ارزش مثبت اندیشی از دیدگاه دین اسلام (۱)
اندیشیدن و نحوه فکر کردن نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد. انسانها همواره بانوع تفکر خود و نگرشــی که به جهان دارند از یکدیگر متمایز می شوند. انسانی که مثبت می اندیشد، هیچ اتفاقی را در عالم شــر و بد نمی داند، بلکه لحظه به لحظه آن را حساب شده و تحت کنترل خالق بزرگ عالم می داند.
سوء ظن به خداوند غالباً در مواقع بحرانی و در وجود افراد ضعیف الایمان پیدا می شود.
مثبت نگری چیست؟
خوش بینی را می توان استفاده کردن از تمامی ظرفیت های ذهنی مثبت، نشاط انگیز و امیدوار کننده در زندگی، برای تسلیم نشدن در برابر عوامل منفیِ ساخته ذهن و احساس های یأس آورِ ناشی از دشواری ارتباط با انسان ها و رویارویی با طبیعت، دانست.(۲)
خوش بین کسی است که از واقعیت ها و رفتار دیگران، تفسیر بدبینانه به ذهن خود راه نمی دهد و افکار منفی و خیال بافی را از خویش دور می سازد. چنین فردی از شخصی سازی مشکلات خود و گوشه نشینی، پرهیز نموده، نگاهی امیدوارانه به آینده دارد و از زندگی اظهار رضایت می کند.
اهمیت مثبت اندیشی
ارزش مثبت اندیشی وقتی معلوم می شود که بدانیم امید و نشاط در زندگی در سایه خوش بینی حاصل می شود. پیشوایان دین این موضوع را در روایات خود تأکید کرده اند و بزرگان و فقها نیز بابی مستقل برای آن گشوده اند. امام علی (ع) می فرماید: «حُسن الظنِّ من أفضل السَّجایا و أجزل العطایا؛(۳) خوش گمانی، از بهترین صفات انسانی و پربارترین مواهب الهی است.»
اقسام مثبت نگری
خوش بینی، از حیث تعدّد متعلقاتش به سه قسم تقسیم می شود:
۱ – خوش بینی به خدا
یکی از صفات پسندیده مؤمنان، حسن ظن به خدا به معنای امید بستن به وعده های الهی، اعم از رزق و روزی، یاری و پیروزی مجاهدان، آمرزش گناهان و مانند اینهاست. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «سوگند به خدایی که جز او شایسته پرستش نیست، به هیچ مؤمنی هرگز خیر دنیا و آخرت داده نشد جز به سبب خوش بینی اش به خدا و امیداری اش به او و حسن خلق و اجتناب از غیبت، و به خدایی که جز او سزاوار عبادت نیست، هیچ مؤمنی را بعد از توبه و استغفار عذاب نکند مگر به سبب بدگمانی اش به خدا و کوتاهی اش در امیدواری به او و بدخلقی و غیبت از مؤمنان».(۴) امام صادق (ع) نیز می فرماید: «حسن ظن به خداوند این است که تنها به او امید داشته باشی و جز از گناهت نترسی.»(۵)
امام رضا (ع) نیز می فرماید: «گمان خود را به خدا نیکو سازید که او می فرماید: من با گمان بنده مؤمن هستم؛ اگر گمانش خوب باشد، من نیز با وی آن گونه عمل کنم و اگر گمان بدی داشته باشد، عمل من نیز طبق همان خواهد بود.»(۶)
نشانه های بدبینی به خداوند عبارت اند از:
1 – بیهوده دانستن عالم هستی؛ ۲ – انتظار استجابت فوری دعا؛ ۳ – اعتراض به قضا و قدر الهی؛ ۴ – توقع پیروزی بدون تلاش و فعالیت؛ ۵ – ترک ازدواج به دلیل ترس از فقر.
سوء ظن به خداوند غالباً در مواقع بحرانی و در وجود افراد ضعیف الایمان پیدا می شود. قرآن نمونه هایی از آن را در جنگ احزاب و احد و حدیبیه نقل می کند. گروهی از منافقان یا افراد تازه مسلمان گمان می کردند وعده های الهی به پیامبرش هرگز تحقق نمی یابد و مسلمانان به پیروزی نمی رسند. خداوند در یک آیه، این بدبینی را قدر مشترک میان منافقان و مشرکان شمرده است.(۷) در غزوه احد، وعده الهی درباره پیروزی بر دشمن، در آغاز جنگ تحقق یافت، ولی به دلیل نافرمانی عده ای از مسلمانان، آنان طعم شکست را چشیدند و تعدادی به شهادت رسیدند. لذا برخی از افراد تازه مسلمان به خدا بدبین شدند، زیرا انتظار داشتند خداوند در هر حال مسلمانان را پیروز کند. خداوند خطاب به آنها می فرماید: باید به خود بدبین باشند، نه به خدا.(۸)
قرآن مجید این نوع سوء ظن را شدیداً نکوهش کرده و وعده عذاب های دردناک به صاحبان آن داده است. علاوه بر آن که این گونه بدبینی آثار مخرّبی در بنیان ایمان و عقاید انسان دارد، او را نیز از خدا دور می سازد. امام علی (ع) می فرماید: «داوود (ع) در دعایش می گفت: پروردگارا! کسی که تو را بشناسد و حسن ظن به تو نداشته باشد، به تو ایمان نیاورده است.»(۹)
پی آمد دیگر سوء ظن به خدا، محرومیت از عنایات الهی است، زیرا خداوند با هر کس مطابق حسن ظن و سوء ظن او عمل می نماید. متأسفانه بعضی از جوانان که در استجابت دعای شان عجله دارند، وقتی به خواسته خود نمی رسند، مأیوس و ناامید می شوند و به خدا سوء ظن پیدا می کنند؛ در حالی که اگر قصوری هست از ناحیه خود ماست. قرآن مجید صراحتاً به مؤمنان وعده اجابت دعا داده، ولی شرط آن را خواستن از خدا، دل بریدن از دیگران و قطع تعلقات مادی دانسته است.
نمونه دیگری که متأسفانه با آن رو به رو هستیم، تأخیر در ازدواج به دلیل ترس از فقر و مشکلات اقتصادی است. در روایات متعددی این حقیقت بیان شده است که ترک ازدواج، بدگمانی به خداست. امام صادق (ع) می فرماید: «کسی که به سبب ترس از فقر، ازدواج نکند، به خداوند بدگمان است»،(۱۰) زیرا خداوند به همگان وعده تأمین روزی را داده است.(۱۱) البته ترک ازدواج به دلیل فقدان شرایط، بدبینی به خدا نیست. از این رو قرآن مجید می فرماید: «آنان که قادر به ازدواج نیستند، عفت پیشه کنند تا خدا از کرم خویش بی نیازشان گرداند.»(۱۲)
۲ – خوش بینی به خود
از نظر اسلام، این قسم از خوش بینی، ناپسند است، زیرا کسی که به خود خوش بین باشد، خود را بی نقص دیده و به عجب و خودبینی مبتلا می گردد. امام علی (ع) می فرماید: «مؤمن صبح نمی کند و در شبان گاه داخل نمی شود مگر آن که نفسش نزد او متهم است.»(۱۳)
هر که نقص خویش را دید و شناخت * اندر استکمال خود ده اسبه تاخت (۱۴)
آن حضرت می فرماید: «الثقه بالنفس من أوثق فُرص الشیطان؛(۱۵) اطمینان و خودبینی به نفس، از استوارترین فرصت های شیطان می باشد». البته این سخن به معنای عدم تکیه بر استعدادها و توانایی های خدادادی نیست. این دو را باید از هم جدا کرد. خوش بینی به خود، غفلت از کمبودهاست که مذموم است، ولی اعتماد به نفس، کشف قابلیت ها برای ترمیم کاستی ها و جبران ضعف هاست که پسندیده می باشد.
ابراهیم (ع) آن قدر به خود بدبین بود که از خلیل الله شدن خویش تعجب کرد. امام صادق (ع) می فرماید: ابراهیم (ع) مهمان را بسیار دوست می داشت و هرگاه مهمانی نداشت از خانه بیرون می رفت و با خود مهمان به منزل می آورد. روزی شخصی را در خانه خود دید و گفت: ای بنده خدا! با اجازه چه کسی وارد خانه شده ای؟ گفت: به رخصت پروردگار و این جمله را سه مرتبه تکرار کرد. ابراهیم (ع) دانست که جبرئیل است و خدا را حمد گفت. جبرئیل گفت: پروردگار تو مرا به سوی بنده ای از بندگانش فرستاد تا بشارتش دهم که خداوند او را خلیل خود قرار داده است. ابراهیم (ع) گفت: آن بنده کیست تا به او خدمت کنم؟ جبرئیل گفت: تو همان بنده ای. ابراهیم گفت: چه شده که خداوند مرا خلیل خود گردانیده است؟ جبرئیل گفت: چون جز از خدا از هیچ کسی چیزی نخواستی و هیچ گاه سائل را محروم نساختی.(۱۶)
۳ – خوش بینی به دیگران
نگاه خوش بینانه به اطرافیان و مسائل مختلف، از توصیه های دین اسلام است که روان شناسان نیز بر آن تأکید کرده اند. فرد مسلمان وظیفه دارد کار دیگران را حمل بر صحت کند. امام علی (ع) می فرماید: «هرگز به سخنی که از کسی صادر می شود گمان بد مبر، در حالی که می توانی توجیه صحیحی برای آن بیابی.»(۱۷)
در مقابل این صفت برجسته اخلاقی، بدبینی و سوء ظن به مردم قرار دارد که از نظر قرآن مجید گناه محسوب می شود؛ آن جا که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن اِنَّ بعض الظن اثم؛(۱۸) ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری گمان ها بپرهیزید که بعضی از آنها گناه است.»
البته اصل گمان بد که بی اختیار در ذهن آدمی نقش می بندد، گناه نیست بلکه ترتیب اثر دادن و عمل به آن است که مذمت شده است.
خوش بینی، نه ساده لوحی
هرگز مثبت اندیشی به معنای ساده اندیشی و ساده لوحی نیست. باید بین این دو مقوله تفاوت قائل شد. ساده لوحی بر پایه بی مسئولیتی است، بر خلاف خوش بینی که آگاهانه و مسئولانه است. مؤمن در عین حال که به دیگران حسن ظن دارد، زیرک و با هوش و حساس نیز است تا هیچ کس از او سوء استفاده ننماید. لذا اسلام به هوش یاری در انتخاب شریک و سند نوشتن و گواه گرفتن در بسیاری از معاملات تأکید کرده است. جالب این که طولانی ترین آیه قرآن درباره ضرورت تنظیم قرارداد، همراه با شاهد گرفتن در هنگام داد و ستدهای مدت دار است.(۱۹)
اسلام، خوش گمانی بی جا را مردود دانسته است.
۱ – خوش بینی در شرایط نامساعد: امام علی (ع) می فرماید: «هرگاه خوبی بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسی به دیگری گمان بد برد در حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده، ستم کار است و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسی به دیگری خوش گمان باشد، خود را فریب داده است.»(۲۰)
اسماعیل، فرزند امام صادق (ع)، می خواست مال خود را در اختیار مردی از قریش قرار دهد که برای تجارت عازم یمن بود. بدین منظور با پدرش مشورت کرد، حضرت فرمود: آیا تو نمی دانی که این شخص شراب خوار است؟ اسماعیل گفت: مردم چنین می گویند. امام (ع) فرمود: فرزندم! به او اعتماد مکن و مالت را به او مسپار. اسماعیل اندرز پدر را نادیده گرفت و مالش را به او داد. آن مرد به یمن رفت و اموال اسماعیل را تلف کرد و به وی هیچ نداد.
در موسم حج، اسماعیل همراه با امام (ع) مشغول طواف بود و دعا می کرد تا خداوند مالش را به او برگرداند. آن حضرت به او رسید و دست مبارکش را بر پشت وی گذاشت و فرمود: فرزندم! به خدا سوگند که تو را بر خدا حقی نیست و در برابر مالی که از تو تلف شده است، اجری نخواهد بود، زیرا به شراب خوار اعتماد کردی. قرآن می فرماید: اموالتان را به افراد کم خرد نسپارید.(۲۱) کدام شخص کم خرد از شارب الخمر سفیه تر است؟ هر گاه دسته ای از مؤمنان نزد تو شهادت دادند آنها را تصدیق کن و شراب خوار را (با خوش بینی بی جا) امین خود قرار مده.(۲۲)
۲ – خوش گمانی در مورد دشمن: امام علی (ع) می فرماید: «هنگامی که با دشمنت پیمان صلح بستی کاملاً از او بر حذر باش، زیرا دشمن گاه نزدیک می شود تا طرف مقابل را غافل گیر کند. پس در چنین شرایطی احتیاط را از دست مده و حسن ظن خویش را متهم ساز.»(۲۳)
۳ – ساده اندیشی در انتخاب کارگزاران: دین مبین اسلام بر لزوم رعایت احتیاط در گزینش افراد برای پست های کلیدی تأکید کرده است. امام علی (ع) به مالک اشتر می فرماید: «در انتخاب منشیان، هرگز به زیرکی و خوش بینی خود تکیه مکن، زیرا مردان زرنگ طریقه جلب نظر و خوش بینی زمام داران را با ظاهر سازی و تظاهر به خوش خدمتی، خوب می دانند.»(۲۴)
آثار مثبت نگری
خوش بینی و مثبت اندیشی آثار و پی آمدهای فراوانی دارد که مهم ترین آنها عبارت اند از:
۱ – امنیت فکری: یکی از عوامل اضطراب و نا آرامی، بدبینی است، اما با خوش بینی و اعتماد ورزی، ترس درونی زایل می گردد و آرامش جایگزین آن می شود. امام علی (ع) می فرماید: «حُسن الظّن راحه القلب و سلامه الدین؛(۲۵) خوش بینی، مایه آرامش قلب و سلامت دین است.»
۲ – غم زدایی: یکی از آثار سازنده مثبت اندیشی، زدودن غبار غم و اندوه از صفحه دل است. امام علی (ع) می فرماید: «حسن الظن یخفّف الهمّ؛(۲۶) خوش بینی، اندوه را سبک می کند.»
۳ – محبت زایی: مثبت نگری، در ایجاد محبت نقش اساسی دارد. امام علی (ع) می فرماید: «من حسن ظنه بالناس حاز منهم المحبّه؛(۲۷) کسی که به مردم خوش گمان باشد، محبت آنها را به سوی خود جلب خواهد کرد.»
۴ – پیش گیری از گناه: بدبینی، هم خود گناه است و هم عامل بعضی از گناهان مانند: غیبت، تهمت، تجسس و… می باشد، اما خوش بینی مصونیت از گناه ایجاد می کند. امام علی (ع) می فرماید: «حسن الظن ینجی من تقلّد الاثم؛(۲۸) خوش گمانی، پیرو گناه را نجات می بخشد.»
۵ – سلامت روان: اگر افراد در برخوردهای خود خوش بین باشند، گفتار و رفتار دیگران را خوب تفسیر می کنند و کمتر دچار سوء تفاهم هایی می گردند که زمینه را برای بروز درگیری و تنش فراهم می نمایند. در فضای بدگمانی، رفتارها و گفتارها به گونه ای خاص تفسیر می شوند؛ مثلاً احترام گزاردن به دیگران به چاپلوسی و تملق، سکوت به مخفی کاری، حرف زدن ملایم به بی اعتنایی و سردی، قاطعیت به استبداد، صراحت به پر رویی، صداقت به ساده لوحی و صمیمیت به خود شیرینی تفسیر می شود.
۶ – شادی و نشاط: اگر بپذیریم آن چه مایه خوش بختی و شادی انسان می شود درون اوست، نه عوامل بیرونی،(۲۹) ارتباط بین نگرش خوش بینانه و شادکامی، روشن می گردد. روان شناسان، شادی را احساس مثبتی می دانند که از حس ارضا و پیروزی به دست آمده است.(۳۰)
۷ – شکیبایی: به نظر روان شناسان، هر اندازه والانس های مثبت قوی باشد تحمل شداید و ناکامی آسان تر می گردد. اشیا و امور یا موقعیت هایی که جنبه داعیه دارند، دارای والانس مثبت و اشیا و اموری که دفع کننده هستند، دارای والانس منفی هستند.(۳۱)
عوامل مثبت نگری
برای ایجاد خوش بینی و تقویت آن، راه کارهایی وجود دارد که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:
۱ – شناخت زیان های بدبینی: یادآوری زیان های فردی و اجتماعی منفی نگری و اندیشه در باره آنها که در همین مقاله بدان اشاره شد، می تواند انسان را به مثبت نگری سوق دهد، چون در آن صورت متوجه می شویم که هر چند منفی نگری به طور موقّت در تسکین حس انتقام یا خودخواهی ما مؤثر است ولی در واقع، زیان های غیر قابل جبرانی در پی دارد که هیچ عقل سلیمی از آنها استقبال نمی کند.
۲ – تقویت ایمان: برای رسیدن به مثبت نگری، تکیه گاه و زمینه فکری لازم است که چیزی جز ایمان به خدا و دین باوری نیست. کسی که به خدا و روز جزا اعتقاد داشته باشد زندگی برای او معنا پیدا می کند. استاد مطهری می گوید: روح، به ایمان و اعتقاد و تکیه گاه محکمی احتیاج دارد که در کارها به او توکل کند و امیدوار باشد که وی را در کارها مساعدت می نماید. اینها همه به منزله مواد لازمی است که برای مزاج روح، لازم است و اگر تعادل و توازن به هم بخورد، دیگر هیچ چیز نمی تواند خوشی و آرامش به انسان بدهد.(۳۲)
کارل یونگ، روان کاو آمریکایی، می گوید: من صدها تن از بیماران را معاینه کرده ام و حتی یک بیمار را ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد.(۳۳)
پی نوشت ها
۱) مجله حدیث زندگی، شماره ۹، ص ۳۱.
۲) الوود همپتن، نگرش مثبت، ترجمه فهمیه نظری، ص ۱۱.
۳) غررالحکم و دررالکلم، ج ۳، ص ۳۸۸.
۴) اصول کافی، ج ۳، ص ۱۱۵.
۵) همان، ص ۱۱۶.
۶) همان.
۷) فتح (۴۸) آیه ۶.
۸) آل عمران (۳) آیه ۱۵۴.
۹) بحارالانوار، ج ۶۴، ص ۳۹۴.
۱۰) فروع کافی، ج ۵، ص ۳۳۰.
۱۱) نور (۲۴) آیه ۳۲.
۱۲) همان، آیه ۳۳.
۱۳) نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.
۱۴) مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۳۲۱۷.
۱۵) غررالحکم و دررالکلم، شماره ۴۷۳۳.
۱۶) اصول کافی، ج ۴، ص ۴۰.
۱۷) نهج البلاغه، قصار ۳۶۰.
۱۸) حجرات (۴۹) آیه ۱۲.
۱۹) بقره (۲) آیه ۲۸۲.
۲۰) نهج البلاغه، قصار ۱۱۴.
۲۱) نساء (۴) آیه ۵.
۲۲) وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۲۳۰.
۲۳) نهج البلاغه، نامه ۵۳.
۲۴) همان.
۲۵) غررالحکم و دررالکلم، ج ۵، ص ۴۴۲.
۲۶) همان، ج ۳، ص ۳۸۵.
۲۷) غررالحکم و دررالکلم، ج ۵، ص ۳۷۹.
۲۸) همان، ج ۳، ص ۳۹۰.
۲۹) اندرو متیوس، آخرین راز شاد زیستن، ترجمه وحید افضلی راد، ص ۹۶.
۳۰) ابوالفضل طریقه دار، شرع و شادی، ص ۲۴.
۳۱) مان، اصول روان شناسی، ترجمه ساعتچی، ج ۱، ص ۴۵۹.
۳۲) برداشت از: حکمت ها و اندرزها، ص ۳۲.
۳۳) محمد غنی نجاتی، قرآن و روان شناسی، ص ۳۶۵.