تاثیرات عوامل کودکی و سرزنش‌گری والدین در افسردگی نوجوان

مشکلاتی که فرد در کودکی تجربه کرده است، مثل داشتن پدر و مادری دیکتاتور هم در ایجاد افسردگی تاثیر دارد و پس از مدتی این دیکتاتور دیگر پدر و مادر نیستند بلکه تبدیل به صدای درونی شده می‌شوند که جوان را دچار شکست‌های پی در پی می‌کنند.

#تاثیر_گذاری#سرزنش#در_افسردگی#نوجوانان

خبرگزاری افسران: روانشناس در رابطه با افسردگی گفت: معمولا عامل تاثیرگذاری که نوجوانان را به افسردگی سوق می‌دهد، عوامل بیولوژیکی است. نوجوانان به دلیل میل به پیدا کردن به شناخت هویت، نشان دادن استقلال و بحران‌های احساسی دوران نوجوانی دچار تکبر می‌شوند و به همین جهت می‌خواهند مخالفت‌هایی به خصوص با خانواده داشته باشند؛ این به دلیل فعالیت هورمون‌ها است که نوجوان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و به سوی منفی شدن می‌برد. این تغییرات درونی و بیرونی وی را در مرز بین بزرگسالی و کودکی قرار می‌دهد که در این مورد نوجوان سعی می‌کند خود را بزرگسال نشان دهد اما جامعه آماده پذیرایی از وی به عنوان فرد بزرگسال نیست و آموزش ندیدن والدین هم به این قضیه دامن می‌زند. 

وی افزود: در بزرگسالی افسردگی در حیطه‌ بحران‌های مهم زندگی دیده می‌شود. فرد بزرگسال که فردی بالای ۲۰ سال است، انتخاب‌هایی مثل انتخاب شغل، همسر و غیره دارد، که تاثیرات مهمی که در بلند مدت خواهد داشت و اگر هرکدام از این تصمیم‌گیری‌ها دچار مشکل شود، آسیب می‌بیند. مشکلاتی که فرد در کودکی تجربه کرده است،  مثل داشتن پدر و مادری دیکتاتور هم در این بحران تاثیر دارد و پس از مدتی این دیکتاتور دیگر پدر و مادر نیستند بلکه تبدیل به صدای درونی شده می‌شوند که جوان را دچار شکست‌های پی در پی می‌کنند. درست مثل این که در تله‌ای گیر کرده باشد و الگویی تکرار شونده از رفتارهایی دارد که یا اجتناب می‌کند، یا تسلیم آن مشکل می‌شود و یا تلافی می‌کند.

وی توضیح داد: میل به از افسردگی از جایی شروع می‌شود که تاثیرات عوامل کودکی و صدای درونی شده والد متوقع و سرزنش‌گر و اتفاقات دوران کودکی که منجر به شکست در تصمیمات مهم زندگی فرد شده، دست به دست هم می‌دهند و زمینه افسردگی را برای فرد به وجود می‌آورند. در این شرایط فرد مدام به چالش‌ها و بن بست‌هایی می‌رسد. از طرفی آگاهی و پذیرش روانشناختی هم در سطح جامعه کم است و افراد کمی هستند که به روانشناسان مراجعه می‌کنند، پس این فرد با صدای والد سرزنش‌گرش به سوی افسردگی می‌رود. 

وی افزود: اهمیت ندادن به بحث ورزش و تحرک که از دوران نوجوانی برای پیشگیری از افسردگی بسیار توصیه می‌شود. بحث شغل و سیستم اقتصاد معیوب که بستر شغلی خوبی فراهم نیست هم در افسردگی افراد موثر است. بسیاری از افرادی که بعد از فارغ التحصیلی به سوی شغلی می‌روند نمی‌توانند شغلی مرتبط با رشته خود را بیابند و این امید را از جوانان می‌گیرد. از طرفی هرچقدر میل جوان و نوجوان به فضای مجازی زیاد شود، بحث مقایسه زندگی خودش با بقیه بیشتر فراهم می‌شود و احساس ناکافی بودن می‌کند.

روانشناس اظهار کرد: افسردگی یک شبه حاصل نمی‌شود مدت‌ها طول می‌کشد که خاک حاصل خیز افسردگی در زندگی یک فرد شروع به گسترده شدن کند. برای جلوگیری از افسردگی باید سواد روانشناختی در زندگی افراد بالا رود تا مردم بدانند کسی که به روانشناس مراجعه می‌کند، بیمار نیست. بسیاری از اختلالات روانشناختی اختلالاتی هستند که با مراجعه به هنگام بهبود پیدا می‌کنند. قدم دوم آموزش خانواده است و البته تغذیه هم بسیار اهمیت دارد؛ مصرف گوشت، لبنیات و میوه‌هایی که دارای دوپامین هستند بر کاهش روند افسردگی تاثیر دارند. از جهتی نباید فراموش کرد که تورم موجود در جامعه هم تاثیر مستقیمی بر افسردگی جوانان دارد. 

وی در رابطه با درمان افسردگی اظهار کرد: چرا ما احساس می‌کنیم هر مشکلی که داریم باید دارو مصرف کنیم؟ درحالی که دارو فقط علائم افسردگی را کم رنگ می‌کند. در واقع مثل این است که من برای خونریزی دستم، روی آن باند بیاندازم و منبع خونریزی را نادیده بگیرم. در شرایطی که علائم شدید افسردگی در فرد وجود دارد مثل تکرر ادرار، بی‌اشتهایی یا پرخوری و زندگی‌ وی را تحت تاثیر قرار داده است، برای اینکه در زندگی روزمره به مشکل نخورد، داروهای اعصاب و روان تجویز می‌کنیم که عوارض آن‌ها حتی از استامینوفن هم کمتر است اما چون ممکن است بدن انسان با آن سازگار نباشد، برخی عارضه‌هایی هم به وجود می‌آید. در اصل، افسردگی ریشه در افکار، باورهای بنیادی، هیجانات سرکوب شده، خاطرات عاطفی شناختی و طرحواره‌هایی دارد، که شکل گرفته‌ و بستر را فراهم کرده‌اند، پس علت افسردگی یک چیز واحد نیست که بشود با دارو آن را تسکین داد اگر به سوی درمان‌های روانشناختی نرویم و در کنار روانشاس از روانپزشک کمک نگیریم، افسردگی‌ عود می‌کند و بدتر می‌شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.