چرا باید زن حجاب داشته باشد؟ پایان تلخ بی حجابی در غرب
بحث بر سر کشف حجاب تازه اول ماجراست. اگر بخواهیم بدانیم این قصه به کجا ختم می شود، باید در لایه های عمیقتر جوامع غربی به اکتشاف بپردازیم تا آینده این خط سیر را به درستی درک کنیم. پس نگاهی به دادههای زیر بیاندازیم تا بفهمیم قدمهای بعدی جنبش کشف حجاب کدامها هستند. دادهها تماما از پایگاههای خبری و اسناد پژوهشی غربی اتخاذ شدهاند.
یکی از استدلالهای حامیان بیحجابی و همچنین حامیان برهنگی در غرب همواره این است که «بدنمان متعلق به خودمان است»، پس حق داریم هرطور میخواهیم لباس بپوشیم. در حالیکه علم روانشناسی و جامعه شناسی اثبات کردهاند حضور فرد در انظار دیگران با هر نوع پوشش و رنگ و آرایش، مشاهده کنندگان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
– (پژوهشی بر روی دانشجویان استرالیایی که در دوران کودکی شاهد برهنگی اعضای خانواده یا غریبهها بودهاند نشان داد بسیاری از شرکت کنندگان بویژه زنان از آنچه دیده بودند ناراحت و یا سردرگم بودند و تعدادی از آنها ناراحتی بلندمدت را گزارش کردند.
– نتایج یک متاآنالیز نشان داد قرارگرفتن در معرض تصاویر و فضاهای جنسی بر تمایل به شروع زودهنگام روابط جنسی و نگرشهای سهلگیرانه جنسی تاثیر میگذارند. همچنین مطالعات علمی نشان میدهند قرارگرفتن در معرض محتواهای جنسی میتواند به نارضایتی از بدن، اختلالات خوردن و عزت نفس پایین منجر شود و همبستگی مثبت با اضطراب، افسردگی و سایر چالشهای سلامت روان دارد.)
بهاین ترتیب واقعیت این است که فطرت انسانی در سراسر دنیا و اعصار یکسان بوده و چنانچه با غفلت و انحراف همراه نشود، بیشک میل به درستکاری دارد. پوشیدگی بدن و پرهیز از نمایش و برهنگی جسم امری فطری در بشر بوده و هست و شواهد مختلف اجتماعی، تاریخی و روانشناختی بر آن گواهی میدهند. هرچقدر جنبشهای مادیگرا و غیرالهی برخاسته از رویکردهای اومانیستی غرب سعی در ترویج برهنگی در اجتماع و رسانهها داشته اند، نتایج آن بر روح و روان مردم مشهود بوده است. انحرافاتی چون تمایل به نشان دادن اندامهای جنسی به دیگران، آزارها و تجازوات جنسی، دگرجنس گریزی و همجنسگرایی، ارتباط جنسی با حیوانات و… همگی از گامهای انحرافی خط سیر حجاب زدایی و برهنهگرایی هستند.