اهمیت و جایگاه دشمن شناسی در قرآن

    در بحث «دشمن شناسی در قرآن» به جایگاه شناخت دشمن در قرآن پرداخته می شود و طی این شناخت به واژگانی برخورد می کنیم که شناخت دشمن را برای ما بهتر و راحت تر می نماید. در این نوشتار، بیان خواهیم کرد که اصل مطرح شده در قرآن در خصوص برخورد با دشمنان، یک اصل همیشگی و دائمی است و در تمام ادوار قابل استفاده است. در قرآن به انواع دشمنان و در واقع به مراتب دشمنی اشاره شده است. از این رو، هر دسته از دشمنان دارای خصوصیاتی منحصر به فرد می باشند و راهکارهای مبارزه مختص به خود دارند. پس برای مبارزه با آنها باید سیاست های اصولی خاصی را به کار گرفت و دچار افراط و تفریط نگردیم و تنها براساس موازین الهی عمل نماییم.

#دشمن_شناسی#دیدگاه#قرآن

صفات دشمنان از دیدگاه قرآنصفات دشمنان

اصول

قرآن کریم نیز به شناخت دشمن، برای حفظ و سلامت جامعه سفارش کرده و در قالب داستان های عبرت آموز به معرفی دشمنان توحید در اشکال گوناگونی چون شیطان شناسی، منافق شناسی، طاغوت شناسی و کفار و مشرکان اشاره می کند.

قرآن شناخت اهداف دشمنان اسلام و جامعه اسلامی را از حساس ترین وظایف مسلمانان عنوان می کند. مهمترین ویژگی دشمنان اسلام ازنظر قرآن، پیمان شکنی آن ها است. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:«کیف وان یظهروا علیکم لایرقبوافیکم لا ولاذمه » چگونه (پیمان مشرکان ارزشی دارد) درحالی که اگر بر شما غالب شوند نه ملاحظه خویشاوندی با شما را می کنند و نه پیمانی را (پایبند هستند).

قرآن دشمنان اسلام را دارای خصلت های ناپسندی نظیر نژادپرستی، قانون شکنی، خوی استکباری و.. می داند. در آیه پنجم سوره حجر و در آیه ۹۶ سوره بقره یکی از ویژگی های دشمنان اسلام دنیاپرستی عنوان شده است.

در آیه ۵۴ سوره نساء و آیه ۱۰۵ سوره بقره حسادت و بدخواهی یکی دیگر از خصلت های ناپسند دشمنان شمرده شده است.

همچنین در آیه ۱۰۰ سوره اسراء و آیه ۵۳ سوره نساء و آیه های ۷۵ و ۱۱۹سوره آل عمران و آیه ۷۴ سوره نساء و آیه ۱۷۵ سوره آل عمران و آیه ۷۱ سوره طه و آیه ۲۲ سوره انفال تنگ نظری، خیانت، خشم و کینه، شیطان صفتی، خود را قیم مردم دانستن، و بالاخره بی شعوری، از خصلت های ناپسند دشمنان اسلام محسوب شده است.

قرآن در جای دیگر خطر دشمن را چنین بیان می کند:

«اگر (دشمنان) بر شما دست یابند همچنان با شما دشمن اند و دستان شان (به زور) و زبان هایشان (به تبلیغات) به بدی به سوی شما باز است و دوست دارند کافر شوید و از ارزش های خویش دست بردارید.»

دشمن شناسی در روایات

همچنین درباره لزوم شناخت دشمن احادیث فراوانی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) وجود دارد که به پاره ای از آن ها اشاره می کنیم:

پیامبر(ص) درباره ضرورت شناخت دشمن می فرماید:

«ألا و ان أعقل الناس عبد عرف ربه فأطاعه و عرف عدوه فعصاه»

آگاه باشید، عاقل ترین مردم کسی است که خدایش را بشناسد و از او پیروی کند، و دشمن را نیز بشناسد و آنگاه نافرمانیش نماید. در حدیثی دیگر پیامبر(ص) می فرماید:

«مردم اگر به ده چیز شناخت پیدا کنند، سعادت دنیا و آخرتشان تأمین است، که یکی از آن امور شناخت ابلیس و یاورانش می باشد.»

اصل مشابهت تاریخی اقوام

    ممکن است کسی بپرسد که مورد خطاب قرآن تنها اقوام گذشته بودند که در عصر نزول قرآن تا پایان آن دوره زندگی می کرده اند نه نسل های آینده، در نتیجه قرآن برای همه عصرها و نسل ها سودمند و هدایت کننده نخواهد بود. برخی گمان می کنند که هیچ ارتباطی بین شگردهای دشمنان در گذشته با آن چه که امروز اتفاق می افتد وجود ندارد و شناسایی روش دشمنان اوایل اسلام که در قرآن بیان شده است سودی برای شناخت تاکتیک های کنونی دشمن ندارد چه این که فاصله گذشته و حال از هر جهت، از زمین تا آسمان است. ولی حقیقت آن است که این یک برداشت سطحی است، چون قرآن علاوه بر این که همه مسائل را بیان کرده، فراتاریخی هم می باشد و قاعده «جری» و «انطباق;» این که قرآن کتابی همگانی و همیشگی است و در غایب مانند حاضر جاری است و به آینده و گذشته مانند حال منطبق می باشد، مورد تایید و قبول همه می باشد و در واقع، این کتاب آسمانی، صفت و اصل مهم «مشابهت تاریخی اقوام» را به رسمیت می شناسد. آیات سوره های بقره: /۱۱۸ «و قال الذین لا یعلمون لولا یکلمنا الله او تاتینآ ءایه کذ لک قال الذین من قبلهم مثل…» مومنون/ ۴۴ و ۸۱، مومن/ ۵، سبا/ ۲۴ و قصص / ۵۸ بیانگر اصل «مشابهت تاریخی اقوام» می باشند. از مجموع این آیات در می یابیم راهکارهایی که در قرآن برای شناسایی و برخورد با دشمنان بیان شده در هر زمانی کاربرد و قابلیت اجرایی دارد و با استعانت از آیات قرآن می توانیم موضع گیری مناسب و عاقلانه ای در برابر دشمن داشته باشیم.

    واژه های کلیدی مرتبط با شناخت دشمن در قرآن

    الف- عدو: در قاموس قرآن «عدو» به معنای دشمن است; آن هم دشمنی که هم در دل با انسان عداوت دارد و هم در ظاهر مطابق آن رفتار می کنند. به طور کلی، دو نوع دشمن وجود دارد: یکی آن که یک شخص به فرد دیگر عداوت دارد همراه با انگیزه عداوت و دشمنی. دیگری این که فرد با قصد و انگیزه عداوت نباشد بلکه دارای حالتی است که فرد مقابل از آن متاذی می شود.

    ب- مکر: به معنی خدعه و نیرنگ است. استاد مصطفی مراغی در تفسیر خود مکرر این گونه بیان کرده اند: «مکر در اصل تدبیر مخفی است که مکر شده را نسبت به آنچه که گمان نمی کرد می کشاند و غالبا در تدبیر سوء و ناپسند به کار می رود.»

    ج- کید: به مفهوم حیله و نیرنگ، فریب دادن و کوشش کردن است. از این جهت، به جنگ «کید» گفته می شود. کید در هیچ زمانی بدون تامل و اندیشیدن به کار گرفته نمی شود.

    د- خدع: به معنی فریب دادن و قصد بدی نسبت به دیگران داشتن است به گونه ای که از دید طرف مقابل پنهان باشد. مراغی در تفسیر این آیه «یخدعون الله و الذین ءامنوا…» می گوید تعبیر به «مخادعه» برای مبالغه است یا بیانگر تکرار و دوام «خدعه» و نیرنگ منافقان به مومنین است.

    هـ نفاق: به مفهوم مخفی کردن، کفر و تظاهر به ایمان است. منافق کسی است که با روش مرموز در جامعه نفوذ کند و از طریق دیگر فرار کند. علاوه بر واژه های فوق «کفر، ضلل، صد و بطانه» هم به بحث دشمن و شناخت دشمن در قرآن مرتبط می باشد، همه این واژه ها بیش از هزار بار در قرآن مطرح شده است که هر کدام از این واژه ها و مشتقات آن ها به نوعی به شناخت دشمن مرتبط است و از طریق این واژه ها، راه برای شناسایی دشمن هموارتر می گردد. حال به بحث درباره انواع دشمن از نگاه قرآن می پردازیم:

۱-دشمن ایمانی (شیطان و بعضی از همسران و فرزندان)

شیطان از ماده «شطن» به معنای فاصله گیرنده و دور شونده است، در لغت به هر موجود منحرف کننده، سرکش و اختلاف گر گفته می شود. شیطان با نام های ابلیس و خناس هم در قرآن مطرح شده، ابلیس از «بلس» به معنای مایوس شده و خناس به معنی پنهان شده و باز پس رفته می باشد. با تحلیل مفهومی از واژه شیطان و خناس در خواهیم یافت که این دشمن حالت تهاجمی دارد و فاصله گرفتن او مبنی بر واکنش آدمی است که با یاد خدا صورت می پذیرد.

قرآن به صراحت می فرماید: «ان الشیطن لکم عدو فاتخذوه عدوا…» این که شیطان دشمن آدمی است یک مطلب است و این که انسان باید متوجه باشد و با هوشیاری او را دشمن خویش بگیرد و در مقابل او ایستادگی و واکنش از خود نشان دهد، مطلب دیگری است. در بسیاری از آیات قرآن کریم از شیطان به عنوان دشمنی آشکار نام برده است.

خصوصیات شیطان یا مهارت های او در به اسارت کشیدن انسان عبارتند از: زینت بخشی اعمال در نظر انسان (انفال/ ۴۸، نحل/ ۶۳;) القای وسوسه (انعام/ ۱۲۱، اعراف/ ۲۰ – ۲۱، طه/ ۱۲۰;) تباه کردن و گسستن پیوندها (اسراء/ ۵۳;) راندن از پشت و زمامگیری از رو به رو (مجادله/ ۱۹;) دستور دادن به منکرها (حشر/۱۶، نور/ ۲۱٫)

با این اوصاف دریافتیم که دشمن ایمانی دشمنی جدی است که ما چه بخواهیم چه نخواهیم با این نوع دشمن دست به گریبانیم، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در این باره می فرمایند: «الا ان اعقل الناس عبد عرف ربه فاطاعه، و عرف عدوه فعصاه; آگاه باشید! خردمندترین مردم بنده ای است که پروردگارش را شناخته، فرمانش برد و دشمنش را شناخته، نافرمانی اش کند.»

    ۲٫ دشمن خارجی – سیاسی (یهود، مشرک و کافر)

برخی یهودیان به نام های عبرانیان و اسرائیلی ها هم خوانده شده اند، در قرآن بیش از همه اقوام دیگر از بنی اسرائیل سخن گفته شده است و آن به علت شدت عناد و جهودشان نسبت به حق است، خداوند برای روشن و تبیین نمودن ابعاد دشمنی آنها با حق در آیات بسیاری از نعمت های مختلف الهی بر آن ها سخن گفته و سپس موضع آنها را در برابر این نعمت ها بیان کرده است که چگونه ناسپاس و بهانه جو هستند.

    برخی از یهودیان ، آن قدر نیرنگ و توطئه از خود نشان داده که از حد و حصر خارج است. در همان روزهای پیدایش، آن قدر با پیامبر عظیم الشان خود کج روی و بدرفتاری کردند که چندین مرتبه برایشان عذاب نازل شد. در سوره مائده یهودیان به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند: «لتجدن اشد الناس عد وه للذین ءامنوا الیهود والذین اشرکوا…»

    از مشرکان نیز در آیه ۸۲ سوره مائده به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند; چنان که کفار هم طبق آیات صریح قرآن کریم هرگز خیرخواه اهل حق نیستند (بقره/ ۱۰۵)، در راه خدا موانعی را برای باز ماندن مسلمانان از این راه ایجاد می کنند (انفال/ ۳۶)، سعی و تلاش می کنند که اهل حق را به کفر برگردانند (نساء/ ۸۹)، خیلی علاقه مند به غفلت مسلمانان می باشند (نساء/ ۱۰۲) و نهایت سعی و تلاش خود را برای نابودی حق دارند. طبق آیه ۵۶ از سوره کهف، به طور کلی در سه آیه از قرآن کریم کافران به عنوان دشمن نام برده شده اند: نساء/ ۱۰۱، ممتحنه/۱ و صف. /۱۴

۳-دشمن داخلی – سیاسی (منافق)

منافق، کسی است که ظاهر و باطن او یکی نباشد و به اصطلاح «دورو» باشد. منافق اختصاص به اسلام ندارد بلکه آن دسته افراد دور از منطق و استدلال هستند که برای اغراض شخصی خود تا آن جا که شرایط اجازه می دهد کارشکنی می کنند ولی به دوستی تظاهر می نمایند.

    خطرناک ترین دشمن چه در مجموعه اعتقادات دینی و مذهبی و چه در ناحیه معاشرت های اجتماعی دشمن ناشناخته است، دشمن شناخته شده هر چند هم قوی و نیرومند باشد، ضررش کمتر و خیانت او قابل دفاع و جبران است زیرا هویت او معلوم و سوء قصد او روشن است، اما دشمن ناشناخته هر چه هم کوچک و ناتوان باشد چون نقابی از دوستی و محبت بر چهره دارد و شعار او شعار توده مردم است; ولی زیر آن نقاب و لباس ظاهری، دلی مملو از کین و عداوت و خنجری زهرآلود و کشنده پنهان دارد و همواره منتظر فرصتی است تا به اغراض پلیدش جامه عمل بپوشاند. اسلام در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از منافقان خورده است. به همین دلیل است که قرآن سخت ترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته است و بزرگ ترین اعلام خطر را درباره آن دسته از دشمنان داشته است که می فرماید: «هم العدو فاحذرهم» طبق این فراز نورانی، تنها منافقان دشمنان حقیقی هستند و باید از آنان پرهیز نمود. بنابر گفته علامه طباطبایی(رحمه الله:) «بدترین دشمن انسان آن کسی است که واقعا دشمن باشد و آدمی او را دوست خود بپندارد.»

    خطر قشر «منافقین» برای اسلام و مسلمانان تا آن جاست که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در مورد نقشه های خائنانه آنها می فرماید: «من بر امتم نه از مومنان بیمناکم و نه از مشرکان; » چرا که مومن ایمانش مانع ضرر او است، و خداوند مشرک را به جهت شرکش رسوا می کند، «ولی من از منافق بر شما می ترسم که از زبانش علم می ریزد و سخنانی می گوید که برای شما دلپذیر است، اما اعمالی (در خفا) انجام می دهد که زشت و بد است.» در برخی از آیات قرآن منافقان بدتر از کفار تلقی شده اند: (نساء/ ۱۴۵٫) سر این حقیقت از نظر اندیشمند و فاضل محترم، حضرت آیت الله جوادی آملی آن است که: «اولا منافقان از کافران و مشرکان زیان بارترند، ثانیا، منافقان هر چند مانند کافران در درون، منکر دین هستند، ولی اهل کتمان، دروغ، خدعه و استهزاء نیز هستند. کسی که کفرش، کفر محض است، دیگر به این پلیدی های نفسانی مبتلا نیست، ولی کفر منافق آمیخته با این بدی ها است.»

 

ویژگی های منافقان در قرآن

    خصوصیات متعددی که قرآن برای منافقان بیان نموده است، تصویر روشنی را از شخصیت منافق ارائه می دهد که در قالب خصوصیات ذیل قابل تبیین است.

    – خصوصیات عقیدتی: عدم اتخاذ موضعی مشخص در برابر توحید، اظهار ایمان در میان مسلمانان و اظهار شرک در میان مشرکان (بقره/ ۲۰۴ و منافقون/ ۲;)

    – خصوصیات عبادی: عبادت از روی ریا و عدم اعتقاد، ایستادن به نماز همراه با تنبلی و بی حالی (نساء/۱۰۸ و ۱۴۱ – ۱۴۳ و توبه/ ۵۴;)

    – خصوصیات اجتماعی: امر به منکر و نهی از معروف (توبه/ ۶۷)، کفر ورزیدن در پوشش ایمان، افساد در پوشش اصلاح و نیرنگ بازی و چند چهرگی (بقره/ ۱۰-۸) دارای قیافه حق به جانبند و سعی دارند که مردم را تحت تاثیر قرار دهند (منافقون/ ۵-۱)، تضعیف باورهای دینی و شبهه افکنی (آل عمران/ ۱۵۴، احزاب/۱۲)، تحقیر مومنان (بقره/ ۱۴، توبه/ ۷۹، هود/ ۲۷ و شعراء/ ۱۱۱) و سوگند بسیار برای باوراندن حرف خود به مردم (توبه/ ۵۶ و منافقون/ ۲٫)

    – خصوصیات اخلاقی: عدم اعتماد به نفس، ترس و بخل (احزاب/ ۱۹، منافقون/ ۷، توبه/ ۶۷)، لجاجت (بقره/ ۱۸ و اعراف/ ۱۷۹)، خودبزرگ بینی (بقره/ ۲۰۶)، پیروی از هوای نفس (محمد/ ۱۶)، توجیه گناه (نساء/ ۶۲٫)

    – خصوصیات سیاسی: دوستی با بیگانگان (مجادله/ ۱۴)، فتنه انگیزی (توبه/ ۴۸-۴۷)، فرصت طلبی (نساء/ ۱۴۱، احزاب/ ۲۰-۱۹)، ایجاد جنگ روانی (نساء/ ۸۳ و احزاب/ ۶۰)، نپذیرفتن حکومت دینی (نساء/۶۰- ۶۱) و مخالفت عملی با دستورات ولایت (نور/ ۶۲ – ۶۳٫)

    حضرت علی(علیه السلام) در این باره می فرمایند: «از دشمن مخفی بیش از دشمن آشکار بر حذر باش.» اصولا خصوصیت اصلی شخصیت منافق همان تردید در انتخاب ایمان و کفر است که نشانه ترسو بودن و عدم اعتماد به نفس او است که درباره منافقان هر عصری جاری است.

    سیاست اصولی دشمن برای مبارزه

    جنگ و عناد دشمنان همیشه شکل ثابتی نداشته است و شیوه های مختلف و متنوعی را برای پیکار و از پا درآوردن حریف خود، متناسب با اوضاع و شرایط مبارزه به کار می برند، اصولی را بر می گزینند و به عنوان خط مشی کلی بر مبنای آنها راهکارها و مراحل عملیات را برای دست یابی به مقصد خود برنامه ریزی می کنند. به یقین، شیوه های مبارزه دشمنان سیاسی با دشمنان ایمانی از هم متمایز می باشد، هر چند هر دو هدف واحدی را دارند و آن به اسارت کشیدن انسان است و پر واضح است که باید شیوه های تدافعی هم در مورد این دو دسته با هم فرق داشته باشد. شیوه های مبارزه دشمنان ایمانی در بحث مربوط به شیطان، بعضی از همسران و فرزندان مطرح شد اما در خصوص دشمنان سیاسی گفتنی است که شیوه هایی که دشمنان اسلام برای مبارزه با رهبر حکومت اسلامی که از قدرت نفوذ و تاثیر در جبهه سیاسی و اجتماعی برخوردار است به کار می برند، از منظر قرآن عبارت است از:

    الف) شکستن قداست رهبری با استفاده از حربه تهمت و افتراء که در سوره مومن/ ۲۶ به این مطلب اشاره شده است.

    ب) ایجاد تردید و ابهام در بین مردم نسبت به حقانیت رهبری (اعراف/ ۷۵، رعد/ ۴۳، فرقان/ ۸-۷، تغابن/۶٫)

    ج) تحقیر و استهزای رهبری (هود/ ۳۸، انبیاء/ ۳۶، حجر/ ۱۱، زخرف/ ۵۲٫)

    د) تهدید رهبری که انواع مختلف آن در قرآن بیان شده است (آل عمران/ ۲۱، انفال/ ۳۰، اعراف/ ۸۸، ابراهیم/ ۱۳، شعراء/ ۲۹و۱۶، قصص/ ۲۰٫)

    دشمن برای گمراه کردن پیروان حق و تضعیف و تحریف مبانی مکتب اسلام، به راهکارهای گوناگونی ممکن است روی بیاورد که عبارت اند از:

    الف) تلاش برای گمراه کردن از طریق صرف هزینه های کلان (انفال/ ۳۰;) ب) اشاعه فساد، نشر اکاذیب و پخش شایعات (لقمان/ ۶، انعام/ ۱۴۴)، ج) اختلاف افکنی و تفرقه انگیزی (قصص/ ۴;) د) محاصره اقتصادی (منافقون/ ۷;) ه-) تمسخر و دست انداختن (بقره/ ۱۴ و ۲۱۲، مطففین/ ۲۹ – ۳۲;) و) تهمت های ناروا و اعزام عوامل نفوذی (توبه/ ۴۷;) ز) ترویج فرهنگ استعماری، تضعیف روحیه مسلمانان و تبلیغات سوء (نساء/ ۸۳، ممتحنه/۱٫)

    برخورد دشمن با دین و مذهب و مبانی مکتب نیز دارای شکل ثابتی نمی باشد. دشمن همواره در طول تاریخ حسابگرانه وارد عمل شده و در شرایطی که مذهب در رگ و پوست مردم ریشه دوانده است، دشمن برای ضربه زدن، خود را مزین به لباس مذهب می کند و اتهامات و برچسب های گوناگون را به رهبر، مکتب و امت اسلامی بیان می دارد. البته این شیوه ها خود نشان دهنده ضعف و زبونی دشمنان امت اسلامی است چون نمی توانند در قداست و عظمت اسلام و مسلمانان عیب و نقصی پیدا کند، به این شیوه ها متوسل می شوند.

    سیاست اصولی مبارزه با دشمن

    به طور کلی، سه اصل مهم در برخورد با دشمن وجود دارد: ابتدا دشمن شناسی است و آن چه بعد از شناخت دشمن در دفاع هوشمندانه نقش مهم و اساسی را ایفا می کند، شناخت راههای تدافعی آن می باشد که باید برای آموختن این شیوه ها به «قرآن و عترت» روی آورد که در تاریکی ها، «نورالمبین» و در تنش های اجتماعی «حبل المتین» ودر طوفان های سهمگین حوادث «عروه الوثقی» می باشند و البته عترت پیامبر است که مفسر و مبین قرآن می باشد.

    اصل دوم طبق آیه ۶۰ از سوره انفال، هوشیاری و کسب اقتدار، مجهز شدن به مدرن ترین سلاح ها و آمادگی کامل در مقابل دشمن است.

    و اصل سوم در برخورد با دشمن، ممنوعیت دوستی با دشمن است که بسیاری از آیات قرآن به آن اشاره کرده است: احتیاط در برخورد با دشمن (بقره/ ۱۲۰، آل عمران/ ۶۹)، عدم طرح دوستی با دشمن (نساء/ ۸۹ و ۱۴۴، مائده/ ۸۲، ممتحنه/ ۴-۱)، ایمن ندانستن خود از وسوسه دشمنان (نساء/ ۴۵-۴۴)، عدم اعتماد در گفتن راز به دشمنان (آل عمران/ ۱۱۸ – ۱۲۰، منافقون/ ۱۴)، سازش ناپذیری در برابر دشمنان (آل عمران/ ۱۴۶، هود/ ۱۱۳) و پرهیز از دوستی با یهود و نصاری (مائده/ ۵۲-۵۱) همگی از جمله هشدارهایی است که قرآن کریم اعلان فرموده است.خداوند علاوه بر هشدارهای فوق یک راهکار اصلی و اساسی به مسلمانان توصیه می کند و آن آراسته شدن به لباس صبر و تقوی است که آیه ۱۲۰ سوره آل عمران به آن پرداخته است: …«ان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیا…» نقطه پیوند صبر و تقوی و مصونیت از نیرنگ های دشمنان در این است که اولا این دو (صبر و تقوی) سبب: نیرومندی در کارها (آل عمران/ ۱۸۶)، زدودن ترس و اندوه از دل ها (احقاف/ ۱۳) و نیز نزول امدادهای غیبی از جانب خدا برای صاحبان این دو فضیلت است. در این صورت است که تیرهای توطئه دشمنان به هدف اصابت نمی کند و نقشه های آنان ناکام می ماند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.