچ مطلبی را که مورد رضایت و خشنودی اش باشد، وا نگذاشت، جز این که نشانی آشکار و آیه ای محکم که از آن جلوگیری یا به سوی آن دعوت کند، برایش قرار داد.
ایشان، در ادامه، مستند کلام خود را«مَّا فَرَّطْنَا فِی الْکتَـبِ مِن شَی ءٍ» و«تِبْیـنًا لِّکلِّ شَی ءٍ» قرار داده است.
سخن فاطمه زهرا(ع) در «خطبه فدکیه»، با بیانی کوتاه، مؤید این حقیقت است:
در آن، حجّت های نورانی خداوند و حرام های تعیین شده او و فضائل فراخوانده اش و عام های فراگیر کفایت کننده او و رخصت های ارزانی شده اش و قوانین و احکام واجب گشته اش، بیان شده اند.
از این روایات است نقلی از امام رضا(ع) که در آن، قرآن را شامل حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه بندگان بدان نیاز دارند، معرّفی می کند. پس با توجّه به این روایات، فهمیده می شود که تفصیل حلال و حرام و حدود و احکام و به طور کلّی آنچه انسان بدان نیازمند است، در قرآن وجود دارد و به بیان امام صادق(ع)، حتّی حکم قضایی مربوط به اختلاف اشخاص نیز در آن آمده است.