همسر حضرت ابوالفضل عباس (ع) چه کسی بود؟
ماه شعبان ماه پر فضیلتی است که روزهای آغازین آن با تولد امام حسین (ع)، حضرت عباس ( ع ) و امام زین العابدین( ع ) همراه است. ۴ شعبان مصادف با ولادت با سعادت قمر بنی هاشم حضرت عباس (ع ) است که جایگاه والایی نزد شیعیان دارد و شیعیان ایشان را باب الحوائج خوانده و به او متوسل می شوند.
حضرت عباس که بود؟
عباس بن علی ابن ابی طالب مشهور به ابوالفضل پنجمین پسر امام علی(ع) و اولین فرزند فاطمه بنت حزام معروف به ام البنین است. امام علی( ع ) ده سال پس از وفات حضرت فاطمه، با امّ البنین ازدواج کرد. امام علی(ع) از عقیل خواسته بود همسری برای او پیدا کند که بتواند فرزندان دلیر و شجاعی به دنیا بیاورد.
فاطمه بنت حزام مادر حضرت عباس اجازه نمی داد که اورا فاطمه صدا کنند زیرا می ترسید یاد غم های فاطمه برای علی و فرزندانش زنده شود و باعث ناراحتی آنان شود.
فاطمه را به علت داشتن چهار پسر به نام های عباس، عون، جعفر و عثمان امّ البنین(مادر پسران) نامیده اند. امّ البنین بیست سال پس از حضرت علی زنده بود اما آن چنان به امیرالمؤمنین وفادار بود که پس از شهادت آن حضرت، ازدواج نکرد.
حضرت عباس در سال ۲۶ ق در مدینه به دنیا آمد به گفته اردوبادی در کتابی به نام انیس الشیعه که در قرن ۱۳ قمری نوشته شده، روز تولد حضرت عباس را ۴ شعبان دانسته اند.
بعد از تولد حضرت عباس، امام علی (ع ) او را در آغوش گرفت و عباس نامید، در گوش هایش اذان و اقامه گفت، سپس بازوهایش را بوسید و گریه کرد و در پاسخ به ام البنین که دلیل گریه او را جویا شد، گفت دو بازوی عباس در راه کمک به حسین(ع) جدا می شود و خداوند در ازای دو دست بریده اش، دو بال در آخرت به او عطا می کند.
مشهورترین کنیه عباس (ع ) ابوالفضل است. برخی معتقدند به این کنیه به دلیل داشتن پسری به نام فضل به آن حضرت داده شده اما برخی عنوان کرده اند که چون در خاندان بنی هاشم هر کس عباس نام داشت، ابوالفضل خوانده می شد، به عباس(ع) نیز حتی در کودکی ابوالفضل گفته می شد.
حضرت عباس به ابوالقاسم ( به دلیل داشتن پسری به نام قاسم ) ابوالقِربَه ( به دلیل بردن مشک آب به خیمه )، ابوالفَرجَه ( به دلیل متوسل شدن شیعیان به او در زمان مشکلات ) مشهور است. برای عباس(ع) القاب متعددی مانند باب الحوائج، قمربنی هاشم، سقا، الشهید و… ذکر شده است.
بین سال های ۴۰ تا ۴۵ قمری عباس(ع) با لبابه نوه عباس بن عبدالمطلب ازدواج کرد. لبابه برای عباس، دو پسر به نام های فضل و عبیدالله به دنیا آورد.
عبیدالله، فرزند عباس(ع)، با دختر امام سجاد(ع) ازدواج کرد. برخی منابع فرزندان دیگری به نام های حسن، قاسم، محمد و دختری برای حضرت عباس نام برده اند و گفته اند قاسم و محمد در روز عاشورا پس از پدرشان به شهادت رسیدند.
حضرت عباس(ع) چهره زیبا و بدنی قوی و قدی بلند داشت به همین خاطر او را قمر بنی هاشم می خواندند. (کلباسی، خصائص العباسیه، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۷-۱۰۹ ) ایشان زمانی که بر روی اسب می نشست پاهایش روی زمین کشیده می شد.
عباس نه تنها در قامت رشید بود، بلکه در خِرَد برتر و در جلوه های انسانی هم رشید بود. حضرت عباس فردی بخشنده، شجاع و دلیر بود و رفتار پسندیده او در بین مردم زبانزد بود. عباس(ع) خود را همسان دو برادر بزرگ ترش یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نمی دانست و همیشه آنان را امام خود می دانست و «یا بن رسول الله»، «یا سیدی» و شبیه اینها خطاب می کرد.
حضرت عباس چهارده ساله بود که پدرش در رمضان سال چهلم هجری به شهادت رسید. او هرگز توصیه ای راکه پدرش در شب ۲۱ ماه رمضان در آستانه شهادتش به عباس کرد، از یاد نبرد. آری امام از او خواست که در عاشورا و در کربلا برادرش حسین را تنها نگذارد.
حضرت عباس در کنار امام علی در جنگ صفین حضور داشت. در یکی از روزهای جنگ صفّین،نوجوانی نقابدار از سپاه علی (ع) به میدان آمد. ترس و دلهره سپاه معاویه رادربرگرفت. هر کس ازدیگری می پرسید این نوجوان کیست که این طور شجاعانه پابه میدان جنگ نهاده است؟ از سپاه معاویه کسی جرأت نکرد پا به میدان بگذارد.
معاویه به سردار نامی خود، ابن شعثاء، دستور داد تا به جنگ این نوجوان برود؛ ابن شعثاء در جواب گفت:مرا حریف ده هزار نفردرجنگ می دانند، چگونه مرا به جنگ با کودکی می فرستی؟بهتر است یکی ازپسرانم رابرای کشتن او بفرستیم.
معاویه قبول کردو ابن شعثاء فرزند بزرگ خود را برای جنگ بااین نوجوان به میدان فرستاد.امّا او دریک چشم به هم زدن به دست این نوجوان کشته شد.ابن شعثاء فرزنددوم خودرا فرستاد، او نیز کشته شدو به این ترتیب هرهفت پسر او کشته شدند و خود او با عصبانیّت پا به میدان گذاشت و به آن نوجوان دلاور گفت: تو پسران مرا کشتی، به خدا قسم پدر و مادرت را به عزایت خواهم نشاند. ولی خود او نیز در مدّت کوتاهی به پسرانش پیوست.
همه با تعجّب به این نوجوان شجاع نگاه می کردند. امام(ع) اورا پیش خود خواند و نقاب او را برداشت وپیشانی اورا بوسید. همه با تعجّب دیدند که او عباس پسر امیرالمؤمنین است.
او در این جنگ از جمله افرادی بود که به فرماندهی مالک اشتر در جنگ صفین به فرات حمله کردند و برای لشگریان امام علی(ع) آب برداشتند.
حضرت عباس (ع ) درهمه دوران زندگی اش،همراه برادرش امام حسین(ع) بود و عمر خودرا صرف خدمت به امام حسین (ع) کرد. حضرت عباس در روز هشتم ذی الحجه خطبه ای را بر فراز بام کعبه ایراد کرد و در آن با اشاره به جایگاه امام حسین(ع) و معرفی یزید به عنوان شراب خوار، به بیعت مردم با یزید انتقاد کرد.
او در ضمن خطبه عنوان کرد که تا زمانی که او زنده است اجازه نخواهد داد کسی امام حسین(ع) را به شهادت برساند و تنها راه شهادت امام، کشتن عباس است. در روز ۷ محرم وقتی عبیدالله بن زیاد اجازه استفاده از آب فرات را نداد، امام حسین، عباس(ع) را فراخواند تا مشک ها را پر از آب نمایند و به اردوگاه ببرند. عباس(ع) توانست محاصره دشمن را بشکند و آب را به اردوگاه برساند.
در کربلا دو امان نامه برای حضرت عباس و برادرانش فرستاده شد. امان نامه اول را عبدالله بن ابی المحل بن حزام عامری آورد که برادرزاده ام البنین، مادر عباس (ع) بود، فرستاد و امان نامه دوم را شمر بن ذی الجوشن در ظهر عاشورا به عباس و برادرانش پیشنهاد کرد و او را با عنوان «پسر عمه » صدا زد، اما جوابی نشنید.
حضرت عباس، او و امان نامه اش را لعنت کرد و گفت:«ای دشمن خدا! مرگ بر تو که ما را به اطاعت از کفر و ترک همراهی برادرم حسین(ع) فرامی خوانی.»
برادران حضرت عباس در روز عاشورا پیش از او به شهادت رسیدند. جعفر در ۲۹ سالگی، عبدالله در ۲۵ سالگی و عثمان در ۲۱ سالگی شهید شدند. پس از شهادت همه اصحاب و خاندان بنی هاشم، عباس قصد کرد تا برای خیمه ها آب بیاورد. او به سمت شریعه فرات حمله کرد و توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند.
عباس وقتی وارد شریعه فرات شد، دو دستش را پر از آب کرد تا بنوشد، اما وقتی آن را به صورت نزدیک کرد به یاد تشنگی حسین افتاد و آب را رها کرد و با لب تشنه به همراه مشکی پر از آب از فرات بیرون آمد.
در راه برگشت، دشمن به او حمله کرد. او در نخلستان با دشمن نبرد می کرد و به سمت خیمه ها می رفت که زید بن ورقاء جهنی از پشت نخلی بیرون پرید و ضربه ای به دست راستش وارد کرد. عباس شمشیر را به دست چپش گرفت و به نبرد با دشمن ادامه داد.
حکیم بن طفیل طائی که پشت درختی خود را پنهان کرده بود ضربه ای به دست چپش وارد کرد و بعد از آن نیز عمودی بر سر عباس وارد کرد و او را به شهادت رساند. وقتی عباس(ع) شهید شد امام حسین(ع) بر نعش برادر حاضر شد، به شدت گریه کرد و فرمود:اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حیلَتی:اکنون کمرم شکست و چاره ام اندک شد.
محل دفن حضرت عباس در شهر کربلا در ۳۷۸ متری شمال شرقی حرم امام حسین(ع) قرار دارد و یکی از مهمترین زیارتگاه های شیعیان است. حد فاصل حرم حضرت عباس و حرم امام حسین (ع) را بین الحرمین می نامند. امام حسین(ع) درباره حضرت عباس تعبیر «جانم به فدایت برادر» را به کار برده است.
امام سجاد درباره جایگاه حضرت عباس در بهشت فرموده است:خداوند عمویم عباس را رحمت کند که خود را فدای برادرش امام حسین(ع) کرد و در این راه دو دستش قطع شد که خداوند عوض دو دست قطع شدهٔ او دو بال در آخرت به او عطا خواهد کرد تا با آن دو بال پرواز کند.