بررسی آسیبهای اجتماعی جامعه دانشجویی و دانشگاهها
مباحثی چون آسیب شناسی، بررسی آسیبهای اجتماعی، کارکردهای مناسب ویا نامناسب، هنجارها و ناهنجارها و سایر مقولههایی از این گروه، سالهاست که توسط روانشناسان، جامعه شناسان، محققان و پژوهشگران، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
اما علاوه بر این کلیات، نیاز به بررسی آسیبهای اجتماعی در سطح دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی نیز به شدت احساس میشود چرا که در هر جامعه، انتظاراتی که از یک فرد تحصیل کرده وجود دارد، با انتظاراتی که جامعه از یک فرد عادی دارد، کاملاً متفاوت است و به عبارتی گناههای سرزده از قشر تحصیل کرده ـ بدلیل جایگاه اجتماعی آنان ـ بسیار بزرگتر از حد معمول و یاحتی نابخشودنی به نظر میرسد. به همین دلیل در این گزارش سعی شده است به بررسی برخی از آسیبهای اجتماعی در حیطه دانشگاه پرداخته و پیشنهادهایی نیز برای رفع آن ارائه شود.
نکته حایز توجه اینکه، بررسی و مطالعه بی نظمیها و نابسامانیهای موجود در دانشگاه، چه از سوی سیستم آموزشی و دست اندرکاران بوجود آمده باشد و چه از جانب دانشجویان ایجاد شده باشد در حیطه آسیب شناسی مورد بحث ما قرار دارد. و از طرفی باید ببینیم که هنجارها در جامعه دانشگاهی رعایت میشوند یا خیر؟ کجروی و انحراف در مجموعه مورد بحث، چه اندازه است؟ و برای از میان بردن انحرافها چه باید کرد؟
در خصوص مرز آسیب در دانشگاهها و جامعه، به یقین تفاوتهایی وجود دارد. برای روشنتر شدن موضوع، بحث اعتیاد را در نظر بگیرید، درست است که اعتیاد در بیشتر و یا بهتر بگوییم در تمامی کشورها، نوعی ناهنجاری به شمار میرود، اما با توجه به سطوح مختلف جوامع، این ناهنجاری بیشتر و یا کمتر نمود پیدا میکند. در جامعه دانشگاهی که آحاد مردم، اعضای آن را به عنوان کارشناسان و قشر تحصیل کرده اجتماع میشناسند و با توجه به نوع بافت و کارکرد این جامعه، وجود چنین ناهنجاریی ثقیلتر و غیرقابل هضمتر به نظر میرسد تا اعتیاد در میان قشر منحرف و خلافکار جوامع عادی؛ پس در نوع آسیبها و مرز آسیبها در سطح جامعه و دانشگاه تفاوتهایی وجود دارد و در حقیقت این تفاوتها در مقایسه هر قشر از جامعه با قشر دیگر و یا هر جامعه با جامعهای دیگر بهوضوح مشاهده شده و قابل درک و لمس است.
از مهمترین آسیبهایی که در دانشگاههای ایران وجود دارد میتوان به: اعتیاد به مواد مخدر، خودکشی، بیهویتی فرهنگی و دینی، مصرف مشروبات الکلی، انحرافهای جنسی و افزایش روابط نامشروع، آلودگی به فساد جنسی، افت فاحش علمی، و هر آنچه که کارکردهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه را از قبیل اشاعه و آموزش دانش، تربیت نیروهای متخصص و کارآمد در حوزههای متنوع علمی، پژوهشی و توسعه مرزهای دانایی و توانایی به خطر میاندازد، اشاره کرد.
۱) اعتیاد به مواد مخدر و روان گردان
اعتیاد که به مصرف مواد مخدر به صورت عادت و در فواصل زمانی خاص، وابستگی جسمی و روحی به مواد مخدر و یا مصرف تفننی آن اطلاق میشود، خطری بزرگ و ضایعه غیرقابل جبرانی برای نسل جوان کشورمان محسوب میشود و میرود که هر روز بر تعداد معتادان ایرانی بیفزاید و مهمتر اینکه سن اعتیاد در جامعه ایران نیز به ۱۸ سال و حتی با شواهد و قرائن ظاهری به سالهای کمتر از ۱۸ سال کاهش یافته است. از سوی دیگر، در بحث اعتیاد هیچ تفاوتی میان معتادان حرفهای مواد مخدر و مصرف کنندگان تفننی وجود نخواهد داشت. چرا که بیشتر معتادان مواد مخدر، ابتدا مصرف کنندگان تفننی مواد مخدر و روان گردان بودهاند، در نتیجه هرگاه که به بحث مرتبط با مواد مخدر میپردازیم، ناگزیریم به مصرف کنندگان تفننی توجه بیشتری کنیم تا آمار این گروه روز به روز افزایش پیدا نکند. غم انگیزتر اینکه به دلایل عدیده، اعتیاد به مواد مخدر در میان دانشجویان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی روند رو به رشد داشته و خطر آلوده و منحرف شدن دانشجویان سالم، این جامعه را تهدید میکند.
● علل اعتیاد به مواد مخدر:
▪ علل اعتیاد به مواد مخدر را میتوانیم به دو بخش: علل بیرونی و علل درونی تقسیم کنیم.
▪ علل بیرونی که همان گرایش به اعتیاد در جامعه است به اختصار عبارتند از: معتاد بودن یکی از والدین و یا هر دوی آنها، دوستان ناباب، فاسد و معتاد، در دسترس و سهلالوصول بودن مواد مخدر، فراوانی مواد مخدر در ایران بدلیل سرریز شدن بار کاروانهای قاچاق این مواد در کشورمان، تربیت نشدن صحیح نوجوانان و جوانان در خانوادهها و مدارس، جدایی والدین از هم و یا نبود یکی از والدین و یا هر دوی آنان، ضعف سیستم آموزش و پرورش در خصوص شناساندن مواد مخدر و مضرات آن به دانش آموزان، برخورد نکردن قانونی و مقتدرانه با معتادان به مواد مخدر، ضعف قوانین موجود پیرامون مبارزه با مواد مخدر، و دهها عامل دیگر.
اما در خصوص اعتیاد دانشجویان به مواد مخدر، باید متذکر شویم که علاوه بر عوامل بیرونی اعتیاد، عوامل درونی نیز نقش بسزایی در اعتیاد این قشر دارد که از آن جمله میتوان به: فشار فراوان درسی، اضطرابهای پیش از امتحانات، دوری از خانواده، قرار گرفتن در محیط آزاد جامعه بدون اعمال فشار والدین خصوصاً برای دانشجویان شهرستانی، دوستیابی ناموفق در سطح دانشگاه و یا در سطح جامعه، بی سروسامان بودن وضع رفاهی دانشجویان، همگانی نشدن بحث مشاوره در سطح دانشگاهها، بی علاقگی نسبت به رشتهای که دانشجو از روی ناچاری به آن مشغول به تحصیل است، اختلاط فرهنگها در میان دانشجویان، جذب دانشجویان غیر بومی درشهرستانهایی که فاقد امکانات خوابگاهی است، ضعف امکانات رفاهی و ورزشی در دانشگاهها، بی برنامگی دانشجو و دانشگاه در خصوص پر کردن اوقات فراغت دانشجویان، تراکم دانشجو در خوابگاهها، سرخوردگیهای فرهنگی ـ اجتماعی، بیکاری و نامشخص بودن آینده شغلی و زندگی دانشجویان، تهیه آسان مواد مخدر در جامعه، روزمرگی زندگی دانشجویان، شکست در روابط و دوستیهای میان دانشجویان دختر و پسر و بیتوجهی به خواستهای دانشجویان اشاره کرد.
ضمن اینکه عده معدودی از دانشجویان، قبل از ورود به دانشگاه به نحوی از انحاء با مواد مخدر آشنایی یا به آن اعتیاد دارند که پس از ورود آنان به محیط دانشگاهی و خوابگاهی، بیشترین خطر را برای دانشجویان سالم ایجاد میکنند.
۲) فساد جنسی و انحرافهای اخلاقی
وقتی دختر یا پسری جوان وارد دانشگاه و از محیطی محدود به نام مدرسه قدم به محیطی باز و آزاد به نام دانشگاه میگذارد و با جنس مخالف خود ارتباط برقرار میکند، در حقیقت دچار دوگانگی فکری و اخلاقی شده و با ایجاد ارتباط با جنس مخالف، به نوعی سعی در پر کردن خلأ شخصیتی خود میکند. ضمن اینکه تحصیل دانشجویان شهرستانی (غیربومی) در شهرهای بزرگ و کوچک و نیز دوری از خانواده، نوعی خلأ و کمبود عاطفی را ایجاد کرده که با ارتباط با جنس مخالف، این خلأ کمرنگتر میشود.
از سوی دیگر، دانشجویان در سنی وارد دانشگاه میشوند که بیشترین اشتیاق ارتباط با جنس مخالف خود را دارند و با توجه به محدودیتهای موجود در قبل از ورود به دانشگاه، چنین استنباط میکنند که باید در محیط دانشگاه نیازهای جنسیتی خود را برطرف کنند، بدون اینکه هیچگونه شناخت و آگاهی از تعریف جنسیت، کارکرد مشترک در امور با جنس مخالف و حتی روش و نوع همکاری فکری، تحصیلی و شغلی را با جنسیت دیگر داشته باشند و در حقیقت باور غلط این گروه از دانشجویان میتواند ناهنجاری عظیمی در سطح دانشگاه و جامعه ایجاد کند.
بحث دیگری که در این خصوص مطرح میشود، بحث دختران غیربومی است که از محیطها و شهرهای کوچک و بزرگ به دانشگاه راه یافتهاند و به ناچار در خوابگاههای دانشجویی زندگی میکنند و پس از سپری کردن ایام کنترل شدید خانواده، گام در محیطی گذاشتهاند که میتوانند از آزادی نسبی بهرهمند شوند. نکته دیگر اینکه دختران از نظر عاطفی و احساسی به مراتب حساستر از پسران هستند و خلأ دوری از خانواده، در آنان نمود بیشتری پیدا میکند. در این حالت زندگی یکنواخت و کسالتآور خوابگاهها نیز مزید بر علت میشود و دوستی با افراد ناباب، فشار بیش از حد خانواده و کنترل شدید و نامعقول دختران قبل از قبولی در دانشگاه میتواند عامل مؤثری در جهت ایجاد ارتباط میان برخی از دختران غیربومی با پسران شود که مسلماً گروهی از آنان مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
البته در این خصوص شاهد ضعف سیستم دانشگاهی نیز هستیم، چرا که نداشتن تفریحات سالم و متنوع در سطح دانشگاه و خوابگاهها، روزمرگی و یکنواختی زندگی دانشجویان به خصوص دانشجویان دختر، تعریف نشدن جنسیت در جامعه و دانشگاه و نبود آموزش صحیح در این خصوص، بالا بودن هزینههای تحصیل و غیرقابل تحمل بودن هزینههای زندگی برای دانشجویان، تفاوت شدید سطوح زندگی و فاصله فراوان مالی در میان قشرهای مختلف جامعه، فشارهای نامعقول و محدود کردن شدید جوانان در دوران دبیرستان و آزاد گذاشتن آنان در دانشگاه، نوعی احساس ضعف و کمبود جوانان شهرستانی در مقابل جوانان تهرانی، ضعیف بودن و سستی اراده در میان گروهی از دختران، انتخاب راه نادرست برای پرکردن خلأ عاطفی و روحی در مقابل کمبودهای ناشی از دوری از خانواده، سرکشی نکردن به موقع و ارتباط کم خانوادهها با دانشجویان دختر در شهرستانهای غیرمحل سکونت، نبود الگویی مناسب در روابط میان دو جنس مخالف در سطح جامعه، ظواهر فریبنده شهرهای بزرگ برای دانشجویان دختر غیربومی، گزینش نکردن صحیح دانشگاهها در خصوص قبولی و جذب دختران غیربومی، سخت بودن و یا حتی غیرممکن بودن انتقال دانشجویان به شهرها و شهرستانهای نزدیکتر به محل سکونت خانواده دانشجو، شرکت کردن دانشجویان در بزمها و جشنهای غیرسالم، استعمال مواد مخدر و یا شرب خمر و از دست دادن اراده عوامل مهمی در خصوص فساد و انحراف دانشجوی غیربومی است که فقط در صورت برطرف شدن ضعف سیستم آموزش عالی کشور و تغییر صحیح وضع فرهنگی خانوادهها میتوان امیدوار بود که این ناهنجاری کم فروغ شود.
لازم است در خصوص افزایش این ناهنجاری، هشداری جدی به مسئولان ذیربط داده شود و نظر آنان را به این امر مهم معطوف کنیم.
۳) بیهویتی دینی ـ فرهنگی و بیعلاقگی دانشجویان به دروس مذهبی
یکی دیگر از آسیبهای موجود در دانشگاهها، فقر هویت دینی و فرهنگی دانشجویان است که تا حدود فراوانی ریشه در فرهنگ خانواده دارد.
جوان و یا دانشجویی که در خانواده از اعتقاد دینی بهرهای نبرده و تبلیغات موجود دینی و فرهنگی نیز برای او هیچگونه جذابیتی نداشته است، در برخورد با فرهنگ بی در و پیکر و نامحدود غرب دچار دوگانگی و انتخاب وی با مشکل مواجه میشود. اصولاً به فرهنگی روی خواهد آورد که به نحوی آزادتر، نامحدودتر و دارای جذابیت و کشش بیشتری باشد.
با این فرض، چنین جوانی با بهرهبرداری نادرست از برنامههای ماهوارهای و سایر وسایل ارتباط جمعی با جایگزینی فرهنگ غرب برای خود سعی میکند پوشش، ظاهر و حرکات و رفتار خود را منطبق با آن فرهنگ نماید.
برای ریشه کن کردن خودکشی در میان دانشجویان ـ که اغلب آنان بسیار جوان هم هستند ـ لازم است اقدامی همه جانبه در سطح جامعه صورت گیرد و مسئولان مؤسسات عالی کشور، خانوادهها و حتی خود جوانان با پیشگیریهای مناسب در حذف و محو این معضل در سطح جامعه و حداقل جامعه دانشگاهی اقدام کنند.
آنچه از مسئولان آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی کشور انتظار میرود این است که توجه خاصی بر روی شرایط تحصیلی، خوابگاهی، رفاهی و زندگی دانشجویان مبذول دارند تا شرایط مناسبی در خوابگاهها برای دانشجویان فراهم شود و آنان با بهرهگیری از امکانات جدید تحصیلی و آموزشی، گام در جاده پویایی بگذارند و بر بالاترین مقام آموزش عالی است که با پیگیری پدیده خودکشی و حوادثی از این قبیل، گامی در خصوص کاهش موارد خودکشی در هر سال در میان دانشجویان بردارند.
در اینجا لازم است نکات زیر مدنظر خانوادهها قرار گیرد:
▪ سعی کنیم با افزایش معقول آموزشهای دینی و مذهبی، روحیه توکل و توسل را در فرزندان خود افزایش دهیم.
▪ روحیه قناعت را در زندگی سرلوحه خود قرار دهیم و سعی کنیم فرزندانمان نیز با این روحیه آشنا شوند و آن را در زندگی به کار بندند.
▪ نوجوانان و جوانان را با اثرات سوء خودکشی در خانواده، دانشگاه و اجتماع آشنا کنیم و با آموزش صحیح، آنان را از این عمل زشت بازداریم و سعی کنیم آنان نیز اطلاعات آموزش دیده را به سایر دوستان خود انتقال دهند.
▪ با تربیت صحیح، خود را به فرزندانمان نزدیک کنیم تا آنان نیز چنین واکنشی را در مقابل انجام دهند و به این طریق رازهای درون خود را با والدین در میان گذارند و از استرسهای دوران جوانی بکاهند، زیرا بعضی از استرسها، نیاز به تخلیه درونی دارد، چه در غیر این صورت به شدت مضر خواهند بود.
▪ در دوستیابی فرزندانمان دقت بیشتری کنیم و به آنان آموزش دهیم که فاصله طبقاتی ممکن است بر بعضی از دوستیها اثرات سوءیی گذارد.
برای اوقات فراغت فرزندان برنامهریزی صحیحی انجام پذیرد و برنامههای در نظر گرفته شده آنان نیز مورد استقبال قرار گیرد تا احساس استقلال و دقت عمل در تصمیمگیری در آنان به نحو احسن تقویت شود.
▪ هر فرزندی برای والدین خود عزیز است، لیکن پدر و مادری موفقتر خواهند بود که فرزندانشان متکی بر والدین نباشد و شیوه زندگی را به طور مستقل دنبال کنند، نتیجه اینکه والدین در عین حال که نسبت به فرزندان ادای وظیفه و محبت میکنند، باید تلاش کنند افراد قوی و مستقلی را تحویل اجتماع دهند.
▪ جوانانی که در شهرستانها و شهرهای غیر از محل سکونت اصلی خود، به ادامه تحصیل میپردازند و یا به طور انفرادی زندگی میکنند، به سرکشی و دیدار والدین خود نیاز دارند، والدین نیز در عین حالی که نباید مشغله و دغدغه فکری برای فرزندان خود درست کنند؛ باید با سرکشی به موقع و دورهای چه از طریق دیدارهای رو در رو و چه از طریق انواع وسایل ارتباطی از اوضاع فرزندان خود مطلع شوند.
▪ فرزندان خود را مجبور به قبولی و یا ادامه تحصیل در رشتهای که به آن علاقه ندارند، نکنیم.
▪ به جای فرزندان خود، تصمیمگیری نکنید و تصمیمات مهم را به آنان واگذار و خود، نقش مشاوری با تجربه را ایفا کنید.
و اما جوانان (دانشجویان) نیز باید:
▪ با برنامه ریزی سالم و حساب شده، اوقات فراغت خود را به نحو مطلوب پر کنید.
▪ سنین جوانی، دورانی بسیار پرتلاطم است، این گروه از جوانان (دانشجویان) باید در این دوران، زندگی اجتماعی را بیش از پیش تجربه کنند و از تنهایی و انزوا بپرهیزند.
▪ این گروه لازم است در این سنین، درد دل خود را با فردی در میان گذارند که مطمئن، امین و رازدار باشد وبدین شکل به نحوی استرسها و فشارهای روحی و روانی خود را تخلیه کنند.
▪ ضمن اشتغال به ورزش و دنبال کردن هدفدار رشتههای ورزشی، از استعمال مواد مخدر، توهمزا و مشروبات الکلی به طور جدی پرهیز کنند.
▪ به خواستهای معقول جسمی و روحی خود اهمیت قائل شوید و خواستهای منطقی خود را اجرا کنید.
▪ از بیان اسرار و فشارهای درونی خود به والدین و یا دوستان صمیمی و مطمئن واهمه نداشته باشند؛ زیرا، باقی ماندن فشارهای درونی و استرس میتواند موجب بروز خودکشی شود.
۸ در انتخاب دوستان دانشگاهی، رابطه با جنس مخالف در دانشگاه، نحوه کارکرد مشترک با جنس مخالف، نحوه انتخاب همسر از میان دوستان دانشگاهی، اتخاذ تصمیمات و غیره دقت وافری معمول دارند تا شکست، موجب نابودی زندگی، اعتیاد به مواد مخدر، بدنامی و یا احیاناً خودکشی نشود.
▪ سعی کنند استقلال فکری و متکی به خود بودن را در زندگی عملاً لمس کنند زیرا تکیه بر والدین یا دیگران نمیتواند دائمی و فناناپذیر باشد.
▪ در مسائل مهم زندگی از مشاوره با والدین خود سود جویند و خودسرانه اقدام به اجرای عملی نکنند.
▪ در تنشهای خانوادگی، فکری، عصبی، روحی و … خیلی زود اقدام به عملی کردن افکار منفی خود نکنند تا با گذشت زمان، قدرت تخریب این انرژیهای منفی کاهش یابد.
تعیین حدود آسیبهای اجتماعی در دانشگاهها امری بسیار مشکل و شاید غیرممکن است، زیرا بافت جامعه، نوع آسیبهای جامعه و افزایش آمار ناهنجاری و بزهکاری در جامعه باعث میشود تا نتوانیم به طور شفاف، حدود آسیبها را تعیین کنیم. از آنجا که چون برخی از آسیبهای اجتماعی موجود در دانشگاههای ایران با سایر کشورها متفاوت و متغایر است، امکان مقایسه وجود ندارد؛ بعنوان مثال، میتوان بحث اعتیاد در دانشگاههای ایران و سایر کشورهای جهان را با یکدیگر مقایسه کرد، اما آمار ارتباط دختران و پسران در دانشگاههای ایران قابل مقایسه با سایر کشورها نیست، زیرا نفس بحث در ایران و دیگر نقاط متفاوت است و در فرهنگ بسیاری از کشورها، ضمن اینکه تعریف متفاوتی از جنسیت وجود دارد، نحوه کارکرد مشترک دختران و پسران در دانشگاه کاملاً مشخص است و جای بحثی به عنوان آسیب در آن وجود ندارد، ضمن اینکه آزادی ارتباط دختران و پسران در کشورهای مذکور قانونی بوده و آسیبی محسوب نمیشود.
● راهکارهای کاهش آسیبها
حال باید بررسی کنیم که برای مقابله با آسیبهای اجتماعی و کاهش این آسیبها در سطح دانشگاهها چه باید کرد؟
برای مقابله با آسیبهای اجتماعی، فقط کسب آمادگی دانشجویان کافی نیست و با اکتفای به آن نمی توانیم امیدوار باشیم که در سطح دانشگاهها شاهد کاهش چشمگیر این آسیبها باشیم و یا آسیبی را به طور کامل در سطح دانشگاه از میان رفته فرض کنیم. مثلاً اگر فقط دانشجویان با کسب آمادگی و تجهیز خود، در برابر اعتیاد به مواد مخدر به کمرنگتر شدن معضل اعتیاد در دانشگاه کمک کنند، امری قابل قبول است، اما به شرطی که فراوانی مواد مخدر و سهلالوصول بودن آن در جامعه ریشه کن شود و یا قوانین برخورد با مواد مخدر، قاچاقچیان و مصرف کنندگان آن اصلاح و ضعف برخورد دستگاههای قضایی و انتظامی مرتفع شود که با وجود شواهد و قرائن موجود در جامعه، این مسأله به رویا نزدیکتر است تا واقعیت و در حقیقت، مطلوبی است دست نیافتنی؛ چرا که در سطح جامعه نیز باید این معضل کاهش یابد و یا از میان برود، آن وقت در دانشگاهها به عنوان جزئی از جامعه، شاهد کاهش آسیبها خواهیم بود. پس بهتر است بگوییم اگر ضعفها و معضلات موجود در دانشگاهها به نوعی کاهش یابد و جامعه نیز کم و کاستیهای خود را با تدابیر صحیح مسئولان ذیربط و دستگاه قضایی برطرف کند، در آن صورت کسب آمادگی دانشجویان نیز میتواند در حدی معقول در کاهش آسیبها کمک کند.
دانشجویان میتوانند با اتخاذ راهکارهای زیر، در جهت کاهش آسیبهای اجتماعی کسب آمادگی کنند:
الف) با مطالعه بیشتر و اصولی بر روی جنسیت افراد، با نوع کارکرد و نحوه همکاری جنسیتهای مختلف، بیشتر آشنا شوند.
ب) اوقات فراغت خود را با برنامههای فرهنگی، هنری و ورزشی پر کنند تا حداکثر بهره لازم را از دوران دانشجویی ببرند.
ج) در دوست یابی با چشمان باز عمل و در نحوه انتخاب دوستان خود دقت کنند و از دوستی با افراد ناباب پرهیز نمایند و خود را در مظان اتهام قرار ندهند.
د) از شـــرکـــت در مجالس عیش و نوش و بزمهای شبانه به شدت پرهیز کنند.
ه) دختران شهرستانی و غیربومی از ارتباط نامعقول با جوانان دیگر امتناع کنند تا بر اثر فریب خوردن از افراد سودجو، دچار ندامت، پشیمانی و عوارض سوء روحی و روانی نشوند.
د) از امکانات ورزشی و فرهنگی موجود در دانشگاهها بهره برند و از امکانات اندک موجود استفاده کنند.
ز) ضمن بهرهبرداری از امکانات و تفریحات سالم جامعه، از گرفتار شدن در دام اعتیاد و انسانهای ناباب جلوگیری کنند.
ح) با افزایش سطح معلومات علمی و فرهنگی خود، به رشد و ارتقاء سطح کیفی دانشگاهها و جامعه کمک کنند تا به عنوان نیروهای مثبت وارد جامعه شوند.
ط) با مراجعه به مراکز مشاوره دانشگاهها و بیان استرسها، مشکلات و معضلات خود، گام مؤثری در کاهش آسیبهای فردی، اجتماعی و دانشگاهی بردارند تا با بهرهگیری از مشاوره کارشناسان این مراکز به حل مشکلات خود کمک کنند.
ی) ضمن مطالعه انحرافات جامعه، از روشهایی استفاده کنند که آنان را از انحرافات موجود دور کند.
ک) ضمن ایجاد تشکلهای دانشجویی به فعالیتهای فرهنگی و هنری بپردازند و با حضور و شرکت در تشکلهای سیاسی رسمی و مورد تأئید نظام، موجب تأثیرگذاری در آینده کشور شوند.
ل) با حضور در تشکلهای مذکور موجبات دستیابی به بلوغ فکری، اجتماعی و سیاسی را برای خود فراهم کنند.
م) با یکبار مصرف مواد مخدر و داروهـــای تــوهمزا، ضایعات جبران ناپذیری به فرد وارد میشود و حداقل او را معتاد میکند، در نتیجه باید حتی از مصرف تفننی مواد مخدر ولو یکبار پرهیز کنند.
ن) مشکلات موجود مادی، معنوی و فرهنگی، در جامعه برای هر قشری از اقشار اجتماع وجود دارد، بنابراین دانشجویان دانشگاهها و به خصوص دانشجویان غیربومی و شهرستانی سعی کنند به هر نحو با اتخاذ راههای معقول به بزه و خلاف آلوده نشوند.
● وظایف مسئولان
از سوی دیگر حل معضل دانشجویان فقط بر عهده قشر دانشجو نیست و مسئولان کشور و آموزش عالی نیز باید کمر همت به رفع این مشکلات بربندند چرا که عمدهترین بخش در حل معضلات مذکور برعهده مسئولان ذیربط است و هرچند که مسئولان آموزش عالی اقدامهای فراوانی را نیز به مرحله اجرا گذاشتهاند، لیکن تا محو و کمرنگ کردن معضلات و آسیبهای مذکور هنوز راه فراوانی باقی است.
ایجاد مراکز مشاوره در دانشگاهها گام مؤثری است که تاکنون در جهت از میان بردن آسیبها برداشته شده است ولی این کار نیز بدلیل ضعفهای موجود در نظام آموزش عالی، تخصیص نیافتن بودجه کافی و نداشتن استقبال عمومی دانشجویان تاکنون به مرحله ثمردهی اساسی منتج نشده است.
اما به جای بیان تیتروار اقدامهایی که انجام شده بهتر است به کارهایی که نیاز به اجرای آنان احساس میشود اشاره کنیم که از آن جمله میتوان به پیشنهادهای زیر توجه کرد:
الف) با اختصاص بودجه کافی به مراکز مشاوره دانشجویی، این اقدام مؤثر را فعالتر کنند.
ب) امکانات ورزشی دانشگاهها را بیش از پیش افزایش دهند تا بیشتر دانشجویان بتوانند از امکانات مناسب ورزشی در مراکز آموزش عالی بهره برند و به گونهای درست، اوقات فراغت خود را پر کنند.
ج) امکانات خوابگاهی دانشگاهها را ترمیم کنند تا دانشجویان بتوانند راحتتر در خوابگاهها ساکن شوند و در اتاقهای پرجمعیت زندگی نکنند.
د) امکانات علمی و پژوهشی دانشگاهها را با اخذ و تأمین بودجه و اعتبارات لازم تجهیز کنند و موجبات ارتقاء سطح علمی دانشجویان را فراهم آورند.
ه) با انتخاب استادان مجرب، برای تدریس در دانشگاهها، موجبات ارتقاء سطح معلومات دانشجویان را تأمین کنند و با ایجاد انگیزه میان استادان، موجبات رضایت آنان را نیز فراهم آورند.
و) با ارزشیابی مستمر استادان، از همکاری استادانی که با علاقه فراوان و معلومات عالی تدریس کرده و شرایط علاقهمندی به دروس مختلف را در دانشجویان ایجاد میکنند، بهره جویند و همکاری خود را با استادانی که ملاک صحیح تدریس ندارند، قطع کنند.
ز) در اخراج دانشجویان از دانشگاهها، ملاکهای معقول را جایگزین برخی از ملاکهای افراطی و کهنه سابق کنند و دانشجویان قابل اصلاح را اخراج نکنند؛ چرا که برخی از اعمال میتوانند آینده فرد یا خانوادهای را به انحطاط و نابودی کشا نند.
ح) زمینههای همکاری در پروژهها و طرحها را بطور مشترک برای دانشجویان با جنسیتهای مختلف فراهم آورند تا دانشجویان، قبل از ورود به بازار کار، تجربه همکاری شغلی با جنس مخالف خود را داشته باشند تا در آینده و در زمان فراغت از تحصیل با مشکلات شخصیتی و ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی مواجه نشوند.
ط) ضمن ایجاد رابطه مستقیم و آسان مسئولان دانشگاهها با دانشجویان، به رفع مشکلات احتمالی آنان اقدام کنند.
در پــایان نیز بــاید ذکر کنیم که بی توجهی به اهمیت جایگاه دانشگاهها و جلوگیری نکردن از رشد آسیبهای اجتماعی، میتواند تبعات و تأثیرات سوء و غیرقابل جبرانی را در مراکز آموزش عالی و به تبع آن در جامعه به همراه داشته باشد.
اصولاً مراکز دانشگاهی و آموزش عالی که بعنوان مهد وبالاترین جایگاه ارتقاء سطح علمی جوانان و جامعه محسوب میشوند، باید از هر نظر دارای شرایط ایدهآل و آرمانی باشند، تا بتوان به هدف متعالی ایجاد دانشگاهها دست یافت.
هر چند که داشتن یک دانشگاه صددرصد ایدهآل و آرمانی که فاقد هرگونه آسیب باشد، غیر ممکن است اما میتوان دانشگاهها را به معیارهای یک دانشگاه ایدهآل نزدیک کرد و برای این کار چارهای جز پیشگیری و یا حذف معضلات و مصادیق آسیبهای موجود در دانشگاه نداریم و این مهم نیز فقط با همت دانشجویان و یا فعالیت دانشگاهها صورت نمیگیرد؛ بلکه نیاز به یک همکاری همه جانبه از سوی دولت، مجلس، دستگاههای ذیربط حکومتی، دانشگاهها و خود دانشجویان است تا بتوانیم خود را به یک جامعه دانشگاهی ایدهآل نزدیک کنیم.
اما بیتوجهی در خصوص از میان بردن و مرتفع کردن آسیبها و ناهنجاریهای موجود در دانشگاهها نه فقط جامعه دانشگاهی را به انحطاط خواهد کشاند؛ بلکه موجب افزایش ناهنجاری، بزهکاری و جرم در جامعه میشود و آسیبهای اجتماعی موجود در جامعه را به مرز غایی بحران سوق خواهد داد.