مظاهر دشمن‌ستیزی در سیره فاطمی

صدیقه طاهره (س) نخستین شهیده راه ولایت است که با بصیرت و آگاهی از امام خود در برابر دشمنان دفاع کرد و همه توان خود را در این رابطه به کار گرفت. مهم‌ترین گام‌های اساسی ایشان در برخورد با دشمن عبارتند از:

#دشمن#ستیزی#فاطمی


 ۱. افشاگری و سخنرانی

ایشان در خطبه فدکیه و خطبه‌ای که در جمع زنان مهاجر و انصار ایراد فرمود، به حربه‌های دشمنان و سران سقیفه و نقشه‌های آنان پرداخت و برای همگان ویژگی‌های منکران غدیر را تبیین کرد. گوشه‌هایی از این افشاگری عبارتند از:
الف) نفاق دشمن «فَلَمَّا اخْتارَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ دارُ اَنْبِیائِهِ وَ مَأْوی اَصْفِیائِهِ، ظَهَرَت فِیکُمْ حَسِیکَهُ النِّفاقِ؛ آنگاه که خدا برای پیامبرش خانه انبیا را برگزید، خار و خاشاک نفاق در شما ظاهر شد.»
یکی از بیماری‌های خطرناک که ۱۳ سوره قرآن و بیش از ۳۰۰ آیه به آن اختصاص یافته، پدیده نفاق است.
قرآن کریم می‌فرماید: 
«وَ مِمَّنْ حَوْلَکُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَهِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَیْنِ؛  و گروهی از بادیه‌نشینان که پیرامون تو هستند منافق‌اند و نیز گروهی از اهل مدینه سخت به نفاق پای‌بندند. تو آنان را نمی‌شناسی ولی ما آنان را می‌شناسیم، به زودی آنان را دو بار مجازات می‌کنیم. (مجازاتی با رسوایی در دنیا و مجازاتی به هنگام مرگ)»
رسول خدا (ص) فرمودند:  «أَخَافُ عَلَیْکُمْ کُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ؛  من بر شما از منافق آگاه به بیان می‌ترسم و کسی که سخنانش را می‌شناسید امّا عملش مورد انکار شماست.»
ب) کهنه شدن دینداری «یُسْمَلُ جِلْبَابُ الدِّینِ»
اگر دین نزد مردم به حاشیه رفت ارزش‌های دینی و شخصیت‌های دینی هم به بوته فراموشی سپرده می‌شود.
ج) پیروی از شیطان
«وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ صَارِخاً بِکُمْ، فَوَجَدَکُمْ لِدُعَائِهِ مُسْتَجِیبِینَ؛  شیطان سرش را از مخفیگاه خود بیرون آورد، شما را فراخواند، دید شما پاسخگوی دعوت او هستید.»
دشمن بر دو قسم است: داخلی مانند هوای نفس، غضب، شهوت و بیرونی مانند شیطان که دشمن قسم خورده است. حضرت زهرا (س) شاخصه دیگر پیروان سقیفه را عبور از خط الهی و پیروی از شیطان می‌داند.
د) پشت کردن به قرآن
«وَ أَنَّى تُؤْفَکُونَ؟ وَ کِتَابُ اللَّهِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ، أُمُورُهُ ظَاهِرَهٌ وَ أَحْکَامُهُ زَاهِرَهٌ وَ أَعْلاَمُهُ بَاهِرَهٌ؛ چرا بیراهه می‌روید در حالی‌که کتاب خدا در میان شماست، مطالبش روشن، احکام آن درخشان و نشانه‌های هدایت آن آشکار است.»
هـ) پیروی از حکم جاهلیت
«أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ؛  آیا آنها حکم جاهلیّت را (از تو) می‌خواهند؟»

  ۲. تحریم

گام دیگر ایشان در برخورد با دشمن تحریم بود. فرمود: «وَ اللَّهِ لاَ أُکَلِّمُکُمَا مِنْ رَأْسِی کَلِمَهً حَتَّى أَلْقَى رَبِّی فَأَشْکُوَکُمَا بِمَا صَنَعْتُمَا بِی؛  سوگند به خدا بعد از این با شما دو نفر حتی یک کلمه سخن نمی‌گویم تا به ملاقات خدا بشتابم و شکایت شما را نزد خدا ببرم که شما با خدا (دین خدا) و من چه کردید.»
ایشان اجازه نماز به آنها نداد، وصیت کرد در تشییع و دفن او حاضر نشوند.
«إِذَا تُوُفِّیتُ لاَ تُعْلِمْ أَحَداً… وَ لاَ تُعْلِمْ قَبْرِی أَحَداً». 


 ۳. گریه‌های عاطفی

گریه‌های حضرت زهرا (س) در مکان‌های مختلف برای فقدان پیامبر(ص) و مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) یکی از روش‌ها برای مبارزه با دشمن بود؛ به همین دلیل از گریه‌های ایشان نگران بودند و واکنش نشان دادند. هنگامی که امّ‌سلمه [۲۹] بر حضرت وارد شد از حال و وضعیت ایشان سؤال کرد، حضرت زهرا (س) فرمودند: 
«أَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرَبٍ فُقِدَ النَّبِیُّ (ص) وَ ظُلِمَ الْوَصِیُّ وَ هُتِکَ وَ اللَّهِ حُجُبُهُ؛  صبح کردم در میان خون شدید و اندوه عظیم در حالی‌که پیامبر (ص) از دستم رفته و وصی او مظلوم واقع شده و حرمت‌ها شکسته شده است. »
 4. حضور در صحنه مبارزه

ایشان نه تنها خطبه خواند و تحریم کرد بلکه چهل شب به خانه مهاجر و انصار رفت و آنان را به مبارزه با دشمن و دفاع از حق دعوت کرد.
 5. تهدید به نفرین

هنگامی که امیرالمؤمنین علی (ع) را به مسجد بردند بین جمعیت آمد و فریاد زد:
«لَوْ لاَ أَنِّی أَکْرَهُ أَنْ یُصِیبَ الْبَلاَءُ مَنْ لاَ ذَنْبَ لَهُ لَعَلِمْتَ أَنِّی سَأُقْسِمُ عَلَى اللَّهِ ثُمَّ أَجِدُهُ سَرِیعَ الْإِجَابَهِ؛  سوگند به خدا اگر کراهت نداشتم که مردم بی‌گناه گرفتار بلا شوند نفرین می‌کردم، آنگاه می‌فهمیدی که نفرین من چه زود تحقق می‌یابد.»
هنگامی که وارد مسجد نیز شد فرمود: «یقین بدانید ناقه صالح [۳۰] در نزد خدا از من گرامی‌تر و فرزندان ناقه از فرزندان من ارزشش بیشتر نبود. موی سرم را پریشان می‌کنم، گریبان چاک داده و کنار قبر رسول خدا (ص) می‌روم و نفرین می‌کنم.» اینجا بود که حضرت علی (ع) سلمان را فرستاد تا مانع حضرت شود و حضرت فرمودند: «أَرْجِعُ وَ أَصْبِرُ وَ أَسْمَعُ لَهُ وَ أُطِیعُ؛  برمی‌گردم و صبر می‌کنم و سخن علی را گوش داده و اطاعت می‌کنم.»
جمع‌بندی آنچه ذکر شد گوشه‌ای از مشی حضرت زهرا (س) در مبارزه با دشمن و معرفی دشمن بود. درس مهم این مبارزه آن است که مردم همواره باید بیدار باشند، دشمن را بشناسند، جدی بگیرند و در برابرش موضع شفاف داشته باشند.
پی نوشت:  [1] «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُم مِّنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِن کُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّهِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَ مَا أَعْلَنتُمْ وَ مَن یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ»؛ ممتحنه، ۱.
[۲] المفردات راغب، واژه عدو. [3] غررالحکم، ص۷۴۶.
[۴] «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ»؛ فاطر، ۶. [5] «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَ أَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَّکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِن تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»؛ تغابن، ۱۴.
[۶] «وَ مَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ»؛ توبه، ۱۱۴. [7] «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»؛ تحریم، ۱۰.
[۸] «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِیَاءَ حَتَّىٰ یُهَاجِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَ لَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِیًّا وَ لَا نَصِیرًا»؛ نساء، ۸۹. [9] من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۵۲.
[۱۰] «وَ مِمَّنْ حَوْلَکُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَهِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِیمٍ»؛ توبه، ۱۰۱. [11] «فَإِنَّهُ لاَ سَوَاءَ إِمَامُ الْهُدَى وَ إِمَامُ الرَّدَى وَ وَلِیُّ النَّبِیِّ وَ عَدُوُّ النَّبِیِّ وَ لَقَدْ قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنِّی لاَ أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لاَ مُشْرِکاً أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَمْنَعُهُ اللَّهُ بِإِیمَانِهِ وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْکِهِ. وَ لَکِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ کُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ»؛ نهج‌البلاغه، نامه ۲۷، ص۳۸۵.
[۱۲] بحارالانوار، ج۲۹، ص۲۳۵. [13] «أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ»؛ مائده، ۵۰.
[۱۴] علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۸۵؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۰۱. [15] دلائل الامامه طبری، ص۴۴.
[۱۶] «وَ دَخَلَتْ أُمُّ سَلَمَهَ عَلَى فَاطِمَهَ (س) فَقَالَتْ لَهَا کَیْفَ أَصْبَحْتِ عَنْ لَیْلَتِکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَتْ أَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرَبٍ فُقِدَ النَّبِیُّ (ص) وَ ظُلِمَ الْوَصِیُّ وَ [هُتِکَ‏] وَ اللَّهِ حُجُبُهُ أَصْبَحَتْ إِمَامَتُهُ مُقْتَصَّهً عَلَى غَیْرِ مَا شَرَعَ اللَّهُ فِی التَّنْزِیلِ وَ سَنَّهَا النَّبِیُّ فِی التَّأْوِیلِ وَ لَکِنَّهَا أَحْقَادٌ بَدْرِیَّهٌ وَ تِرَاتٌ أُحُدِیَّهٌ کَانَتْ عَلَیْهَا قُلُوبُ النِّفَاقِ مُکْتَمِنَه لِإِمْکَانِ الْوُشَاهِ فَلَمَّا اسْتُهْدِفَ الْأَمْرُ أَرْسَلَتْ عَلَیْنَا شَآبِیبَ الْآثَارِ مِنْ مَخِیلَهِ الشِّقَاقِ فَیَقْطَعُ وَتَرَ الْإِیمَانِ مِنْ قِسِیِّ صُدُورِهَا وَ لَیْسَ عَلَى مَا وَعَدَ اللَّهُ مِنْ حِفْظِ الرِّسَالَهِ وَ کَفَالَهِ الْمُؤْمِنِینَ أَحْرَزُوا عَائِدَتَهُمْ غُرُورَ الدُّنْیَا بَعْدَ انْتِصَارٍ مِمَّنْ فَتَکَ بِآبَائِهِمْ فِی مَوَاطِنِ الْکُرُوبِ وَ مَنَازِلِ الشَّهَادَاتِ»؛ مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۲، ص۲۰۵. [17] «إِنَّ فَاطِمَهَ (س) لَمَّا أَنْ کَانَ مِنْ أَمْرِهِمْ مَا کَانَ أَخَذَتْ بِتَلَابِیبِ عُمَرَ فَجَذَبَتْهُ إِلَیْهَا ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ یَا ابْنَ الْخَطَّابِ لَوْ لَا أَنِّی أَکْرَهُ أَنْ یُصِیبَ الْبَلَاءُ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ لَعَلِمْتَ أَنِّی سَأُقْسِمُ عَلَى اللَّهِ ثُمَّ أَجِدُهُ سَرِیعَ الْإِجَابَهِ»؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۰.
[۱۸] بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۲۷.
منبع: برگرفته از کتاب سخن آرای ۴ (آموزه های فاطمی، سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.