تبیین اقسام دشمنان مهدویت و اهداف دشمنان مهدوی

یک کارشناس مهدوی با بیان اینکه جریان مخالف فرهنگ مهدویت و انتظار از انواع روش‌ها برای نابودی و انحراف این آموزه نورانی استفاده می‌کند، گفت: البته بنابر بشارت قرآن تلاش آنها راه به جایی نمی‌برد.

از همان روز خلقت حضرت آدم(ع)، مبارزه بین جبهه حق و باطل در جریان بوده از یکسو جریان نورانی انبیا و اولیای خدا در پی سعادت بشر بوده و در مقابل، صفوف گسترده شیاطین برای به سعادت نرسیدن انسان و سقوط نسل بشر همه تلاش خود را انجام داده اند. این تقابل در عصر غیبت امام زمان(عج) باشدت بیشتر و با روش های پیچیده تر ادامه یافته است تا دوران ظهور که در قالب سفیانی و دجال ها استمرار می یابد.

جریان مخالف فرهنگ مهدویت و انتظار از انواع روش ها برای نابودی و انحراف این آموزه نورانی استفاده می کند، البته همواره این بشارت قرآنی وجود داشته که برخلاف تلاش دشمنان برای خاموشی نور الهی خدا این نور را فراگیر می کند: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»(صف، آیه ۸). لذا شناخت این دشمنی ها ضرورت دارد.

اهداف دشمنان مهدویت

دشمنان آموزه انتظار و مهدویت سه هدف اصلی را دنبال می کنند نخست انکار وجود حضرت مهدی(عج) یا سست کردن اعتقاد به امامت ایشان، تا مهدویت را یک خیال و خرافه معرفی کنند که دلیل و مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد و از این طریق سیمای مهدویت را خدشه دار و اهداف قیام مهدوی را تحریف کنند.

هدف دوم آنها نفی آرمان نورانیِ مدینه فاضله مهدوی و حکومت جهانی امام زمان(عج) است دشمنان مهدویت می کوشند امید به تحقق حکومت عدل توحیدی را از بین برده و شیعه و مسلمین را ناامید و آنها را مقابل طواغیت تسلیم کنند. وقتی امید به آینده از جامعه منتظران گرفته شود شوق و رغبت برای زمینه سازی ظهور کمرنگ خواهد شد.

سومین هدف دشمنان مهدویت، تغییر و تبدیل هنجارها و ارزش های دینی و مکتبی است، آنها می خواهند هویت دینی را از جوان منتظر بگیرند و اعتقاداتش را از بین ببرند.

انواع و اقسام دشمنان مهدویت

اولین گروه از دشمنان مهدویت، صهیونیزم مسیحی است، شامل بخشی از مسیحیان پروتستان که معتقدند از شرایط مهم ظهور حضرت عیسی(ع) تشکیل دولت جعلی اسرائیل است که برای حمایت از این دولت جعلی، پروژه  آرماگدون را مطرح کرده اند؛ آرماگدون منقطه ای است در نزدیکی شهر حیفا در فلسطین اشغالی، در واژه نامه های آمریکایی، آرماگدون نبرد نهایی بین حق و باطل در آخرالزمان است. صهیونیست های مسیحی بر اساس تفسیر از عهد جدید معتقدند جنگ جهانی در منطقه آرماگدون رخ می دهد و در این جنگ مهدی(عج) به عنوان اصلی ترین شخصیت ضدمسیح با حمایت یاران مسلمان خود حضرت مسیح(ع) را شکست می‌ دهد!

این دروغ بزرگ در در فیلم «مردی که فردا را دید» به تصویر کشیده شد این فیلم بر اساس پیشگویی های نوستراداموسی ساخته شد. مسیحیان صهیونیزم معتقدند جنگ پایانی با محوریت حضرت مهدی(عج) رخ می دهد و منجی شیعی به بمب اتم متوسل می شود!!! لذا در رسانه ها و فیلم های خود می کوشند قضیه دستیابی ایران به فناوری هسته ای و ضدیت جمهوری اسلامی با رژیم صهیونیستی را با موعودباوری شیعی در یک راستا تحلیل کنند و نبرد غرب را با عنوان مبارزه با جنگ طلبی شیعیان و تررویسم مهدوی معرفی کنند.

برای مثال شبکه سی.بی.اس آمریکا در یکی از برنامه ها بعد از گفتگو با کشیشان صهیونیست مسیحی، اعلام می کند نبرد میان مسلمانان از یکسو و یهودیان و مسیحیان از دیگر سو در کتاب مقدس پیش بینی شده و برای تسریع در ظهور عیسی(ع) باید با مسلمانان بجنگیم. در این برنامه کتاب «بازمانده» معرفی می شود کتابی که نبرد آرماگدون را ترسیم کرده است!

دشمنان مهدویت و مهدی ستیزان می خواهند مهدویت را که بشارت قرآن به صلح جهانی و استقرار ارزش های الهی در زمین است، به عنوان جریان ضدصلح و ضدامنیت و ضدعدالت و حضرت مهدی(عج) را که حجت و ولی خدا هستند به عنوان دشمن جریان نبوت و حضرت مسیح معرفی کنند تا مهدویت به عنوان جریان مخالف مسیح معرفی شده و از این طریق گروه های مومن را در مقابل این جریان قرار دهند.

دومین گروه از دشمنان مهدویت، فرقه های انحرافی هستند، فرقه هایی همچون وهابیت و بهائیت؛ وهابیت که مرکزیتش در عربستان است به عنوان پیروان محمدبن عبدالوهاب و دارای عقاید خاص هستند. این فرقه ها با گرایش یه عقاید باطل، به مقابله با عقاید صحیح اسلام مشغول هستند در این مسیر استکبار جهانی با حمایت از این فرقه ها آنها را در راه رسیدن به اهداف به کار می گیرد. برای مثال بهائیت تشیع دوازده امامی را انکار کرده و مدعی دین و پیامبر جدید شده است. یا وهابیت می کوشد چهره ای خشن و خونریز از موعود شیعی نمایش دهد و لذا کتاب های متعدد علیه شیعه و حضرت مهدی(عج) منتشر می کند.

گروه سوم از دشمنان مهدویت روشنفکران و دگراندیشان در داخل و خارج از کشور هستند. در طول تاریخ اسلام همیشه تفاسیر غلط از دین وجود داشته به ویژه در سده معاصر  که نتیجه آن نفی و انکار و یا تحریف برخی اصول دین بوده است.

گروه چهارم از دشمنان مهدویت، مستشرقان هستند که درباره مکاتب شرقی به ویژه اسلام تحقیق می کنند اینها دو گروهند، گروهی همچون «هانری کربن» که اسلام شناسی غربی بود و چند مقاله درباره حضرت مهدی(عج) دارد، اینها واقعا دغدغه آگاهی دارند و می خواهند درباره اسلام تحقیق کنند اما گروه دوم شامل کسانی همچون جیمز دارمستر می شود که مهدویت اسلام را بی‌اساس و وام گرفته از دیگر ادیان و مکاتب معرفی می کنند تا مبانی فرهنگ غربی را به خیال خود مستحکم کنند.

گروه پنجم از دشمنان مهدویت، مدعیان دروغین هستند که با این ادعاها گروهی از مردم را دعوت و از مسیر صحیح مهدویت منحرف کرده اند، برای مثال مردم را از مراجعه به فقها بازداشته و ایمان مردم را دستخوش هواها و هوس های خود می کنند. این گروه ها با علم و آگاهی به جنگ مهدویت می روند و بستری برای انحرافات عمیق شده اند البته گروه هایی هم به دلیل جهل و گرفتاری در افکار انحرافی مانع پویایی شیعه در مسیر زمینه سازی ظهور می شوند.