راهکار های برخورد با مشکلات در زندگی فردی

برای عبور ازمشکلات زندگی راه های بسیاری را می شود بیان کرد. ولی مهم آن است کدام یک از راه های حل مشکلات می تواند آسیب کمتری را بر انسان وارد کند.

#راه_های#برون#رفت#از_مشکلات

شناخت دنیا و ویژگی های نهفته در آن راه برون رفت از مشکلات است. 

زندگی در دنیا گویی آمیخته شده با سختی ها و رنج هایی که راه گریزی از آن نیست. شادی و غم ها در دنیا به هم آمیخته شده است. اما آنچه مهم است درک درست در مورد مشکلات و دریافت راه برون رفت از آنهاست. باید این را توجه داشت که سختی های دنیا، امر ماندگاری نیست بلکه می توان با به کارگیری روش هایی آن ها را به سادگی و آرامش تبدیل کرد.

در سوره انشراح خدای متعال می فرماید: «فان مع العسر یسرا* ان مع العسر یسرا» که بنابر نظر بسیاری از مفسران این آیه اشاره دارد که همراه هر سختی ای راحتی است نه اینکه بعد از عبور از سختی ها، آسانی خود را نشان می دهد.

می توان از آیه این را برداشت کرد که بلاها و مشکلاتی که در زندگی انسان بدان گرفتار می شود، می تواند زمینه ساز رهایی او از قید و بندهایی باشد که او خود را بدان گرفتار کرده است. بلا برای مومن از هر نوعی که باشد یا ترفیع درجات است و مقام ایمان او را ارتقا می دهد و یا باعث بخشش گناهانش است.  از همین روی مومن در گرفتاری ها و مشکلات، دل به ندانم کاری نمی دهد. بلکه با توکل بر خدای متعال، اقدام به کشف راه برون رفت از مشکلات می کند.

در این نوشتار برآنیم به بیان راه های برخورد با مشکلات زندگی، از نگاه دین و علوم اجتماعی بپردازیم. امیدست که این مطالب بتواند در زندگی تک تک افراد جامعه مان مورد استفاده قرار گیرد.

راه های برخورد با مشکلات زندگی

۱)درک خیریت مشکلات زندگی  

اولین مرحله در راه برخورد مناسب با مشکلات در زندگی درک برخی از موارد است. انسان باید این را بداند که اینجا دنیاست و آمیختگی خاصی میان خوشی ها و ناخوشی ها در آن وجود دارد واصل لذت بردن و دنیای بدون ناخوشی را باید در دنیای دیگری که از آن به بهشت تعبیر می شود، بجوید. از همین روی شناخت این دنیا به او کمک خوبی می کند که در درگیری با مشکلات به راحتی فرو ننشیند و کاسه چه کنم چه کنم به دست نگیرد.

دومین چیزی که در این مرحله باید بیاد داشته باشد آن است که منشاء همه اتفاقات در این عالم، خدایی است که افعالش دارای حکمت است.

از نظر لغوی حکمت به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح است. به همین جهت افسار اسب را «حکمه» می‌گویند زیرا اسب را از سرکشی و تمرد باز می‌دارد و او را مطیع و رام می‌سازد.[۲] در ادبیات قرآنی معنایی که برای این کلمه استفاده شده است نیز به همین معناست. علامه طباطبایی (ره) در کتاب گرانسنگ «المیزان فی تفسیر القرآن الکریم» می گوید: «حکیم به معنای متقن کار، و کسی است که هیچ عملی از وی از جهل و گزاف ناشی نمی‌شود، هر چه می‌کند با علم می‌کند، و مصالحی را در نظر می‌گیرد.» ایشان در جای دیگری بیان می دارد: «حکیم کسی است که کار را جز به جهت مصلحت انجام نمی‌دهد، بلکه هر کاری صورت می‌دهد به خاطر این است که دارای مصلحتی است که انجام دادنش را بر ندادنش ترجیح می‌دهد.»

این کلمه مجموعا ۹۷ بار در قرآن کریم به کار رفته است که فقط در پنج مورد صفت قرآن و در یک مورد صفت امر آمده، بقیه هم (۹۱ مورد دیگر) درباره حکیم بودن خداوند سبحان است.

با درک درستی از معنای «حکمت» و «حکیم» می توان پی برد که هر آنچه در عالم اتفاق می افتد از منشایی است که خیریت در آن است و مصلحتی عقلایی بر این اتفاق حاکم است. از همین روی در واژگان دینی چیزی به نام «شانس» معنا ندارد.

پس بهتر آن است که آدمی در اولین گام در مواجه با مشکلات، سرمنشاء خیر بودن آن را درک کند و بدین توجه داشته باشد که خدای حاکم، حکیم است و ناظر مشکلات و سختی های او در زندگی است.

۲)صبر در مشکلات

برای اینکه بتوانید به خوبی از مشکلات زندگی عبور کنید، در مقام نخست لازم است صبر را پیشه خود سازید. صبر کردن به معنای بی خیالی برای حل مشکل نیست. صبر، اولین مرحله برای عملی برای مدیریت مشکلات است. صبر باعث این می شود که آدمی در برابر مشکلات کاری که عقلانی نباشد را از خود نشان ندهد و کاری نکند که فردا از کرده خود پشیمان شود.

در روایتی از امام علی (علیه السلام) به نقل از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) اینگونه نقل شده که فرمودند: «صبر بر سه قسم است: صبر در مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از گناه، پس هر که بر مصیبت صبر کند تا آن را با تسلى خوبى رد کند، خدا برایش ۳۰۰ درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر باندازه فاصله میان آسمان و زمین باشد و هر که بر طاعت صبر کند خدا برایش ۶۰۰ درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر باندازه فاصله میان قعر زمین تا عرش باشد و هر که از گناه صبر کند، خدا برایش ۹۰۰ درجه نویسد که میان هر دو درجه باندازه فاصله میان قعر زمین تا پایان عرش باشد.» صبر این توان را به انسان می دهد که ازهیجاناتی که ممکن است به خود و دیگری آسیب برساند، دوری کند. صبر به انسان این فرصت را به انسان می دهد که از میان راه های عبور از مشکلات بهترین ها را برگزیده و به کار گیرد. از همین روی صبر (به اندازه) را باید اولین گام عملی برای عبور از مشکلات دانست.

یکی از راه های برون رفت از مشکلات، درک درست مشکل و نوع آن است. 

۳)شناخت استعدادها و توانایی های خود

گام دیگر در حل مشکلات، شناخت توانایی ها و استعدادهای بالقوه و بالفعل خود است. این شناخت به انسان این کمک را می کند که درک درستی از توانایی های خود داشته باشد. اگر توان و استعداد انسان بیش از مشکل بوجود آمده باشد در این مورد دیگر انسان نیاز به یاری و کمک رسانی دیگران برای حل مشکل ندارد ولی اگر مشکل و یا مشکلات به وجود آمده برای او بیش از توان جسمی و روحی او باشد، باید از توان و قدرت دیگران نیز بهره جست.

این شناخت لازم است مدت ها قبل تر از برخورد با مشکلات صورت بگیرد. ولی حال با رسیدن مشکلات هم دریافت این شناخت دیر نیست. شاید حکمت وارد شدن این مشکلات این باشد که آدمی ظرفیت های خود را بهتر و  کامل تر بشناسد.

انسان، توانایی برخورد با مشکلاتی بیش از این مشکلات دنیایی را دارد، چرا که انسان برای دنیایی فراخ تر و گسترده تر از این دنیا آفریده شده است. در شعری منسوب به امام علی (علیه السلام) می توان این مفهوم را به دست آورد. ایشان می فرماید: « تَحْسَبُ [تزعم] أَنَّکَ‏ جِرْمٌ‏ صَغِیرٌ  وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ؛ آیا گمان می‏کنى که تو موجود کوچکى هستى در حالى‌که دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!» توجه به این نکته بسیار می تواند به افزایش عزت نفس و نیز اعتماد به نفس انسان کمک کند.

انسانی که توان خود را بیش از مشکل ببیند، بهتر و آسان تر می تواند از سیل مشکلات عبور کرده و به قله رفیع موفقیت گام نهد. مشکلات دنیایی اینگونه نیست که بتواند انسان را به زانو در آورد. اگر می بینید برخی افراد با وارد شدن مشکلات این حالت را یافته اند و به زانو درآمده اند، علت را باید در عدم توجه به همین  گام ها و مراحل دانست. انسانی که برای خود عزت نفسی قائل نباشد و یا اعتماد به نفس ناکافی داشته باشد نمی تواند تمام قوای خود را برای مواجه با مشکلات به کار گیرد.

۴)شناخت نوع مشکل

شناخت نوع مشکل گاه از همه مراحل دیگر مهم تر است. گاه ممکن است چیزی را به اشتباه مشکل برداشته کرده ایم. گاه نوع مشکل به گونه ایست که نیاز به بهره گیری از انرژی زیاد جسمی و روانی نیست. از همین روی مهم است که بعد از شناخت درست خود و استعدادها، لازم است که مشکل نیز به درستی درک شده و نوع آن تشخیص داده شود.

مشکلات گاه مشکلات جسمی است؛ گاه اجتماعی؛ گاه اقتصادی و … مهم آن است که این مشکلات به درستی شناخته شود تا راه کارهای منطبق با آن مشکل به درستی مورد استفاده قرار گیرد. در جایی که مشکل جسمی است باید به دنبال راه های درمانی پزشکی رفت و در جایی که مشکل روحی و روانی است باید به دنبال راه هایی رفت که به درمان اختلالات روانی کمک می کند.

۵)مشورت با دیگران

همانطور که بیان شد گاه برخی از مشکلات بیشتر از توان فکری و جسمی انسان هستند. از همین روی لازم است که از توان فکری و جسمی دیگران برای حل مشکلات بهره جست. مشورت با دیگران دارای فواید بسیاری است که در متون دینی به برخی از آنها اشاره شده است.

  1. بهره جستن از افکار و تجربیات دیگران که ممکن است به رایگان نیز به دست نیاورده باشند.
  2. شناسایی خطاهای خود در انتخاب راه های حل مشکل
  3. دست یابی به راه کارهای مناسب
  4. پیشگیری از پشیمانی
  5. مبارزه با تکبر و استبداد رای و دوری از آسیب های احتمالی این نوع از رفتارها
  6. هدایتگری
  7. کامروایی و رسیدن به موفقیت

این موارد تنها بخشی از فواید مشورت با دیگران به شمار می آید. به خاطر همین فواید و ثمرات هست که در متون دینی اعم از قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) سفارش به مشورت با افراد متبحر و خردمند شده است.

امام علی(علیه السلام) فرمودند: «مشورت‌کننده کامیاب و رستگار خواهد شد.»

شاید راهی به راحتی مشورت با دیگران نتواند انسان را از مشکلات رهایی بخشد.  منتهی در این مورد باید توجه داشت که با چه کسی مشورت می شود. گاه مشورت با انسان ساده و نیز ترسو ممکن است خود مشکلی دو چندان را برای انسان به همراه داشته باشند.

امام علی (علیه السلام) در نامه خود به مالک اشتر اینگونه بیان می دارند: «در مشورت کردن خود افراد بخیل را دخالت مده که تو را از نیکی و کار خیر بازداشته و تو را از فقر می‌ترساند و نیز با آدم ترسو مشورت مکن که تو را در انجام کارها سست می‌کند و همچنین شخص حریص را داخل در شور قرار مده که حرص، ستم کردن را در نظرت آرایش می دهد».

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.