برای نهادینه کردن و ایجاد علاقه به حجاب در جامعه چه باید کرد؟
علی گلستانی در یادداشت اختصاصی برای نهادینه کردن و ایجاد علاقه به حجاب در جامعه نوشت: هنگام ورود به جامعه مظاهر دینداری مردم و علاقه آنها به دین بهوفور یافت میشود؛ از حضور پرشور در مراسم های عزاداری و جشن و سرور اهلبیت (علیهمالسلام) تا حضور باشکوه در تشییع پیکر شهدا و علما و حضور ارزشمند در تجمعات ملی و مذهبی. در میان آن حضورهای باشکوه طیفهای گوناگونی از مردم به چشم میخورد که فارغ از هرگونه عقیده و تفکر و فرهنگی همگی ید واحدهای هستند برای اظهار ارادت به دین.
ازآنجاکه در این مراسمها حضور بانوانی با پوشش کمتر و کمحجاب به چشم میخورد، این سوال به ذهن مخاطب میآید که چگونه وی با برخی مظاهر دینی همراه و علاقهمند میباشد لیکن نسبت به مقوله حجاب کمتوجه و غافل؟
جدای از یک عده قلیلی که بهصورت عامدانه و خصمانه به دنبال زدودن عفت و حیا در بستر جامعه هستند _ و طبیعتاً نوع مقابله و برخورد با این طیف محدود، متفاوت و مقتدرانه است_ عده کثیری از بانوان سرزمینمان چنین نیستند. بهراستی علت این غفلت و کمتوجهی به مقوله حجاب چیست؟
سرّ مطلب در یک کلمه نهفته است: «معروف»، در قرآن کریم چنین تعبیری به چشم نمیخورد که خداوند فرموده باشند: (و امر بالواجب و انه عن الحرام) و این یعنی یک شیء از آن حیث که معروف است امر دارد و از آن حیث که منکر است نهی؛ پس واجب حیثیتی است و معروف حیثیتی دیگر.
توضیح آنکه: گرچه اعتقاد ما بر آن است که هر چه واجب گشته، دارای منفعت و سود دنیوی و اخروی میباشد و بهاصطلاح رابطه تساوی میان واجب و معروف برقرار است، لیکن در نگاه افراد جامعه گاهی چنین رابطهای برقرار نمیشود، بلکه شخص، واجبی را معروف نمیداند، (عموم خصوص من وجه) معروف ازآنجاکه رجحان عقلی، وجدانی و شرعی دارد و منفعت آن برای همه یا اغلب افراد جامعه ثابتشده است، پذیرش آن _با هزینهها و انرژی کمتر_ صورت میگیرد. پس اگر معروف بودن مسألهای با استدلال، برهان و دلایل وجدانی و تجربی ثابت گردد، به علت تطابق با عقل و فطرت، پذیرش راحتتری را به دنبال خواهد داشت.
مرحوم آیتالله حائری شیرازی میفرمایند: «عبارت معروف و منکر همینطور سطحی بیاننشده است. اگر چیزی معروف شد، خودبهخود همه به آن امر میکنند. اگر چیزی منکر شد، خودبهخود همه از آن نهی میکنند. مگر کسی به مردم میگوید که به این بچه بگو دست به این نزند؟ خودش نمیزند. فقط باید به او بگوییم و برایش جا بیفتد که این بد است، آنوقت دیگر نیازی به نهی کردن نیست. پس آنچه در جامعه به آن نیاز داریم نه امربهمعروف است و نه نهی از منکر. امر هم که میکنیم، برای این است که معروفیت معروف و منکریت منکر را جا بیندازیم. اگر اینها جا افتاد حرکت انسان، داعیه انسان برای امربهمعروف، حرکت سرازیری است. لذا اگر بخواهد امربهمعروف صورت نگیرد علت میخواهد. برای اصل امر، به انرژی نیازی نیست. انرژی در خودش هست؛ چون حرکت سرازیری است. شما میخواهید هنوز واجب معروف نشده به او امر کنید. این حرکت سربالایی است. تا زور پشت سرتان هست، حرکتی میکنید. وقتی این زور برداشته شد، در این صورت میزنید خلاص و عقبنشینی میکنید؛ یعنی میخواهید قبل از اینکه چیزی را معروف کنید به آن امر کنید. امر میکنید به غیر معروف.
شارع به شما گفته است امر بکنید به معروف. معروف حیثیتی است و واجب حیثیتی دیگر. ممکن است واجب هنوز معروف نشده باشد. شما باید در این مرحله واجب را معروف کنید، نه اینکه امربهمعروف کنید» (۱). بنابراین میتوان گفت: وظیفه اولیّه ستاد احیا امربهمعروف، احیا معروف در جامعه است و پسازآن امر به آن.
آن افراد معروف بودن احترام به اهلبیت (علیهمالسلام)، تکریم شهدا، علما و کشور برایشان روشن و مشخصشده و اگر در مقوله حجاب نیز معروف بودن آن روشن شود، پذیرش آن آسانتر و با رغبت خواهد بود. البته مخفی نماند همچنان که باید مقتضی را ایجاد کرد، موانع را هم باید برطرف نمود. پس اگر بخواهیم در یک جمله کوتاه این راهکار و روش مهم را خلاصه کنیم میگوئیم: حجاب را معروف کنیم.