مهم‌ترین کتاب امام خمینی توسط BBC فارسی چگونه معرفی شد

رسانه لندنی «بی‌بی‌سی فارسی» در صفحه اینستاگرام خود، پادکست جدید برنامه «شیرازه» را که مربوط به معرفی کتب محبوب ایرانیان است، منتشر کرد که در آن مهم‌ترین کتاب سیاسی امام خمینی یعنی «ولایت‌فقیه» توسط این رسانه معرفی شد.

#کتاب_امام#خمینی#ولایت_فقیه

اینستاگرام رسانه لندنی «بی‌بی‌سی فارسی» در صفحه خود، تندخوانی‌ای از پادکست جدید برنامه «شیرازه (کتابخانه قرن) » را که مربوط به معرفی کتب محبوب ایرانیان است، منتشر کرد که در آن قسمت مهم‌ترین کتاب سیاسی امام خمینی (رحمه‌الله علیه) یعنی «ولایت فقیه » توسط این رسانه معرفی شد. توضیح درباره این کتاب ذیل پنج گزاره صورت گرفت که ابتدا آن گزاره‌ها را می‌خوانیم و سپس توضیحاتی را درباره کج‌فهمی لندن‌نشینان بیان می‌کنیم:« ۱) ولایت‌فقه یا حکومت اسلامی تألیف آیت‌الله خمینی نخستین بار در ایران در ۱۳۴۹ به چاپ رسید. ۲) این کتاب مجموعه سخنرانی‌های او در ۱۳۴۸ در نجف است و چاپش در ایران ممنوع بود. ۳) ولایت فقیه با تفسیر برخی احادیث حکومت را در عصرِ غیبتِ امام آخر شیعیان حق الهی فقیه جامع‌الشرایط می‌داند. ۴) این اثر با توجیه دینی حکومت الهی روحانیون، بر پایه‌گذاری نظام اسلامی در ایران و تداوم آن بسیار تأثیرگذار بود. ۵) حکومت اسلامی تا پیش از انقلاب چندان شناخته شده نبود، اما پس از گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی ایران هرچه بیش‌تر آشکار شد.»

همانظور که گذشت دو گزاره اولی تنها به چگونگی تألیف و شرایط سیاسی این اثر در زمان پیش از انقلاب اشاره دارد. اما سه گزاره بعدی به شکلی ضمنی و غیرمستقیم حاوی نکاتی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد: 

مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه؟ 

رسانه تحت اداره بی‌بی‌سی فارسی، نظریه ولایت‌ فقیه را ضمن بیان این جمله: «ولایت فقیه با تفسیر برخی احادیث حکومت را در عصرِ غیبتِ امام آخر شیعیان حق الهی فقیه جامع‌الشرایط می‌داند.» چنین تقریر می‌کند که تنها اتکا و برهان امام برای مستند کردن ولایت فقیه به دلایل دینی «روایات» و «منصوصات» دینی است. در صورتی که اگر به مقدمه و صفحات ابتدایی این اثر رجوع کنیم، خواهیم دید نقطه کشف ولایت فقیه و آن محوریتی که امام  خمینی دارد درباره آن صحبت می‌کند، نه یک امر صرفاً نشأت گرفته از روایات، بلکه موضوعی است که اساساً با حال حاضر جامعه مورد بحث امام خمینی ارتباط تنگاتنگ دارد. 

بعضاً پیش می‌آید که نظریه ولایت فقیه را با استناد به برخی آثار فقهی از بزرگانی چون آیت‌الله خویی و آیت‌الله حکیم مورد اشکال و مناقشه قرار می‌دهند. این یک خطای روش‌شناختی در پژوهش ولایت فقیه است، چرا که اگر قرار است از منظر فقه به ولایت فقیه مطلوب امام خمینی اشکال وارد شود، قاعده الزام و عقل حکم می‌کند این نقد با توجه به خود اندیشه فقهی ایشان صورت بگیرد و به بالتبع، آن اندیشه‌ای که امامِ امت از آن ولایت فقیه را استنباط کرده است. برای همین است که بی‌بی‌سی احتمالاً دانسته با پیش کشیدن تفسیر روایات چنین موضوعی را منتقل می‌خواهد بکند که این صرفاً یک برداشت شخصی از حضرت امام بوده و می‌تواند نظرات مخالفی هم داشته باشد.

سطور بعدی به خوبی نشان می‌دهد که ولایت فقیه فارغ از نظریه‌ امام خمینی به احکام اسلامی، محصول نوعی نگرش سیاسی ـ اجتماعی تاریخی است. ایشان در ادامه بحث خود در مقدمه می‌گوید:« نهضت اسلام در آغاز گرفتار یهود شد؛ و تبلیغات ضد اسلامى و دسایس فکرى را نخست آنها شروع کردند و به طورى که ملاحظه مى‌کنید، دامنه آن تا به حال کشیده شده است. بعد از آنها نوبت به طوایفى رسید که به یک معنى شیطانتر از یهودند. اینها به صورت استعمارگر از سیصد سال پیش، یا بیشتر، به کشورهاى اسلامى راه پیدا کردند؛ و براى‌ رسیدن به مطامع استعمارى خود لازم دیدند که زمینه‌هایى فراهم سازند تا اسلام را نابود کنند. قصدشان این نبود که مردم را از اسلام دور کنند تا نصرانیت نضجى بگیرد؛ چون اینها نه به نصرانیت اعتقاد داشتند و نه به اسلام؛ لکن در طول این مدت، و در اثناى جنگهاى صلیبى‌، احساس کردند آن چه سدى در مقابل منافع مادى آنهاست و منافع مادى و قدرت سیاسى آنها را به خطر مى‌اندازد، اسلام و احکام اسلام است و ایمانى که مردم به آن دارند. پس، به وسایل مختلف بر ضد اسلام تبلیغ و دسیسه کردند. مبلغینى که در حوزه‌هاى روحانیت درست کردند و عمالى که در دانشگاهها و مؤسسات تبلیغات دولتى یا بنگاههاى انتشاراتى داشتند و مستشرقینى که در خدمت دولتهاى استعمارگر هستند همه دست به دست هم داده در تحریف حقایق اسلام کار کردند. به طورى که بسیارى از مردم و افراد تحصیل کرده نسبت به اسلام گمراه و دچار اشتباه شده‌اند.»

#همراهی_امام#مردم#جوانان#ایدئولوژی#اسلام

به خوبی از متن امام مشخص می‌شود که بحث ولایت فقیه در راستای حفظ منافع مسلمین و نوعی تقابل با استکبار است. امام، ولایت فقیه را از منظر یک ایدئولوژی اسلامی که به تقابل با تفکرات غرب مسیحی می‌رود، نمی بیند بلکه در منظر جنگ مستضعف و مستکبر نگاه می‌کند. مرحوم امام خمینی به ولایت فقیه پیش از این‌که به مسئله ای بنگرد که قرار است از دل برخی آیات و روایات بر بیاید از منظر حیثیت اسلام در عصر غیبت نظاره می‌کند. فلذا ایشان به صراحت در این اثر و در سایر بیانات خود بیان می‌کند که هدف جبهه مقابل این است که با ناقص جلوه دادن دین چون عدم وجود تفکر سیاسی در اسلام، چندان دین را درگیر سیاست نکند تا راه برای نیل به مطامع استعماری هموار‌تر شود.

قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه؟

در گزاره چهارم  می‌خوانیم:« این اثر با توجیه دینی حکومت الهی روحانیون، بر پایه‌گذاری نظام اسلامی در ایران و تداوم آن بسیار تأثیرگذار بود.» در باره این جمله اگر از موضع معرفت‌شناسانه به قضیه نگاه بکنیم، همانطور که گفته شد بیان «دلایل» لزوم ولایت فقیه از منظر امام خمینی باور موجهی را پیرامون این عقیده به وجود آورده است و این توجیه هم متکی به فقه پویا و متأثر از عنصر «زمان و مکان» است هم پشتوانه روایی نظیر مقبوله عمر بن حنظله و حدیثث ابی خدیجه دارد. پس این توجیه‌گفتن کاملا در اثر درباره‌اش بحث و گفت‌وگوی استنباطی و استنادی شده است.

عاقبت با همه کج‌باخته‌ای یعنی چه؟

و اما گزاره آخر و شیطنت غیرمستقیم بی‌بی‌سی:«حکومت اسلامی تا پیش از انقلاب چندان شناخته شده نبود، اما پس از گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی ایران هرچه بیش‌تر آشکار شد.» یکی کردن ولایت فقیه و حکومت اسلامی، آن موضوع نهفته در این گزاره است که باید مورد تفکیک قرار بگیرد. حکومت اسلامی و ولایت فقیه دو امر جدا از هم هستند و امام خمینی هم در کتاب خود این موضوع را به خوبی بیان می‌کند که ولایت فقیه آن حدمطلوب و مجرای صحیح و کامل برای تبلور حکومت اسلامی است. از طرفی در این متن سخن از مشهور نبودن مقوله «حکومت اسلامی» در بین شیعیان به میان آمده و سپس شهرت پیدا کردن آن را معطوف به گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی می‌داند. باز هم در این‌جا شاهد یک خلط هستیم، گرچه عبارت حکومت اسلامی تازه و عمری کم دارد و آن هم به علت برآمدن دنیای جدید و تولد مفاهیم تازه است، اما ولایت فقیه یک امر اصیل تاریخی در فقه شیعه است که به شکل مستقیم و غیرمستقیم بارها توسط فقهای شیعه مورد بررسی و نحلیل قرار گرفته است و تفاسیر و اشکال گوناگونی از آن ارائه شده.

بر اساس «گر در خانه کس است یک حرف بس است» به سخن مرحوم صاحب‌جواهر درباره ولایت فقیه نگاهی بیندازیم تا هم‌نوعان خود رد بی‌بی‌سی را از اصالت و اهمیت این مقوله در فقه شیعه آگاه سازیم. ایشان درباره اهمیت ولایت فقیه می‌فرماید:«وسوسه‌ها و شک و تردید بعضی مردم در ولایت عمومی فقیه از عجایب و شگفتی‌های روزگار است «بل کأنه ما ذاق من طعم الفقه شیئا»؛ کسی که ولایت فقیه را قبول نکند گویی طعم و مزه فقه را نچشیده است، روح فقه در دست او نیست.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.