نقش زن در مواجهه با آسیب های اجتماعی
موضوع صحبت نقش زنان در کاهش آسیبهای روانشناختی با تاکید ویژه بر دوران کرونا و تغییر شرایط در این زمان است. زن بودن یعنی چه؟ زن بودن فراتر از بحثهای بیولوژی و تفاوتهای جنسی زنان و مردان است. گاهی اوقات سهم عمده هویت زن به نقشهای جنسیتی و هویت روانی که زنان دارند، بر میگردد.
همچنین هویت اجتماعی و حتی هویت اداری و رسمی زنان هم ممکن است با زندگی خصوصیشان متفاوت باشد. گاهی اوقات این هویت ناشی از تاثیر انتظارات و نقشهای قالبی فرهنگ مسلط جامعه بر زنان است. به عنوان مثال، ممکن است زنانی که در ایران زندگی میکنند با زنانی در جوامع دیگر حضور دارند، از نظر نقشهایی که میپذیرند، متفاوت باشند.
انتظارات متفاوت از زن در جامعه
آن انتظاراتی که جامعه از فرد و یا خود فرد از خودش دارد، متفاوت است. این انتظارات گاهی نشاندهنده سلامت روانی و گاهی نشاندهنده آسیبهای روانشناختی است. علاوه بر در نظر گرفتن نقشهای جنسیتی، فرهنگی و اجتماعی زنان در سلامت روانی جامعه نیز اثرگذار هستند. اما چیزی که برای ما خیلی اهمیت دارد، این است که زن در جامعه ما چه تصور و انتظاری از خودش دارد.
زمانی که با خودش خلوت میکند و در مورد ویژگیهای روانی خودش فکر میکند، انتظار دارد چه کارهایی انجام دهد؟ کدام قسمتهای شخصیت خودش را نمیپسندد و نمیپذیرد و در موردش دوباره برنامهریزی میکند؟ نکته دیگر این است که دیگران چه طور در مورد او فکر میکنند و افرادی که در جامعه هستند چه انتظاراتی از او دارند.
آیا سلامت روان در زن به معنی نداشتن اختلال است؟
بحث دیگری که مطرح است این است که اصلاً سلامت روان به چه معناست؟ در گذشته فکر میکردند که سلامت روان به این معناست که فرد اختلال روانی نداشته باشد. اما امروزه به این نتیجه رسیدند لزوماً نداشتن اختلالات روانی به معنی سلامت روان فرد نیست.
بلکه چیزی فراتر از نداشتن اختلالات روانی است. یعنی اینکه فرد از ابعاد مختلف سلامت روانی، اجتماعی و معنوی وضعیتی کامل بهزیستی – روانشناختی داشته باشد و حس کند در تمام ابعاد از یک سلامت نسبی برخوردار است.
قرنطینه خانگی زن بدون آمادگی
کووید ۱۹ و آسیبهای روانی ناشی از آن، نه تنها برای جامعه ما، بلکه برای کل دنیا مشکلاتی را به وجود آورده است. کرونا باعث استرس شدید در افراد و سایر مشکلات شد.
قرنطینه خانگی و بحث ماندن طولانی مدت افراد در خانه بدون اینکه آمادگی، بسته شدن مراکز تفریحی که باعث تخلیه استرس و فشارهای روانی میشد، تعطیلی مراکز آموزشی و … موجب تشدید مشکلات شد.
در این شرایط به مشکلات افراد با وسواس فکری عملی افزوده شده است. همچنین زمینههای افسردگی در افراد، تشدید مسائل خانوادگی و نبود راهی برای تخلیه استرسها باعث تشدید و ایجاد بسیاری از اختلالات روانی برای افراد جامعه به ویژه زنان شده است.
کرونا و اختلالات روانی در زن
پژوهشهای زیادی که در حوزه کرونا و تاثیراتش روی سلامت روان زنان انجام شد، نشان میدهد اضطراب و افسردگی روی زنان اثر بیشتری داشت؛ زیرا بار مسئولیت بیشتری روی دوش زنان خانواده قرار گرفت و سبک زندگی تغییر کرد. بار این تغییر روی دوش زنان بود و این موارد باعث تغییر سبک زندگی و سطح زندگی شد.
هرچند که زنان جامعه ما خیلی زود با شرایط جدید سازگار شدند و با وجود مسئولیتهای زیاد، تحمل این فشارها و تغییر سبک زندگی توانستند به مبارزه با کرونا و تغییر سبک زندگی با توجه به آن بپردازند.
نقش محوری زن در سلامت جامعه
همه ما میدانیم زنان خانواده نقش محوری در حفظ سلامت اعضای خانواده دارند. اگر بخواهیم جامعه سالم داشته باشیم، اول از همه باید خانواده سالم داشته باشیم. داشتن خانواده سالم باید زن خانواده که محور اساسی خانواده است از سلامت روانی، جسمی، اجتماعی و … برخوردار باشد.
هرچقدر بتوانیم در زمینه در سلامت خانواده و جامعه سرمایهگذاری کنیم، میتوانیم رو به جلو حرکت کنیم. این زنان هستند که تضمینکننده سلامت و تحکیم خانواده هستند. هرچقدر به این موضوع بپردازیم و برای توانمندسازی زنان جامعه برنامهریزی کنیم، باز هم کم است و همه این موارد در آینده به جامعه کمک میکند.
زنان نقش بسیاری در سلامت روان خانواده دارند. زمانی که نوزادی به دنیا میآید، نخستین ارتباط او با مادر است. مادر بسیاری از ویژگیهای نوزاد را تحت نظر دارد و همانند پرستار از بسیاری از اطلاعات در این زمینه آگاه است.
اکنون زنان علاوه برمسئولیتهای خانوادگی، مسئولیتهایی اجتماعی را هم برعهده دارند و بعضی از آنان حرفهای را انتخاب کرده یا بعضی از آنان کارهای داوطلبانه را انتخاب کردهاند. زن محور سلامت است.
زمانی که فردی از اعضای خانواده دچار مشکلی از نظر جسمی یا روانی و … میشود، نخستین فردی که به عنوان همیار سلامت کمک میکند، زنی است که درون خانواده است و بخش مهمی از فعالیتهای مراقبت در منزل در دوران شیوع کرونا برعهده زن خانواده بود.
سلامت زن در خانواده
ما هر چقدر روی سلامت زن در خانواده تاکید کنیم، در واقع روی سلامت جامعه تاکید داشتهایم. راه سلامت روان جامعه از سلامت روان زنان میگذرد. در کاهش آسیبهای روانشناختی سه سطح پیشگیری داریم. پیشگیری سطح اول، سطح دوم و سطح سوم و زنان در هر سه سطح تأثیرگذار هستند.
سطح اول جلوگیری از ایجاد آسیبهای روانی است؛ یعنی اینکه با فرآهم آوردن محیط پویا و با نشاط بتوان فضا و جوی را ایجاد کرد که از به وجود آمدن آسیبهای روانی جلوگیری کنیم. زنان نقش موثری در این حوزه دارند.
سطح دوم تشخیص زودهنگام آسیبهای روانی است. اگر آسیب روانی در یکی از اعضای خانواده ما در حال شکلگیری است، زود تشخیص دهیم و جلوی آن را بگیریم. در اینجا نیز نقش زنان پُررنگ است.
سطح سوم زمانی است که آسیبهای روانی به وجود آمده است. باید بتوانیم این آسیبها را به حداقل رسانیم و درمان زودهنگام صورت گیرد. بعد از درمان نیز بازتوانی صورت گیرد که فرد بتواند به زندگی عادی برگردد که باز هم نقش زنان برجسته است.
توانمندی زن در سه سطح پیشگیری
باید چه کرد؟ نخستین گام آموزش و آسیبشناسی است. ما باید درمورد آسیبهای روانشناختی اطلاعات داشته باشیم و در آموزشهای مختلف شرکت کنیم و برای همه ابعاد سلامت روان برنامه داشته باشیم؛ زیرا به راحتی و بدون برنامه نمیتوان به این سلامت رسید. سپس بحث توانمندسازی و حمایت است که باید تا میتوانیم از زنان جامعه حمایت روانی به عمل آید.»
زن، سرمایه اجتماعی
زنان به عنوان یک سرمایه اجتماعی هم در خانواده و هم درجامعه میتوانند نقش آفرینی کنند و نقش بی بدیل زنان مشخص است. اگر به این سرمایه اجتماعی توجه نشود، بخش انبوهی از سرمایه اجتماعی در نظر گرفته نشده است. در طول تاریخ همواره محدودیتهایی برای زنان بوده ولی درعین حال زنانی داشتهایم که در طول تاریخ نقشآفرینی کردند.
مثل مریم بختیاری که یک زن شجاع در دوره خودش بوده و در عین حال دیدگاههایی را در دوران خود برای حقوق زنان مطرح کرده است و یکی از آزادیخواهانی بودند که در جنگ جهانی اول نقشآفرینی کرد.
جایگاه زن درجامعه و ارتباط آن با قدرت
چطور میشود که یک زن قدرتمند شود؟ و اگر زن در جامعه ما قدرتمند شود، چه اتفاقی رخ میدهد؟ اصولا وقتی یک زن توانمندیهای لازم را ندارد چه آسیبهایی وارد میشود و اگر آن توانمندیها را به او بدهیم و حمایتش کنیم چه اتفاقی در جامعه میافتد؟
باتوجه به آسیبهای اجتماعی که در جامعه وجود دارد و باتوجه به تاکیدهای رهبر انقلاب برای مباحث طلاق، بیکاری و … به نظر میرسد که زنان در کاهش آسیبهای اجتماعی نقش عمدهای دارند اما ما تا حدودی این نقش را نادیده گرفتهایم. طبیعتا اگر ما بخواهیم آسیبپذیریها را کاهش دهیم باید ببینیم که زن در بستر خانواده و جامعه چه جایگاهی دارد.
عامل شکلگیری تابآوری در زن ایرانی
زنان خود به خود نمیتوانند به این توانمندی دست یابند؛ زیرا باید جامعه اینکه زن اساس تربیت خانواده و تربیت در جامعه است، باور کند. برای آن زیرساخت آماده کند.
زیرساخت از مهدکودکها و آموزش و پرورش آغاز میشود. زمانی که ما در مهدکودکها به پسران آموزش میدهیم که به جنس دختر احترام بگذارد و به عنوان یک موجود مقدس به آن نگاه کند، کم کم این شکل از بینش در بستر خانواده توسعه مییابد و مردان خانواده به این باور میرسند که باید نگاه دیگری نسبت به زنان داشته باشند.
بنابراین نظام آموزش و پرورش نقش بسیاری دارد و اگر بخواهیم جامعه قدرتمندی داشته باشیم و آسیبهای اجتماعی کاهش یابد، باید به آموزش و پرورش هم توجه کرد. هنجارهای اجتماعی زمانی دچار اختلال میشود که زیرپا گذاشته شود یا کجروی انجام گیرد.
نیاز به تغییر نگرش زن در جامعه
کجروی زمانی صورت میگیرد که یک نیاز برآورده نشده باشد. بنابراین باید ریشهیابی کرد که چرا این آسیبها ایجاد میشود. وقتی که زنان به باور قدرتمندی و احترام در جامعه برسند، طبیعتا خودباوری در آنها شکل میگیرد.
تابآوری در زنان ایران از قدیم وجود داشته است. به دلیل فرهنگ و باورهای اجتماعی و دینی که از قدیم در جامعه ما وجود دارد، زن خوددار و صبور شناخته میشود و خودبهخود تابآوری را در زنان ایجاد کردهایم.
ما نیاز به یک تغییر نگرش در جامعه داریم. ما زنان تابآوری در جنگ تحمیلی، زلزله و حتی کرونا داشتیم و دیدیم که زنان نقش عمدهای در تابآوری در جامعه دارند. اما این مطلوب نیست بلکه زمانی شرایط مطلوب است که بتوان گفت زنانی داریم که بتوانند نقشآفرینی کنند و زن بتواند ارتباط منطقی بین خانواده و جامعه داشته باشد.
انقلاب صنعتی و سوءاستفاده از زن
انقلاب صنعتی منجر به این شد که نیاز جامعه به کار زنان بیشتر شود و متاسفانه گاهی از نیروی زنان سوءاستفاده میشد. زنان نه نیاز به منابع مالی زیاد دارند و نه نیاز به کارکردن برای خودنمایی و دیده شدن درجامعه دارند؛ بلکه در زن یک نوع مهرورزی طبیعی که مادری است وجود دارد.
حال چه میشود که زن از جایگاه مادری و مهرورزی خود خارج میشود و میخواهد درون جامعه کار کند؟ زیرا این نیاز اولیه زن نیست. طبق تحلیل ویل دورانت مردان مقصر این اتفاق هستند و مردان اگر بیشائبه به زنان مهرورزی کنند، از سرریز محبت آنان به زنان، مهر زنان به سمت تربیت فرزندان میرود.
وقتی که زنان بیدغدغه به کودکان مهرورزی کنند و بچههای خود را در فضای خانواده تربیت کنند، یک خانواده سالم را تربیت کرده و اگر تمامی خانوادههای یک جامعه سالم باشند، درواقع ما یک جامعه سالم داریم.
وقتی فرزندان درون خانواده سیراب از محبت شوند، دیگر نیازی به خودنمایی برای دیده شدن در جامعه ندارند. در خیلی از مسائل کافی است فقط مقداری مسائل را ساده کنیم و زیرساختهایی را برای تحکیم جامعه و خانواده ایجاد کنیم.
زنان، مخصوصا زنان خانه دار، باید خیالشان راحت باد که جامعه آنها را از نظر مالی و بیمهای تامین میکند. اینگونه از آسیبهای پیشرو کمتر متاثر میشوند.
زن و توسعه مهربانی
هلال احمر سازمان بینالمللی است و یکی از اهدافش توسعه مهربانی است. هلال احمر بستر لازم برای کار داوطلبی است. کانون هلال احمر میتواند زمینهای را ایجاد کند که زنان برای انجام کارهای داوطلبانه مشارکت کنند و از این طریق مهربانی را نیز توسعه دهیم.
در جامعه باید جایگاهی برای حضور قدرتمند زنان برای کاهش آسیبهای اجتماعی فراهم شود و نقشآفرینی کنند؛ زیرا زنان در جایگاهی هستند که میتوانند بسیاری از آسیبهای اجتماعی را کاهش دهند و برای آن برنامهریزی کنند.
نقش زن در کاهش آسیبهای اجتماعی
آیا زن میتواند در کاهش آسیب اجتماعی موثر باشد؟
آیا زنان میتوانند آسیبهای اجتماعی کاهش دهند؟ آیا تابه حال شاهد این اتفاق بودهایم؟ زیرا در جامعهشناسی زن را به مثابه یک موضوع آسیبپذیر بررسی میکنیم نه به عنوان یک عضوی که میتواند روی آسیب اجتماعی اثرگذارد و نقش کاهنده داشته باشد.
این عنوان در نشست خلاف گفتههای علمی است که تاکنون مطرح شده است. همیشه شاهد خشونتهایی علیه زنان بوده ایم که نسبت به آنان اعمال میشود. بسته بودن درها به روی آنان زمانی که میخواهند کاری انجام دهند، یکی از مصداقهای خشونت علیه زنان است.
قبل از اینکه به نقش آنان در کاهش آسیبهای اجتماعی بپردازیم باید اول این را بررسی کنیم که آسیب اجتماعی چه هست؟ آسیب اجتماعی را گاهی اوقات با مسئله اجتماعی میشناسند. یعنی مسئله و چیزی که از نظر انسانهای جامعه بررسی میشود و برای قشر زیادی از جامعه حساسیتزا است.
به عبارت دیگر آسیب اجتماعی براساس زمان و مکان ممکن است متفاوت باشد و زمانی که الگویی برای تبعیت وجود نداشته باشد، ما به آن شرایط بی هنجاری میگوییم.
زن و تعریف آسیب در جامعه
تغییر هنجارها در زمان و مکان بعد از مدتی بیهنجاری را به وجود میآورد. زیرا تعریف آسیب تغییر میکند. مثل زنده به گور کردن دختران در زمان قدیم یک رسم متداول بود و کسی خلاف آن کاری را انجام نمیداد. ولی امروزه این یک آسیب بسیار بزرگ است و هرگز پذیرفته نمیشود.
ما امروزه نرخی از آسیبهای اجتماعی داریم. اگر بخواهیم این نرخ را براساس جنسیت در نظر بگیریم، باید برگردیم به اینکه آیا جنسیت زنان و مردان مساوی است یا خیر؟ تقریباً نسبت جنسیت در اکثر کشورها برابر است.
حال در انواع انحرافات اجتماعی زنان چقدر دخیل هستند؟ نرخ زنان در این سبک انحرافات مخصوا انحرافاتی که به خرابکاری در جامعه منجر میشود نزدیک به صفر است. با گذشت زمان این نرخ درحال افزایش است.
زن و از خود بیگانگی
نرخ ازخودبیگانگی، اعتیاد، درخودفرورفتگی و یا خرابکاریهای شهری درمردان بیشتر از زنان است و از بین معتادان ایران ۵.۴ درصد از زنان معتاد هستند. طلاق یکی از عواملی است که زن را در معرض آسیب قرار میدهد و آسیبی که زنان میبینند بسیار بیشتر از مردان است.
همچنین بین بیکاری و آسیبهای اجتماعی رابطه زیادی وجود دارد، اما بازهم زنان آسیب بیشتری میبینند. زنان بیکار در دوران شیوع کرونا بسیار بیشتر از مردان بودند. به طورکلی نرخ مشارکت اقتصادی زنان بسیار پایین هست و این باعث میشود که زن در معرض آسیب قرار گیرد.
بین وضعیت اقتصادی زن و نرخ آسیب زنان رابطه وجود دارد و مشکلات اقتصادی سبب شکلگیری آسیبهایی مثل فحشا، سقط جنین و … میشود. زمانی که وضعیت اقتصادی جامعه دچار بحران میشود، فحشا در زنان افزایش مییابد. بنابراین آسیبهای زنانه و انحرافات زنانه تحت تاثیر وضعیت اقتصادی جامعه قرار دارد.
نخستین قربانی خشونت، زن!
زنان اولین قربانیان خشونتها هستند به خصوص در جنگ ها! در هر بحرانی که مورد بررسی قرار دهیم شاهد این هستیم که زنان بیشتر از اینکه کاهشدهنده آسیبها باشند، پذیرنده آسیب هستند. در آمار جهانی از هر پنج زن یک زن مورد خشونت جنسی یا جسمی قرار میگیرد.
نقش موثر زن در کاهش آسیبهای اجتماعی
چرا زنان میتوانند کاهشدهنده آسیبهای اجتماعی باشند؟ زیرا با وجود اینکه زنان علیرغم اینکه خود در معرض شدیدترین آسیبهای اجتماعی هستند، کمترین نرخ انحرافات را دارند و در بحرانهای اجتماعی مثل شیوع کرونا به اقتدارانهترین شکل عمل کردند.
زنان در بحرانهای اجتماعی مهمترین نقش را ایفا میکنند. زن در شرایط بحرانی توانمندی بسیاری دارد به شرطی که در حوزههای تصمیمگیری هم حضور داشته باشند.