دلایل پیشگامی امام علی در اسلام چیست؟
علی(ع) از کودکی یکتاپرست بود و هیچ وقت به بت پرستی آلوده نگردیده،ایشان از پیشگامان مسلمین بود. دلایل بی شماری برای اثبات این حقیقت وجود دارد مانند: گواهی پیامبر(ص) به پیشگام بودن علی(ع)، شهادت دانشمندان و محدثان و حوادث نقل شده در کتابهای تاریخی مبنی بر نماز خواندن علی(ع) با پیامبر(ص) فقط یک روز بعد از بعثت ایشان و گواهی خود حضرت علی(ع) به اسلام آوردن بعد از حضرت خدیجه(س) و حضرت رسول(ص).
از افتخارات على(علیه السلام) پیشگام بودن وى در پذیرفتن اسلام، و یا به عبارت صحیحتر، ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است؛ زیرا على(علیه السلام) از کوچکى یکتاپرست بود و هرگز آلوده به بت پرستى نبود تا اسلام او به معناى دست کشیدن از بت پرستى باشد (در حالى که در مورد سایر یاران پیامبر چنین نبود).
دلائل و شواهد پیشگامى على(علیه السلام) در متون اسلامى به قدرى فراوان است که بیان همه آنها از حد گنجایش بیرون است ولى به عنوان نمونه تعدادى از آنها را ذیلا مى آوریم:
الف- پیش از همه، خود پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به پیشقدم بودن على(علیه السلام) تصریح کرده و در میان جمعى از یاران خود فرمود:
«نخستین کسى که در روز رستاخیز با من در کنار حوض (کوثر) ملاقات مى کند پیش قدم ترین شما در اسلام، على بن ابى طالب است.»
ب – دانشمندان و محدثان نقل مى کنند:
حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) روز دوشنبه به نبوت مبعوث شد و على(علیه السلام) فرداى آن روز (سه شنبه) با او نماز خواند.
ج- امام در خطبه «قاصعه» مى فرماید: «آن روز اسلام جز به خانه پیامبر و خدیجه راه نیافته بود و من سومین نفر آنها بودم. نور وحى و رسالت را مى دیدم، و بوى نبوت را مى شنیدم.»
د- امام در جاى دیگر از سبقت خود در اسلام چنین یاد مى کند: «خدایا من نخستین کسى هستم که به سوى تو بازگشت، و پیام تو را شنید و به دعوت پیامبر تو پاسخ گفت و پیش از من جز پیامبر اسلام کسى نماز نگزارد.»
ه ـ على(علیه السلام) مى فرمود: من بنده خدا و برادر پیامبر و صدیق اکبرم، این سخن را پس از من جز دروغگوى افترأ ساز، نمى گوید. من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز گزاردم.
و- عفیف بن قیس کندى مى گوید:
من در زمان جاهلیت بازرگان عطر بودم. در یکى از سفرهاى تجارتى وارد مکه شدم و مهمان عباس (یکى از بازرگانان بزرگ مکه) شدم، در یکى از روزها در مسجدالحرام در کنار عباس نشسته بودم، در این هنگام که خورشید به اوج رسیده بود، جوانى به مسجد در آمد که صورتش همچون قرص ماه نورانى بود، نگاهى به آسمان کرد و سپس رو به کعبه ایستاد و شروع به خواندن نماز کرد، چیزى نگذشت که نوجوانى خوش سیما به وى پیوست و در سمت راست او ایستاد. سپس زنى که خود را پوشانده بود، آمد و در پشت سر آن دو نفر قرار گرفت و هر سه با هم مشغول نماز و رکوع و سجود شدند.
من (از دیدن این منظره که در مرکز بت پرستان، سه نفر آیین دیگرى غیر از مرام بت پرستى را برگزیده اند) در شگفت ماندم، رو به عباس کرده و گفتم: حادثه بزرگى است! او نیز این جمله را تکرار کرد و افزود: آیا این سه نفر را مى شناسى؟ گفتم: نه. گفت: نخستین کسى که وارد شد جلوتر از هر دو نفر ایستاد، برادر زاده من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)، و دومین فرد، برادرزاده دیگر من على بن ابى طالب(علیه السلام)، و سومین شخص همسر محمد است. و او مدعى است که آیین وى از طرف خداوند نازل شده است و اکنون در روى زمین، جز این سه نفر کسى از این دین پیروى نمى کند.
این قضیه بخوبى نشان مى دهد که در آغاز دعوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) غیر از همسرش خدیجه، تنها على(علیه السلام) آیین او را پذیرفته بوده است.