آسیب شناسی افزایش بیکاری در جامعه/سونامی بیکاری
وقتی سخن از کار به میان میآید، فقط بحث از منابع درآمدی نیست، بلکه از طریق کار کردن، انسان خود را بازآفرینی و احیا میکند. در واقع از طریق افزایش نرخ بیکاری در کشور، انسانها از بازآفرینی و بازسازی شخصیت خود محروم شدهاند.
امروزه “بیکاری” در کشور ما یکی از جدیترین معضلات اجتماعی محسوب میشود که روند فزایندهی آن سیر صعودی به خود گرفته و از این رو، جامعهشناسان را با نگرانیهای بسیاری مواجه کرده است.
باید توجه داشت که رابطه تنگاتنگا و مستقیمی بین مبحث بیکاری و گرایش افراد به انواع آسیبهای اجتماعی وجود دارد. به بیان دیگر، بیکاری در هر جامعهای آسیبها و نتایج منفی مختص به خود را دارد که عمدتا در حوزهی اجتماعی و بروز و ظهور انواع بزه مشاهده میشود.
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در زمستان ۱۴۰۱ به ۹.۷ درصد رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۰.۳ درصد افزایش داشته است. اقتصاددان و کارشناس بازار کار معتقد است که افزایش نرخ رشد بیکاری در ایران قابل پیشبینی بوده، چرا که روند اقتصادی کشور در سالهای گذشته نشانههایی داشت که گواه افزایش جمعیت بیکار بود.
بیکاری علاوه بر کمشدن وابستگیهای خانوادگی و خویشاوندی در روابط اجتماعی نیز تاثیر گذاشته و باعث عدم اعتماد به نفس در شخص بیکار شده و این روابط را دچار از همگسیختگی مینماید.
علل افزایش بیکاری در جامعه
عوامل فراوانی در ابعاد مختلف حوزههای اقتصادی، اجتماعی برای بیکاری وجود دارد که مهمترین آنها؛ سوءمدیریت در توزیع فرصتهای شغلی، واردات بیرویه، قاچاق کالا، عدم حمایت از صنعت و تولیدات داخلی و نیز عدم توجه جوانگرایی است.
معضل بیکاری نیز در شکلگیری و بسترسازی بسیاری از هنجارشکنیها و بزهکاریهای اجتماعی موثر است که میتوان به مهمترین آنها چنین اشاره کرد: اختلافات خانوادگی و طلاق، سرقت، افزایش خشونت اجتماعی و فروش اعضای بدن.
دکتر جواد میری” (جامعهشناس)، در این راستا میگوید: “در عصر حاضر یک چرخش بزرگ از دوران کشاورزی به دوران فناوری رخ داده و وضعی کاملاً متفاوت را برای انسان رقم زده است. به عقیده جامعهشناسان وقتی سخن از کار به میان میآید، فقط بحث از منابع درآمدی نیست، بلکه از طریق کار کردن، انسان خود را بازآفرینی و احیا میکند. در واقع از طریق افزایش نرخ بیکاری در کشور، انسانها از بازآفرینی و بازسازی شخصیت خود محروم شدهاند.
در این میان باید توجه داشت که بالاترین آمار معتادین مربوط به افراد بیکار است، این قبیل افراد برای تامین مواد مخدر مورد نیاز خود دست به انواع بزه، بالاخص دزدی میزنند.
آسیبهای بیکاری بر جامعه
تاثیرات منفی بیکاری در کشور بسیار نگرانکننده است و در صورت استمرار این پدیده چه در بُعدفردی و چه بُعداجتماعی باعث تخریت اعتبار آنها میشود. بیکاری در هر کشوری عواقب زیادی را در بردارد که بهطور اجمالی بهبرخی از آنها اشاره میکنیم:
– آسیبهای روحی و روانی: بیکاری نقش ویران کنندهای بر زندگی فرد ایفا میکند و افراد بیکار بیشتر دچار آسیبهای روحی و روانی میشوند.
– کاهش مهارتهای شغلی: همانطور که تکرار فعالیتهای حرفهای باعث ارتقاء مهارت میشود، عدم تکرار در بلندمدت باعث کاهش مهارت شغلی در فرد میشود.
فرد بیکار هرگونه انگیزه و آیندهنگری را از دست داده و دچار یاس و نومیدی میشود و در دوره بلندمدت هرگونه انگیزه اشتغال در فرد از میان میرود.
– کمرنگ شدن ارزشهای فرهنگی و اجتماعی: شواهد حاکی از آن است، زمانی که نرخ بیکاری بالا میرود منحنی رشد ارزشهای فرهنگی و معنوی در جامعه سیر نزولی را طی خواهد کرد.
– تضعیف روابط اجتماعی: بیکاری علاوه بر کمشدن وابستگیهای خانوادگی و خویشاوندی در روابط اجتماعی نیز تاثیر گذاشته و باعث عدم اعتماد به نفس در شخص بیکار شده و این روابط را دچار از همگسیختگی مینماید.
– کاهش انگیزههای کاری: فرد بیکار هرگونه انگیزه و آیندهنگری را از دست داده و دچار یاس و نومیدی میشود و در دوره بلندمدت هرگونه انگیزه اشتغال در فرد از میان میرود.
راهکارهای کاهش نرخ بیکاری در جامعه
برای کاهش معضل بیکاری در کشور از طُرق مختلفی میتوان اقدام کرد که در راستای حرکت موثر بر چرخهی اقتصادی کشور باشد. ضروری است، دولت با بررسیهای همهجانبه و تخصصی به ایجاد اشتغال و بهکار گیری نیروهای جوان و با نشاط بپردازد.
باید ظرفیت اقتصادی کشور برای جذب نیروی کار را توسعه داد تا در آینده شاهد کاهش بیکاری در جامعه باشیم. برخی از برنامههایی که دولت و مسئولین مربوطه با توجه بیش از پیش به آن، میتوانند قدمی چشمگیر در راستای کاهش نرخ بیکاری کشور بردارند عبارتاند از:
معضل بیکاری در شکلگیری بسیاری از هنجارشکنیها و بزهکاریهای اجتماعی موثر است که میتوان به مهمترین آنها چنین اشاره کرد: اختلافات خانوادگی و طلاق، سرقت، افزایش خشونت اجتماعی و فروش اعضای بدن.
– توجه به صنایع کوچک و متوسط (لازمهی اجرای مطلوب این طرح، اصلاح و بازبینی در قوانین مربوط به راهاندازی بنگاههای کسب و کار کوچ و سهولت در صدور مجوز و حمایتهای مالی است.)
– توجه بیش از پیش به طرحهای نیمهتمام (اتمام طرحها و پروژههای نیمه تمام میتواند از هدر رفت منابع جلوگیری کرده و زمینهساز اشتغالزایی باشد.)
– جلوگیری از قاچاق انواع کالا (معضل قاچاق یکی از مهمترین مواردی است که تولید داخلی را مختل و بیکاری را افزایش میدهد.)
– اصلاح قوانین بازار کار (حمایت قانونی و شایسته از کارگران، جلوگیری از تعدیل نیروهای کارآمد و بازبینی در حقوق و مزایای کارفرمایان و کارگران.)