روش های اجرایی طرح فروپاشی بر ضد جمهوری اسلامی ایران / بررسی

ن

برای شناخت بهتر شیوه های عمل نیروهای داخلی برای پیش برد طرح فروپاشی بر ضد جمهوری اسلامی ایران، به بررسی عمل کرد دو جریان می پردازیم.

#طرح_فروپاشی#جمهوری ایران


الف) نشریات تازه تأسیس و هم سو با استراتژی نظام سلطه ی جهانی.
ب) تشکّل های نو ظهور در خط آمریکا طی سال های ۱۳۷۷ و ۱۳۷۸.
عمل کرد این دو جریان شباهت بسیار زیادی به خط مشی های مرحله ی اول طرح فروپاشی شوروی دارد:

الف) خط مشی نشریات تازه تأسیس بررسی محتوای برخی از نشریاتی که در سال ۱۳۷۶ هم زمان با روی کرد نظام سلطه ی جهانی به طرح فروپاشی جمهوری اسلامی ایران به سبک شوروی تأسیس شدند و تا اوایل سال ۱۳۷۹ فعالیت داشتند، بیانگر آن است که این مطبوعات آگاهانه یا ناآگاهانه به عنوان مجری بخشی از استراتژی امپریالیسم جهانی بر محورهای ذیل تأکید داشتند و بر اساس یک استراتژی از پیش تعیین شده بر سیاست های زیر پافشاری داشتند:
۱. تضعیف نهادهای امنیتی، قضایی، انتظامی، بسیج، سپاه پاسداران، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان، رسانه ی ملی کشور و از همه مهم تر، ولایت فقیه، با هدف بی اعتبار کردن، از کار انداختن و منفعل ساختن آن ها.
۲. حمایت همه جانبه از مخالفان نظام و عناصر بی اعتقاد به قانون اساسی، در جهت بزرگ نمایی فعالیت های آنان و ترویج نظریات و عمل کرد آن ها بر ضد اسلام و نظام و ایجاد نوعی چتر حمایتی برای تحرکات ضد انقلابی.
۳. تلاش هماهنگ با سایر مجریان و طراحان خارجی و داخلی طرح فروپاشی، برای قرار دادن جمهوری اسلامی ایران بر سر یک دو راهی که اگر نظام با عناصر ضد انقلاب مقابله کند و مانع از اجرای طرح های مخالفان اسلام و قانون اساسی گردد، به ضدیت با آزادی های سیاسی و مخالفت با دموکراسی و ایجاد استبداد و خفقان متهم شود، و اگر با توطئه های ضد انقلاب مقابله نکند، طرح فروپاشی جمهوری اسلامی ایران به شکل آزادانه دنبال گردد.
۴. اشاعه و ترویج تهاجم فرهنگی، با هدف نفی ارزش های اسلام و هجوم همه جانبه بر ضد مبانی اعتقادی، نفی حکومت دینی، مخدوش کردن ارزش های حیاتی، سست کردن پایه های ایمانی مردم و بنیان های مسلّم دینی.
۵. تبلیغ و ترویج سکولاریسم و لائیسم، همراه با اشاعه ی فرهنگ غربی و مبانی نظری لیبرال دموکراسی غرب و برنامه ریزی حساب شده برای بزرگ نمایی عناصر هم سو با آمریکا و جریان های غرب زده.
۶. نفی تمام دست آوردهای ملت ایران در طول ۲۱ سال گذشته، به ویژه حماسه دفاع مقدس، با زیر سؤال بردن افتخارات گذشته نظام و ملت و ابهام آفرینی نسبت به قوانین و لوایح منبعث از متن اسلام و ضروریات دین.
۷. بزرگ نمایی اغراق آمیز نقاط ضعف و نارسایی های موجود در کشور و تلاش برای سیاه جلوه دادن وضعیت، و متشنج جلوه دادن اوضاع کشور، با هدف ایجاد جنگ روانی و افزایش نارضایتی های عمومی.
۸. تلاش برای بالا بردن تب اصلاحات از یک سو، و جَو سازی بر ضد تمام طرح ها و لوایح اصلاح طلبانه و قوانینی که موجبات حل مشکلات معیشتی و اجتماعی مردم را فراهم می آورد. تمام این اقدامات با هدف معطل نگه داشتن کشور و افزایش مشکلات جامعه برای گسترش نارضایتی های عمومی صورت گرفته است.
۹. تطهیر دشمنان داخلی و خارجی کشور، جهت کاستن از حساسیت های مردم و نظام بر ضد دشمنان و توطئه های خصومت آمیز آنان.
۱۰. ایجاد بحران و تشنج در جامعه، با بزرگ جلوه دادن مسایل کم اهمیت، با هدف فراموش شدن مسایل مهم کشور که در نهایت به اثبات ناکار آمدی جمهوری اسلامی ایران و نفی تئوری حکومت دینی بینجامد.
۱۱. تلاش برنامه ریزی شده برای تبدیل اختلاف های دیدگاهی و تضارب افکار و تفاوت سلیقه ها به تخاصم های فرسایشی و کشمکش های خصمانه.
۱۲. برنامه ریزی برای تخریب چهره نظام جمهوری اسلامی در افکار عمومی داخل و خارج از کشور.
۱۳. حمایت از جناح دوم خرداد با هدف افزایش اختلاف ها در میان جناح های سیاسی.
۱۴. تبلیغ مستمر این موضوع که نمی گذارند دولت کار کند، و هم چنین برنامه ریزی برای ایجاد دشمنی های فرضی، با هدف عوام فریبی برای بدبین کردن مردم و افزایش اختلاف ها و تشنجات در میان مسؤولان طراز اول کشور.
۱۵. سازماندهی حملات مکرر و پی در پی بر ضد قانون اساسی و تضعیف مشروعیت و مقبولیت قانون اساسی.
۱۶. زمینه سازی برای بی اعتبار شدن قانون در جامعه، با هدف بروز هرج و مرج و اغتشاشات داخلی و افزایش آنارشیسم در کشور.
۱۷. تبلیغات گسترده برای متهم کردن کلیّت نظام و مسؤولان طراز اول کشور و نهادهای اجرایی، به ضدیت با اصلاحات و جمهوریت و حرکت در مسیر خشنونت طلبی، انحصار خواهی و مقابله با آرای مردم.
۱۸. تأکید بر کلی گویی و ترویج فضای شعاری و ممانعت از سوق یافتن فضای جامعه به سوی برخوردهای علمی و ارایه ی طرح و برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم و کشور.
۱۹. تحریک اقوام و مذاهب و اشاعه ی تجزیه طلبی و تلاش برای قرار دادن شیعه و سنّی در مقابل یکدیگر و تبلیغ تضییع حقوق اقلیت های مذهبی.
۲۰. برنامه ریزی برای افزایش و تعمیق فاصله میان نسل انقلاب و نسل جدید، با هدف ایجاد گسست فرهنگی در نسل جوان برای ایجاد بحران هویت و ایجاد روحیه ی یأس و ناامیدی و اشاعه ی فرهنگ غربی و مظاهر زندگی مادی.

ب) استراتژی تشکل های سیاسی نوظهور درون حاکمیت۱. پرهیز از روشن ساختن مرز بندی های خود با جریان ها و گروه های مخالف قانون اساسی.
۲. اپوزیسیون نشان دادن خود، در عین داشتن مسؤولیت های بسیار مهم. این نوع موضع گیری با هدف انداختن مشکلات کشور به گردن دیگران و مبرا ساختن خود و توجیه ناکار آمدی و ضعف های مدیریتی خویش صورت می گیرد.
۳. استفاده از روش های مخرب برای حذف رقیب، با تمسک به روش مشهور «هدف وسیله را توجیه می کند».
۴. تأکید بر کلی گویی، تشنج آفرینی و ایجاد فضای شعاری در افکار عمومی، به جای تشویق جامعه و متفکران کشور به ارایه ی طرح و برنامه برای حل معضلات و نارسایی های کشور.
۵. سازماندهی حملات مغرضانه و بی محابا به نهادهای امنیتی، قضایی، انتظامی و رسانه ملی نظیر صدا و سیما، بدون در نظر گرفتن مصالح نظام و آینده انقلاب.
۶. تبلیغ گسترده این مسأله که «نمی گذارند کار شود»! با این حربه هم مخالفان را از صحنه خارج می کنند و هم ناکار آمدی خود را توجیه می نمایند. این استراتژی یکی از مهم ترین شیوه های عمل کرد تشکل های سیاسی تازه تأسیس بوده و هم چنان در دستور کار آنان قرار دارد.
۷. تلاش برای جلوگیری از شکل گیری توسعه متوازن و همه جانبه در کشور، با تکیه تک بعدی بر توسعه ی سیاسی و بی توجهی نسبت به سایر ابعاد توسعه، به ویژه توسعه ی اقتصادی برای حل مشکلات معیشتی مردم و نارسایی های صنعتی و تجاری کشور. این امر با تأکید مستمر بر این موضوع صورت می گیرد که ساختار اقتصادی کشور بیمار است و باید کار اساسی صورت گیرد، اما در عمل فقط از مشکلات حرف می زنند و هیچ طرح و برنامه ای برای اصلاح ساختارهای بیمار ارایه نمی دهند و صرفاً در تنور توسعه سیاسی می دمند و کلیّت نظام را به نقض حقوق بشر و ضدیت با دموکراسی محکوم می کنند.
۸. تلاش وسیع و گسترده برای هم موضع و هم جهت نشان دادن با رییس جمهور محترم، با هدف جلب اعتماد و تعمیق اختلاف های درونی.
۹. عدم احساس مسوولیت نسبت به وضعیت اقتصادی مردم که روز به روز با تحریکات و تشنج آفرینی های آنان وخیم تر می گردد. این جریان های سیاسی تقریباً علیه تمام مسؤولان طراز اول کشور موضع گیری می کنند و سعی دارند مسوولیت روند نزولی شاخص ها را به عهده روحانیت و دولت های گذاشته بیندازند و بی عملی خود را توجیه کنند.
۱۰. تخریب تمام جریان های غیر هم نوا با خود در افکار عمومی، با استفاده از روش های مخرب، با هدف بی اعتبار کردن روحانیت و سایر رقبا و خارج ساختن آن ها از صحنه. هدف اصلی آنان در این زمینه حذف نیروهای وفادار به اسلام از مسؤولیت های کلیدی است. هم چنین از دیگر هدف های این گونه تشکل های سیاسی و دوستان نادان عبارت است از قدرت مند جلوه دادن رقیبان، برای توجیه ناکار آمدی و ضعف های مدیریتی خود.
۱۱. تلاش وسیع و گسترده برای کاستن از حساسیت های افکار عمومی علیه دشمنان داخلی و خارجی کشور، با استفاده از برنامه های مختلف برای تطهیر آمریکا و غرب و توهم خواندن توطئه های آن ها بر ضد ملت ایران.
۱۲. عدم موضع گیری نسبت به برخوردهای خصمانه آمریکا و غرب علیه ملت ایران و سکوت در برابر اقدامات آمریکا علیه منافع ملی کشور و جَو سازی علیه نیروهایی که به حق بر ضد سیاست هایی که آمریکایی ها برای به ذلت کشاندن ملت ایران در پیش گرفته اند.
۱۳. بزرگ جلوه دادن مسایل کم اهمیت و نادیده انگاشتن مسایل مهم و معضلات اساسی کشور با هدف غفلت مسؤولان از حل نارسایی ها برای افزایش بحران های اقتصادی – اجتماعی و هم چنین اثبات ناکار آمدی نظام برای نفی نظریه ی حکومت اسلامی.
۱۴. هم صدا شدن با مطبوعات و رادیوهای بیگانه و امپریالیسم خبری برای بزرگ نمایی اغراق آمیز نقاط ضعف و متشنج جلوه دادن اوضاع عمومی کشور (۱).
۱۵. عدم رعایت خطوط قرمز در عرصه ی منافع ملی، وحدت و امنیت ملی و تکیه بر تبلیغات غلط، ترویج غوغا سالاری و ابهام آفرینی و به راه انداختن جنگ روانی برای مغشوش کردن ذهن جامعه و وارونه ساختن حقایق.
۱۶. تبدیل افراد و گروه های مخالف و غیر هم نوا با خود به معضل اساسی کشور و معرفی آنان به عنوان تضاد عمده و دشمنی اصلی.
۱۷. تلاش برای قرار دادن اسلام در مقابل دموکراسی و مردم سالاری و معرفی نیروهای غیر هم نوا با خود به عنوان مخالفان آزادی های سیاسی و جمهوریت.
۱۸. سکوت تعمدی در مقابل انواع تهاجماتی که بر ضد ارزش های اعتقادی و مبانی اسلام و ایمان مردم صورت می پذیرد و عدم موضع گیری در مقابل جریان هایی که مجری تهاجم فرهنگی – سیاسی بر ضد اسلام و انقلاب هستند.
۱۹. حمایت از مخالفان نظام تحت عنوان دفاع از آزادی و تریبون دادن به نیروها و عناصری که از سوابق خوبی برخوردار بوده و طرح بسیاری از مسایل ضربه زننده به اسلام و نظام هستند. نفی مستقیم و غیر مستقیم دستاوردهای مثبت گذشته و عمل کردهای نظام و ارزش های دفاع مقدس، از محورهای اصلی تحرکات این جریان مشکوک می باشد.
۲۰. بستن دست نهادهای امنیتی و انتظامی با جَو سازی های مخرب تبلیغاتی و بازگذاشتن دست مخالفان نظام برای حمله و تهاجم به نهادهای قانونی با بهره گیری از انواع روش ها و شیوه های غیر قانونی و غیر اخلاقی.

پی نوشت ها:

۱. نکته ی حایز اهمیت این است که این عناصر، به ویژه مسؤولان و سردبیران نشریات زنجیره ای و رهبران گروهک های نو ظهور و کسانی که سعی دارند خود را طرفدار دموکراسی نشان دهند، دایماً با بخش های فارسی رادیوهای بیگانه به ویژه رادیو آمریکا، رادیو عراق، رادیو آزادی و رادیو اسراییل مصاحبه می کنند و این رادیوها به بلندگوی تبلیغاتی این عناصر مبدل شده اند. این افراد دموکراسی را از اسراییل، عراق و… که غیر دموکراتیک ترین رژیم های دنیا می باشند گدایی می کنند و آنان را پناهگاه خود می دانند، در صورتی که هیچ نیروی ملی و معتقد به مردم در سراسر دنیا از رادیوهای دشمنان کشور برای تبلیغ نظرات خود استفاده نمی کنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.