اقدامات طرح فروپاشی بر ضد نظام جمهوری اسلامی ایران

مقدمات اجرای طرح فروپاشی بر ضد ایران
برای پیش برد طرح فروپاشی جمهوری اسلامی ایران به سبک و سیاق آن چه در شوروی به مرحله ی اجرا در آمد، سه پیش زمینه مهم به عنوان مقدمات طرح در حال اجرا بر ضد اسلام و ایران است.

#طرح_فروپاشی#ضد_نظام#جمهوری#اسلامی

این موارد عبارتند از:

الف) اعمال فشارهای خارجی برای تحقق اهداف این خط مشی، روش های زیر توسط آمریکا برای تضعیف توان مندی ملی ایران و ایجاد بحران اقتصادی از طریق ضربه زدن به بنیه مالی کشور به مرحله ی اجرا در آمده است:
۱. بلوکه کردن کلیه ی اموال و دارایی های ایران در آمریکا.
۲. مسدود ساختن حساب های بانکی ایران در بانک های آمریکایی.
۳. ممانعت از دست یابی ایران به تکنولوژی های دو منظوره.
۴. ممنوع کردن ورود کالاهای ایران به آمریکا.
۵. جلوگیری از صادرات کالاهای آمریکایی به ایران.
۶. ممنوعیت انتقال اعتبارات و مبادله ارز با ایران.
۷. جلوگیری از دست یابی ایران به تکنولوژی های پیشرفته.
۸. اعمال مجازات های سنگین بر ضد مؤسسات و شرکت های آمریکایی سرمایه گذار در صنایع نفت و گاز ایران.
۹. جلوگیری از اعطای وام به ایران توسط مؤسسات مالی جهانی، نظیر صندوق بین المللی پول و بانک جهانی.
۱۰. تحریم خرید نفت از ایران و تحریم هر نوع معامله مالی و پولی.
۱۱. اعمال مجازات های سنگین بر ضد شرکت ها و مؤسسات غیر آمریکایی که به ارتقای توان صنعتی ایران کمک کنند.
۱۲. اعمال تحریم علیه مؤسسات غیر آمریکایی که بیش از ۴۰ میلیون دلار در سال در بخش انرژی ایران و سرمایه گذاری کنند.
۱۳. کار شکنی مستمر برای جلوگیری از دست یابی ایران به کالاهای استراتژیک و خرید اقلام ویژه برای مصارف صنعتی و غیر نظامی.
۱۴. کار شکنی و جلوگیری از انعقاد قرار دادهای کلان سایر کشورها با ایران.
۱۵. مقابله جدی و مستمر با گسترش روابط اقتصادی ایران با کشورهای پیشرفته.
۱۶. حمایت از رقبای اقتصادی ایران در سطح منطقه و جهان، و تقویت آنان در مقابل ایران.
۱۷. ایجاد مشکلات و تنگناهای مداوم برای شرکت ها و مؤسسات خصوصی ایران در معاملات خارجی.
۱۸. کارشکنی در استمهال بدهی های ایران.
۱۹. تلاش گسترده برای تنزل جایگاه ایران نزد سیستم های بیمه در کشورهای صنعتی و بالا بردن میزان ریسک بیمه در صادرات کالا به ایران.
۲۰. تضعیف موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران.
۲۱. مخالفت مستمر و پیگیر با عبور خطوط نفت و گاز آسیای میانه از خاک ایران و پشتیبانی از ایجاد خط لوله ی باکو – جیهان.
۲۲. مخالفت با حضور ایران در کنسرسیوم های استخراج و تولید نفت و گاز در دریای خزر و کشورهای آسیای میانه.
۲۳. ایفای نقش تحریک آمیز به عنوان بازیگر پشت صحنه فعال در خصوص ادعاهای امارات بر مالکیت جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس.
۲۴. کار شکنی در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر.
۲۵. معرفی ایران به عنوان یک تهدید جدی برای صلح جهانی و ثبات منطقه ای و جلوگیری از تعمیق روابط ایران با همسایگان.
۲۶. تخریب روابط اقتصادی ایران با همسایگان و جلوگیری از تعمیق روابط اقتصادی ایران با کشورهای آسیای میانه.
۲۷. برنامه ریزی برای ضربه زدن به طرح های زیر بنایی کشور، با هدف کاهش توان صنعتی و فنی ایران.
۲۸. جلوگیری از دست یابی ایران به فن آوری های فضایی، موشکی، هسته ای، شیمیایی، به بهانه امکان دست یابی ایران به سلاح های هسته ای و موشک های بالستیک و سلاح های کشتار جمعی و شیمیایی.
۲۹. استفاده از کلیه ی امکانات سیاسی، اقتصای، تبلیغاتی، حقوقی و امنیتی برای ترغیب سایر کشورها، به ویژه کشورهای زیر سلطه ی آمریکا، به اعمال تحریم بر ضد ایران و پیروی از خط مشی های آمریکا برای ضربه زدن به توان اقتصادی و تضعیف بنیه ی مالی و کاهش قدرت ملی ایران.

ب) سازماندهی تهاجم فرهنگی از مقدمات بسیار مهم و دومین پیش زمینه طرح فروپاشی و احیای حاکمیت نظام سلطه بر ایران، تهاجم فرهنگی است. تا زمانی که فرهنگ ملی بر جامعه حاکم است و نظام سلطه جهانی در پیش برد اهداف خود در عرصه استحاله فرهنگی توفیقی به دست نیاورد، اجرای هر طرح استعماری قطعاً فاقد توفیق خواهد بود، زیرا سلطه سیاسی بدون پشتوانه های فرهنگی میسرنیست. بنابراین برای تضعیف اسلام و ارزش های اعتقادی و هم چنین کم رنگ ساختن روحیه ی ایثار، جهاد، شهادت، خود اتکایی و ضدیت با ظلم و تخریب فرهنگ ملی کشور و جایگزین کردن فرهنگ آمریکایی در راستای ایجاد بحران هویت، طرح تهاجم فرهنگی با برنامه ریزی حساب شده ای به مرحله ی اجرا در آمده است که برخی از ابعاد آن عبارتند از:
۱. ترویج و اشاعه ی دنیا طلبی و مادی گرای افراطی با تبلیغ مظاهر زندگی غربی.
۲. تبلیغ مستمر و گسترده ی سکولاریسم و لائیسم.
۳. ترویج نظریه ی وجود قرائت های مختلف از اسلام.
۴. اشاعه و تبلیغ نسبی بودن موازین اسلامی و ارزش های اعتقادی و دینی.
۵. تبلیغ ضرورت جدایی دین از سیاست و دنیا از آخرت.
۶. ترویج و تبلیغ وجود تضاد میان علم و توسعه با دین و اخلاق.
۷. نفی آرمان گرایی با تبلیغ دنیا پرستی و تحریک غرایز شهوانی.
۸. حمله مستمر به مبانی ارزشی و پایه های اعتقادی با حربه ی تحریف حقایق.
۹. اشاعه ی چهره ای غیر واقعی، زشت و خشن از اسلام.
۱۰. تبلیغ و ترویج مغایرت دین و وحی با عقل.
۱۱. ترویج و اشاعه ی اومانیسم و مکاتب الحادی غربی.
۱۲. تبلیغ و ترویج تضاد میان اسلام و آزادی.
۱۳. تلاش مستمر و برنامه ریزی شده برای سست کردن بنیان های مسلّم دینی.
۱۴. تلاش برای قرار دادن جمهوری اسلامی در مقابل دموکراسی و آزادی های مدنی.
۱۵. سازماندهی حملات لجام گسیخته به باورهای ملی – مذهبی و ارزش های حیاتی.
۱۶. برنامه ریزی برای بیگانه ساختن جامعه با امر به معروف و نهی از منکر.
۱۷. تلاش برای به تمسخر گرفتن مبارزه حق و باطل.
۱۸. سست کردن پایه های اعتقادی نسل جوان نسبت به معاد و قیامت.
۱۹. تبلیغ گسترده مبانی نظری فرهنگ غرب و زیر ساخت های تئوریک فرهنگ آمریکایی.
۲۰. کوشش برای جدا کردن نسل جوان از ارزش های اعتقادی و آرمان های انقلاب با هدف ایجاد بحران هویت.
۲۱. نفی معنویت و تبلیغ برای افزایش حرص و طمع نسبت به دنیا و قربانی ساختن همه ی ارزش ها و لذایذ معنوی در مسلخ دنیا پرستی و زیاده طلبی های افراطی مادی.
۲۲. متهم ساختن اسلام و جمهوری اسلامی به ضدیت با حقوق بشر و نقض آزادی های مدنی.
۲۳. سوء استفاده از نارسایی ها، معضلات و ضعف های مدیریتی و اجرایی، برای حمله و هجوم به ماهیت اسلام و قوانین الهی با هدف کم رنگ ساخت ایمان به خداوند متعال.
۲۴. ایجاد روحیه یأس و ناامیدی در مردم، به ویژه در نسل جوان، با ترویج و اشاعه ی غیر قابل اجرا بودن ارزش های والای الهی در جامعه.
۲۵. برنامه ریزی برای کم اهمیت جلوه دادن تهاجم فرهنگی و توهم خواندن آن، با هدف کم کردن حساسیت ها نسبت به اهداف تهاجم فرهنگی؛ در حالی که بیش ترین سرمایه گذاری ها را در این بخش صورت می دهند و هزینه های آن ها برای تهاجم فرهنگی سرسام آور است.
۲۶. تبلیغ و ترویج نا کار آمد بودن تئوری حکومت دینی و تضعیف فرهنگ اسلامی و مبانی عقیدتی و اشاعه ی این نظریه که دین متعلق به گذشته است و قرآن کریم برای مردم عربستان در مقطع زمانی ۱۴۰۰ سال پیش نازل شده است و ربطی به زندگی ماشینی و عصر تکنولوژی های پیشرفته ندارد.
البته این موارد، برنامه های آمریکا و غرب و محورهای استراتژی رادیوهای بیگانه، رسانه های غربی، نیروهای سکولار، روشن فکران غرب زده و مزدوران اجیر شده نظام سلطه در عرصه فرهنگی بر ضد اسلام و ایمان مردم ایران است و در ابعاد مختلف و در صحنه های گوناگون مستمراً پیگیری و دنبال می شود. اما در این میان نبودِ یک برنامه ی منسجم فرهنگی، عمل کردهای غلط نهادهای فرهنگی کشور، سر درگُمی مسؤلان امور فرهنگی، فقدان اجماع نظر دولت مردان در کیفیت برخورد با مسایل فرهنگی، نداشتن طرح و برنامه دقیق از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در عرصه های مختلف، و هم چنین معرفی غلط اسلام و خرافاتی که به اسلام عزیز و ناب نسبت داده می شود، زمینه های مؤثری برای پیش برد اهداف تهاجم فرهنگی غرب ایجاد کرده اند.

ج) سازماندهی تهاجم سیاسی – امنیتیسومین پیش زمینه برای پیش برد طرح فروپاشی جمهوری اسلامی ایران بر اساس آن چه در اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد، سازماندهی تهاجم سیاسی – امنیتی توسط آمریکا و صهیونیسم جهانی است که بر محورهای زیر استوار است:
۱. ایجاد هماهنگی و وحدت رویه میان کلیه ی جریان های ضد انقلاب در خارج از کشور.
۲. ایجاد هماهنگی میان طیف های مختلف ضد انقلاب و مخالفان قانون اساسی در داخل کشور.
۳. پیوند دادن ضد انقلاب خارج از کشور با مخالفان قانون اساسی و مذهبیون التقاطی در داخل، و ایجاد وحدت استراتژیک میان آن ها بر ضد جمهوری اسلامی و انقلاب.
۴. برنامه ریزی و سازماندهی جنگ روانی برای بی اعتبار ساختن نهادهای امنیتی، قضایی، انتظامی و تبلیغاتی کشور.
۵. ایجاد یک چتر حمایتی قوی برای فعالیت آزادانه ضد انقلاب و مخالفان نظام در داخل و خارج از کشور، از طریق تبدیل رادیوهای بیگانه، رسانه های غربی و سازمان های به اصطلاح حقوق بشر بین المللی به بازوی حمایتی ضد انقلاب و مخالفان نظام.
۶. بسیج رسانه های غربی و رادیوهای بیگانه و ضد انقلاب داخلی برای بزرگ نمایی اغراق آمیز نقاط ضعف داخلی و نارسایی های موجود در کشور.
۷. مطرح کردن و بزرگ نمایی منتقدان نظام و اسلام در افکار عمومی از طریق بخش های فارسی رادیوهای بیگانه و نشریات زنجیره ای داخلی هم سو با آمریکا و صهیونیسم.
۸. برنامه ریزی و ایجاد طرح نفوذ در مراکز دانشگاهی، با هدف به وجود آوردن هسته ها و تشکل های مرتبط با سرویس های اطلاعاتی غرب به ویژه CIA و موساد.
۹. سازماندهی طرح نفوذ در مراکز مطبوعاتی و نشریاتی کشور، با هدف ایجاد نشریات مبلغ استراتژی آمریکا و مبانی نظری فرهنگ غرب.
۱۰. ایجاد فضای آکنده از سوء ظن، بدبینی، ابهام و بی اعتمادی در جامعه، از طریق عوامل نفوذی در مطبوعات، رادیوهای بیگانه، اینترنت و شبکه های اطلاع رسانی.
۱۱. دامن زدن به اختلاف های دیدگاهی میان جناح های سیاسی و تبدیل اختلاف ها به تخاصمات فرسایشی.
۱۲. افزایش جوّ بد بینی و بی اعتمادی میان جناح های سیاسی نسبت به یکدیگر.
۱۳. برنامه ریزی برای ایجاد تحرکات در زمینه ی مسایل قومی و مذهبی و تمایلات تجزیه طلبانه.
۱۴. تبلیغ و اشاعه ی مستمر مفاهیم غربی، نظیر دموکراسی، دموکراتیزاسیون، مدرنیته و القای ناهمگونی آن ها با اسلام و حکومت دینی و فلسفه سیاسی اسلام.
۱۵. سازماندهی جنگ روانی قوی بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی.
۱۶. تقویت عناصر تندرو در جناح های سیاسی و زمینه سازی برای میدان دادن به آن ها، برای گسترش فضای افراطی و افزایش دامنه ی تخاصمات.
۱۷. متشنج جلوه دادن اغراق آمیز اوضاع کشور در تبلیغات، با هدف ممانعت از جذب سرمایه های خارجی و ارایه ی طرح و برنامه به منظور جلوگیری از رشد و توسعه ی کشور.
۱۸. برنامه ریزی برای ایجاد فضایی مسموم که هر جناحی بقای خود را در حذف دیگر جستجو کند، و ترویج این نظریه که با بهبود روابط با آمریکا، همه ی مشکلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشور حل و فصل خواهد شد. به عبارت دیگر، تلاش وسیع برای تطهیر دشمنان داخلی و خارجی، با هدف ایجاد خوش بینی افراطی نسبت به آن ها.
۱۹. برنامه ریزی تبلیغاتی و سیاسی برای تقسیم مسؤولان کشور به موافق و مخالف اصلاحات و قطب بندی کردن جامعه و ترویج تکثرگرایی مذموم.
۲۰. تأکید وسیع و حجیم بر نبودن آزادی های سیاسی، نقض وحشیانه حقوق بشر و وجود استبداد و خفقان و تلاش برای ایجاد جوّ ابهام و فضای شعاری، برای مغشوش کردن اوضاع سیاسی با هدف حاکم ساختن مطالبات آمریکایی و صهیونیستی بر فضای سیاسی کشور.
۲۱. نفی معنویت و اشاعه ی دنیا طلبی و دنیا پرستی.
۲۲. ترویج سکولاریسم و لائیسم.
۲۳. حمله به ولایت فقیه و نهادهای تحت مسؤولیت مستقیم معظم له.
۲۴. هجوم به مبانی اعتقادی و ارزش های حیاتی.
۲۵. مطرح ساختن عناصر ضد انقلاب در افکار عمومی.
۲۶. ترویج و اشاعه ی اصلاحات آمریکایی.
۲۷. نفی اغراق آمیز دستاوردهای نظام.
۲۸. جَو سازی و غوغا سالاری برای جلوگیری از اجرای طرح های معقول و منطقی.
۲۹. برنامه ریزی برای بالا بردن تب اصلاحات در جامعه، در فضایی کاملاً شعاری.
۳۰. جلوگیری از سوق یافتن فضای دولت، مجلس و نهادهای ذی ربط به سمت تدوین طرح و برنامه و پژوهش های کارشناسانه و محققانه در امر اصلاحات.
۳۱. بحران آفرینی های پی در پی برای مشغول کردن نیروهای فعال فکری کشور به مسایل کم اهمیت، با هدف به تعویق انداختن طرح های اساسی و افزایش نارسایی ها برای گسترش نارضایتی های عمومی.
۳۲. متشنج جلوه دادن اغراق آمیز اوضاع کشور، برای جلوگیری از جذب سرمایه گذاری های خارجی و سایر طرح های عمرانی.
۳۳. تخریب چهره جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی داخل و خارج.
۳۴. دامن زدن به اختلاف های جناحی و تبدیل آن به تخاصمات فرسایشی.
۳۵. هم گامی مطبوعات وابسته با استراتژی آمریکا برای پیش برد مراحل مختلف استراتژی فروپاشی به سبک آن چه در شوروی سابق انجام شد. در شوروی نیز مطبوعات نقش ویژه ای در این زمینه به عهده داشتند. همه ی این اقدامات با هدف حذف اسلامیت از جمهوریت و شکست خط مشی مردم سالاری دینی و نفی تئوری حکومت اسلامی به مرحله ی اجرا در می آید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.