پیامبران الهی، مامور به ابلاغ توحید در عبادت
آیا پیامبران الهی مامور به ابلاغ توحید در عبادت بودند؟
خداوند در سوره نحل دعوت به توحید در عبادت را برنامه اصلى تمام پیامبران مى شمرد و مى فرماید: «ما در هر امّتى رسولى برانگیختیم که: خداى یکتا را بپرستید؛ و از [پرستش] طاغوت اجتناب کنید». این سخن در برابر کسانى گفته شده که در آیه قبل از قول آنها نقل مى کند که براى توجیه بت پرستى خود، مى گفتند: خدا خواسته است که ما بت ها را بپرستیم و او به اعمال ما راضى است. قرآن در پاسخ آنها مى فرماید: همه انبیاء بدون استثناء با پرستش هر موجودى غیر از خدا مخالفت ورزیدند؛ این چه نسبت دروغى است که به خدا مى دهید؟!
خداوند در سوره نحل دعوت به توحید در عبادت را برنامه اصلى تمام فرستادگان الهى مى شمرد؛ مى فرماید: (ما در هر امّتى رسولى برانگیختیم که: خداى یکتا را بپرستید؛ و از [پرستش] طاغوت اجتناب کنید)؛ «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّه رَسُولا أَنِ اُعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ».
این سخن در برابر کسانى گفته شده که در آیه قبل از این آیه (۳۵ سوره نحل) از قول آنها نقل مى کند که براى توجیه بت پرستى خود، مى گفتند: خدا خواسته است که ما بت ها را بپرستیم و او به اعمال ما راضى است. قرآن در پاسخ آنها مى فرماید: همه انبیاء بدون استثنا دعوت به توحید در عبادت کردند و با پرستش هر موجودى غیر از خدا مخالفت ورزیدند؛ این چه نسبت دروغى است که به خدا مى دهید؟!
سپس مى افزاید: (خداوند گروهى از آنان را هدایت کرد)؛ «فَمِنْهُمْ مَّنْ هَدَى اللهُ».
(و گروهى از آنان ضلالت وگمراهى دامانشان را گرفت)؛ «وَمِنْهُمْ مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلاَلَهُ».
سپس دستور مى دهد (پس در روى زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان [آیات خدا] چگونه بوده است؟!)؛ «فَسِیرُوا فِی الاَْرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ».
آرى آنها به خاطر انحراف از مسیر توحید و سجده در برابر طاغوت ها در لجن زار فساد و بدبختى غوطه ور شدند؛ و عذاب الهى نیز دامانشان را گرفت.
قابل توجّه این که: در این آیه هدایت را به خدا نسبت مى دهد؛ چرا که اگر توفیق و امداد الهى نباشد کسى با نیروى خود نمى تواند به سر منزل مقصود برسد. ولى ضلالت را به خود آنها نسبت مى دهد؛ چرا که اثر اعمال خودشان بوده است.
همچنین آیه ۲۵ سوره انبیاء همان مفهوم آیه نخست را با تعبیر دیگرى تعقیب مى کند؛ و به عنوان یک اصل کلّى و جاودانى مى فرماید: (ما پیش از تو هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر این که به او وحى کردیم که: هیچ معبودى جز من نیست؛ پس فقط مرا پرستش کنید)؛ «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَّسُول إِلاَّ نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ».
قابل توجّه این که «نوحى» به صورت فعل مضارع آمده؛ که دلیل بر استمرار است. یعنى دستور به توحید در عبادت را پیوسته به هر پیامبرى گوشزد مى کردیم؛ و تمام انبیاء در طول دعوت خود مأمور به ابلاغ آن بودند.
به این ترتیب این مسأله به عنوان یک اصل اساسى و زیربنایى در طول تاریخ انبیاء پیوسته جریان داشته است.