والدگری و مولفه های فرزندپروری (بخش دوم)

خطاهای رایج در والدگری و والدگری مثبت دومطلب مهم در بحث والدگری است.

خطاهای#والدگری

دروغ گفتن به فرزندان، یکی از خطاهای رایج در امر تربیت فرزندان است. 

خطاهای رایج در والدگری

در الگوهای امروزین والدین در امر فرزندپروری، خطاهایی وجود دارد که برآنیم به برخی از این موارد اشاره کنیم.

خطای اول) عدم پذیرش نقش والدگری از سوی فرزندان؛ که این مورد می تواند به خاطر عدم قاطعیت والدین در فرزندپروری و یا سستی ایشان در به کارگیری های شیوه های درست تربیت باشد. والدینی که مبتلا به اختلالات شخصیت هستند نیز ممکن است، نقش آنان در والدگری جدی گرفته نشود.

خطای دوم) بدانگاری کودکان به خاطر رفتارهای نادرست ایشان. در این موارد باید میان رفتار کودکان و شخصیت ایشان جدایی قائل شد و آن را بیان کرد. به این معنا که تو خوب هستی ولی این کاری که کردی مناسب شخصیت تو و خوبی های تو نیست.

خطای سوم) زیاده روی در سرزنش فرزندان. در روایتی امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده اند: «الإفراطُ فی المَلامَهِ یَشُبُّ نارَ اللَّجاجَهِ؛ زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می سازد»

خطای چهارم) خطای مهم نبودن فرزند: برخی از والدین، به خصوص والدینی که شیوه والدگری مستبدانه را برگزیده اند، اهمیتی به نظرات و اندیشه های فرزند خود نمی دهند. این یکی از مهم ترین و رایج ترین خطاها در شیوه های والدگری در عصر گذشته می باشد. در این مورد بهتر است که حرفها و پیشنهادات کودک به درستی شنیده شود و در صورت نادرست بودن آن، دلایلی منطقی که در توان فهم او باشد به او گفته شود.

خطای پنجم) انتظار بیش از حد: این خطا در صورتی رخ می دهد که والدین از فرزند خویش انتظارات بی جا و دور از توان او را داشته باشند که این خطا، باعث دوری والدین از فرزندان می شود و می تواند زمینه ساز از بین رفتن اقتدار والدین در نزد ایشان شود.

خطای ششم) سوء استفاده از قدرت: برخی از والدین از اقتداری که دارند سوء استفاده می کنند و همین امر باعث آن می شود که فرزندان از حضور در نزد ایشان، گریزان باشند. قدرت ابزاری است در جهت والدگری صحیح که اگر از آن به درستی استفاده نشود، کارکردهای آسیب زایی را در تربیت فرزندان به همراه خواهد داشت.

خطای هفتم) دروغ گفتن به فرزندان.

خطای هشتم) برچسب زنی: برخی از والدین با به دست آوردن اندکی از علم روانشناسی و مباحث آسیب شناسی روانی، به راحتی به فرزند خود برچسب اختلالات روانی می زنند در حالیکه این امر، نیاز به دانش کافی و به کارگیری ابزار مناسب است.

والدگری مثبت                                            

برنامه والدگری مثبت، یک برنامه راهبردی چند سطحی و درباره فرزندپروری و با رویکرد پیشگیرانه و حمایتی نسبت به خانواده ها بوده است که توسط ساندرز و همکاران او در دانشگاه کوییزلند در استرالیا تدوین شده است. هدفی که از برنامه والدگری مثبت وجود دارد این است که از بروز اختلالات رفتاری، رشدی، عاطفی در کودکان از طریق بالابردن سطح دانش، مهارت ها و اعتماد به نفس والدین، بکاهد.

آنچه در این میان اهمیت دارد روش و سطوحی است که در والدگری مثبت وجود دارد. در این برنامه از اصول یادگیری اجتماعی بهره گرفته می شود و بر ۵ سطح برای والدین کودکان و نوجوانان میان تولد تا ۱۶ سالگی بنا نهاده شده که هدف آن افزایش خودکفایی و خودکارآمدی والدین در کنترل رفتار والدگری است.

سطح اول) آموزش های عمومی و همگانی از طریق رسانه های جمعی، شبکه های مجازی، سمینارها و جلسات عمومی صورت می گیرد.

سطح دوم) مداخله مراقبتی-بهداشتی اولیه برای والدینی است که کودکان ایشان دارای مشکلات رفتاری خفیف هستند.

سطح سوم) در این مداخله والدین فرزندانی مورد مخاطب هستند که کودکان ایشان دارای مشکلات رفتاری خفیف تا متوسط هستند که در آن به آموزش الگوهایی در جهت مدیریت یک رفتار خاص یا نگرانی رشدی به صورت انفرادی صورت می گیرد. این سطح در سه جلسه برگزار می شود.

سطح چهارم) والدینی که در این سطح قرار می گیرند والدینی هستند که فرزند ایشان مبتلا به مشکلات شدید رفتاری هستند. این سطح از مداخله، نیاز به برگزاری ۸ تا ۱۰ جلسه است.  

سطح پنجم) سطح پنجم، یک برنامه مداخله رفتاری برای خانواده است که دربرگیرنده والدینی است که علاوه بر مشکلات فرزندپروری، خود نیز دچار سایر مشکلات خانوادگی، همچون تعارضات زناشویی، خیانت والدین، افسردگی و اختلالات شخصیت هستند. در این سطح غالباً مداخلاتی شامل ۱۲ تا ۱۶ جلسه آموزشی و مشاوره ای می شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.