ریشه ناملایمات و آسیب های اجتماعی در انسجام خانواده
علوم جدید روانشناسی، جامعهشناسی و منابع دینی با انجام پژوهشهای میدانی در خصوص آسیبهای اجتماعی به این واقعیت رسیدهاند که ریشه ناملایمات فردی و اجتماعی و کجرویهای جامعه ریشه در تربیت خانواده و انسجام خانواده دارد.

به گزارش افسران و به نقل از مقام قضائی، جایگاه قدسی که خانواده به عنوان یک نهاد مقدس در نظر اسلام دارد امروزه رنگ باخته؛ لذا افراد یا تن به ازدواج به موقع نداده یا در انتخاب شریک زندگی همسان گزینی و کفویت را لحاظ نمیکنند و به این دلیل که توجه لازم به جایگاه خانواده ندارند به راحتی با طلاق خصوصاً از نوع توافقی آن کانون خانواده را متلاشی میکنند.
یکی از کارکردهای خانواده در اسلام زاد و ولد و توالد و تناسل است، اما امروزه به لحاظ ترویج فرهنگ منحط غرب فرزند که هدیه الهی و نعمت خدادادی است را با جایگزینهای سخیف مانند حیوانات عوض کرده و به جای فرزند حیوان نگهداری میکنند؛ صرف نظر از این که کاهش جمعیت ضربه سهمگینی بر پیکره نظام اسلامی است و حتی تهدیدات امنیتی به دنبال دارد؛ لذا با وضع قانون حمایت خانواده و جوانی جمعیت، قانون گذار در صدد حمایت از مقوله فرزندآوری است اما این مهم به لحاظ ترویج غلط شعار « فرزند کمتر زندگی بهتر» چنان در وجود خانوادهها رسوخ کرده که حتی خانوادههایی که تا حدودی متدین هستند از آینده فرزند ترسیده و فرزندآوری ندارند.
علوم جدید روانشناسی و جامعهشناسی با انجام پژوهشهای میدانی در خصوص آسیبهای اجتماعی به این واقعیت رسیدهاند که ریشه ناملایمات فردی و اجتماعی و کجرویهای جامعه ریشه در تربیت خانواده و انسجام خانواده دارد و این عقیده و سخن صرفا نتیجه پژوهش جامعهشناسان و روانشناسان نیست بلکه خمیر مایه دینی دارد؛ حتی فراتر از فضای خانواده و بعد از تولد فرزند اسلام از عالم رحم و دوران بارداری مادر و سرنوشت فرزندی که آینده او گره خورده با کیفیت زندگی مادر و اعتقادات و باورهای او در دوران بارداری و شیردهی.
پیامبر اسلام(ص) میفرمایند که “السعید سعید فی بطن امه والشقی شقی فی بطن امه؛ شقی کسی است که در شکم مادرش شقی شده است و سعید آن کسی است که در شکم مادر شقی باشد”. در روایت دیگر ایشان میفرمایند: “کلُّ مُولُود یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَهِ حَتی یَکُونَ اَبَواهُ یُهَوِدّانِهِ وَ یُنَصِّرانِه؛ هر نوزادی بر فطرت توحید و اسلام متولد میشود؛ و این فطرت همچنان ادامه دارد تا پدر و مادر او را به آیین یهود و نصرانیت بار آورند”.
فارغ از این وقتی خانوادهای متزلزل یا از هم پاشیده است؛ نسبت به امور تربیتی فرزند دقت و مراقبت نیست خصوصا غفلتی که امروزه والدین نسبت به آسیبهای فضای مجازی بر روح و روان فرزندان دارند؛ به ویژه با شکاف نسلی بین نسل قدیم یا والدین و نسل جدید متأسفانه شاهد اتفاقات ناگواری از ارتکاب جرائم توسط فرزندان هستیم.
آنچه امروزه در خانوادههای نامتعادل و متزلزل به چشم میخورد عدم وجود صداقت است و اگر صداقت بین زوجین باشد شاهد از هم پاشیدن کانون گرم خانوادهها نیستیم چرا که با وجود این ویژگی در زندگی اختلافات محیط خانه و خانواده با گفتمان و رفتار صادقانه حل و فصل خواهد شد و با رفتار صادقانه هر گونه سوء ظن به همسر رفع میشود.
وقتی اختلاف برطرف شد دیگر تنش و مشاجرهای رخ نخواهد داد و شاهد طلاق در خانوادهای که صداقت وجود دارد نخواهیم بود؛ بنابراین مشکل در همین عدم صداقت و تناقض رفتار با گفتار در فضای زندگی مشترک است.
معضلی به نام دخالت اطرافیان در زندگی
یکی از عوامل تنش زا که فضای زندگی را ملتهب وحتی منجر به از هم پاشیدن زندگی زوجین میشود دخالت اطرافیان در زندگی است؛ هیچ والدی طلاق فرزندش را دوست ندارد اما این که والدین گاهاً نمیدانند در موضوعات جزئی از اختلاف زوجین نباید اصلا ورود کنند و حل آن را به زوجین باید بسپارند اما میبینیم به محض وقوع اولین جرقههای اختلاف ورود کرده و تعیین تکلیف میکنند غافل از این که پیامد این دخالت تشدید اختلاف زوجین و تنش در زندگی است.
توصیهای هم که به زوجین خصوصاً زوجین جوان می شود این است که اولاً مهارتهای ارتباطی و حل تعارض را باید فراگرفته و در زندگی پیاده کنند؛ در ثانی اگر با گفتمان فیمابین مشکل و مسائل زندگی حل نشد گام بعدی قضایی کردن اختلافات نباشد یعنی راه دادگاه را برای طرح دعوی و شکایت را دنبال نکنند چراکه این امر فضای زندگی را بیشتر ملتهب میکند بلکه قبل از مراجعه به دادگاه بر مشاوره تأکید داریم.
متأسفانه فرهنگ رجوع به مشاور و باورمندی ضرورت رجوع به مشاور برای حل و فصل اختلافات زندگی که بیشتر نشأت گرفته از فقر مهارتهای ارتباطی است به مثابه رجوع به پزشک برای معالجه امراض جسمی وجود ندارد، اما تصور اشتباهی که وجود دارد خلط میان روانشناس و روانپزشک است و به همین دلیل تا به فرد پیشنهاد رجوع به مشاور میشود واکنش نشان میدهد.
باید فرهنگ رجوع به مشاوره و ضرورت رجوع به مشاور ترویج شود و لازم است بر تعداد مراکز مشاوره واجد صلاحیت افزوده شود تا به خصوص برای اقشار ضعیف و کم برخوردار مراجعه به مشاوره سهل شود؛ مراکز مشاوره رایگان در دسترس بوده و برای تامین هزینههای مشاوره، این مهم مانند امراض و مشکلات جسمی تحت پوشش بیمهها قرار بگیرند.